بی رحم ترین دزد موفقیت که در افکارتان پنهان شده
جلوی از دزدی را که برای دزدیدن پول هایتان نقشه کشیده، میتوان گرفت؛
اما دزد موفقیت آنقدر بی رحمانه رویاهایتان را نابود میکند که نمیتوانید از دستش فرار کنید…
چون دزد موفقیت در پشت افکارتان پنهان شده است !
تا به حال چندبار فقط به خاطر اینکه ‘شاید‘ شکست بخورید، کاری را انجام ندادید؟
و یا سوالاتی از قبیلِ :
- چه میشود اگر شکست از پسش بر نیایم؟
- چه میشود اگر دیگران هیچگاه از من قدردانی نکنند؟
- چه میشود اگر خیلی تلاش کنم اما هیچ نتیجه ای نگیرم؟
باعث شده باشند تا دیگر تلاش نکنید و تسلیم شوید و بخواهید زندگی همیشگی تان را ادامه دهید…
آیا تا به حال تنها به خاطر حمله افکاری که میگویند ‘دیگران مسخره ات میکنند’، برنامهریزی برای کاری که درنهایت به شما احساس آزادی هدیه خواهد داد را تغییر دادهاید؟
مثلا وقتی که کارمند هستید و به شدت از زندگی کارمندی خسته شده اید اما هروقت میخواهید استعفاء تان را پر کنید یک صدای آرامی در گوش تان میگوید ‘اگر موفق نشدی… بعد همه همکارات مسخره ات میکنند که چرا استعفا دادی…’ و کاغذ را نیمه پر کرده پاره میکنید و به زندگی کارمندی تان ادامه میدهید.
آیا تابهحال به خاطر اینکه احساس میکنید برای افراد بهاندازه کافی خوب نیستید تا بتوانید عاشق آنها باشید، خود را از پیوند با آنها محروم کردهاید؟
اگر جوابهایتان مثبت است، در اعماق ذهن خود دزد موفقیت-ی به اسم ترس رخنه کرده است.
ترس مهم ترین دشمن ماست. همانطور ژنرال آیزنهاور گفته «از تنها چیزی که باید بترسیم، خودِ ترس است» چرا چون حتی در روز روشن که ما بیداریم و درست زمانی که وسط گرفتن تصمیمهای مهم زندگی خود هستیم، «ترس»، کسی است که میخواهد زندگی بهتر ما را بدزدد.
زندگی بهتر، همان حاصل تصمیم های مهم روزانه ما است.
در طول روز تصمیم میگیریم با اعتماد به نفس صحبت کنیم، اما «ترس» در پشت افکارمان به صدای آرامی به ما میگوید ‘نه… اگر اون ها بفهمند اعتماد به نفس پایینی داری و فقط درحال نقش بازی کردنی بهت می خندن…’ و تصمیم میگیرد که با اعتماد به نفس صحبت نکنید…
ترس اغلب ناموجه، غیرواقعی، بینام و بیدلیل است.
همه ما سهم خودمان را از ترس را داشته ایم. یک زمانی بود که در تاریکیها فقط هیولا و دیو میدیدم! خب طبیعی است… می ترسیدیم اما یادتان می آید اولین باری که با این ترس تان کنار آمدید و بر آن غلبه کردید چه اتفاقی افتاد؟
دیگر جاهای تاریک برایتان ترسناک نبودند، بلکه اعتماد به نفس بیشتری در چنین وضعیتی داشتید… ولی الان که بزرگتر شدیم وقتی دزد موفقیت-ی به نام ترس سراغمان میآید، شخصیت مان چندان حائز اهمیت نیست.
الان به خاطر اینکه می ترسیم در مسیر رویاهایمان قدم برداریم، اهمیتی نمیدهیم.
الان دیگر برای مان مهم نیست که ترس باعث شده از زندگی رویایی مان فاصله بگیریم.
گرچه، فکر نمیکنم که ترس همیشه بد باشد. برخی اوقات، ترس مانع گرفتن تصمیمهای اشتباه میشود یا برای برخی افراد، ترس محرکی قوی است تا به جلو بروند و به اهدافی که ازش میترسیدند، برسند.
ترس از شکست در آنها باعث میشود که بیشتر تلاش کنند و بیشتر به دست بیاورند.
این یعنی استفاده از ترس به نحوی مثبت و به عنوان یک محرک برای پیشرانه ی تلاش… ترس را میتوان حتی به دید یک «تردید» دید و از آن به عنوان عاملی محرک برای بهدست آوردن موفقیت های بزرگ و مصارف مفید استفاده کرد.
اما همین ترس، اکثریت ما را محدود میکند چون نمیدانیم چطور آنرا هدایت و کنترل کنید.
به همین خاطر، ترس ما را اسیر خواهد کرد. ترس باعث میشود زمانی که به اکسیژن بیشتری احتیاج داریم نتوانیم درست نفس بکشیم. ترس باعث میشود به شرایط موجود منفی نگاه کنیم و چشم ما بر روی حقایق مثبت میبندد.
ترس، دزد موفقیت است
چون زندگی ما را نابود میکند !
هرچقدر هم که ترس بزرگ و واقعی به نظر برسد، باز هم فقط ساخته ذهن ماست.
همه ما این را میدانیم. چیزی در تاریکی نیست! این ترس تنها در ذهن ماست، نه جایی دیگر. چیزهایی که از آنها میترسیم واقعی نیستند و فقط در ذهنمان شکلگرفتهاند.
و چون انسان «آنچه را که باور میکند، می بیند.» همه آنچه که اتفاق می افتد، شواهدی دروغینی برای توجیه ترس مان استفاده میکنیم… مانند سایر مسائل، زمانی که به آنها اهمیت بدهید سریع به واقعیت تبدیل میشوند.
دیگر کافیست !
اگر اینجا و درحال خواندن این مقاله هستید، باید بدانید این دزد موفقیت، از امروز نقش ای در تصمیم هایتان کمرنگ و کمرنگ تر میشود.
تا جایی که کاملا از ذهن تان دور میشود تا بتوانید با ذهنی باز و مثبت تصمیم بگیرید.
چه می شد اگر میتوانستید هرکاری را بدون ترس انجام دهید و موفق شوید؟ حس عالی و فوق العاده ضروری است… از کجا شروع کنید؟ فقط به خواندن ادامه دهید، تمام کارهایی که لازم است در ادامه میخوانید… :
در همین زمینه، نوشته های زیر را حتما بخوانید :
- کمال گرایی – بزرگترین دشمن درونی تان که باید شکست اش دهید
- داستان تان را عوض کنید، زندگی تان عوض میشود
- چرا نمیتوانیم عشق اول مان را فراموش کنیم؟ (هم چنین اولین کسب و کار، فروش، موفقیت و …)
با سلام وخسته نباشید مطالبی که در اوایل کارتان اراعه می کردید خیلی خوب بودنsmsکه برامون ارسال می شد از باشگاه فکر سازی دیگر قطع شده در کل خیلی خوبید ولی به نظر من اوایل بهتر بود
با تشکر از همه دستتون درد نکند
با سلام دوست عزیز؛
ایمیل های باشگاه فکرسازی درحال حاضر هم ارسال میشوند، اگر بدست شما نمی رسند پوشه Spam ایمیل تان را چک کنید و اگر آنجا ذخیره نشده بودند مجددا در خبرنامه (ستون سمت چپ) ایمیل تان را وارد کنید. با تشکر
سلام و خداقوت
کاش می گفتید که چگونه بر ترس خودمان فائق شویم.من خودم خیلی با این موضوع دست پنجه نرم کردم
با سلام، دوست عزیز دقیقا در همین مطلب راهکارهای غلبه بر ترس توضیح داده شده !
خیلی خوب بود