درس های بزرگ از شخصیت های بزرگ؛ دکتر احمد حلت موسس مجله موفقیت
باید یکپارچه آتش بود؛ یک بمب انرژی مهارنشدنی
جیم ران، استاد بزرگ توسعه فردی که بسیار دوستش میدارم، معتقد است که میزان پیشرفت شما در پنج سال آینده را، دو چیز مشخص میکند؛
- کتابهایی که میخوانید بر شما تاثیر میگذارند
- آدمهایی که ملاقات میکنید و با آنها وقت میگذرانید
پس باید این دو را جدیتر بگیرید و برایش برنامهریزی داشته باشید.
من درگذشته کتابهای زیادی خواندهام و در دوران کار رسانهای خودم، با آدمهای مختلف، گاه مشهور و گاه عادی و گاه موفق و گاه شکست خورده، روبهرو شدهام.
درسهای زیادی از آنها آموختهام. شاید این درسها، به کار شما هم بیاید.
تصمیم گرفتهام بخشی از این درسها را باهم مرور کنیم؛ شاید گرهای از کار شما بگشاید، همانطور که گرهای از کار من گشودند.
روزگاری در دهه هشتاد، در یکی از مجلات معروف کشور، گزارشگر اجتماعی بودم.
آن موقع تکنیکهای موفقیت، در جامعه کمکم داشت فراگیر میشد، هرچند که مدتها قبل با تندخوانی نصرت و کتابهای مجردزاده کرمانی و … راهش را میان ایرانیان باز کرده بود.
یادم میآید که آن روزها، همه از خودشان میپرسیدند که سخنرانان و آموزگاران و مربیان موفقیت، چقدر درآمد دارند؟ از طریق سمینارها و کتابها و دورههایی که برگزار میکنند، چقدر پول در میآورند و پولدار شدهاند؟ در کل، یک بدبینی اجتماعی و عمومی نسبت به فعالان این حوزه وجود داشت.
و چنین بود که اولین آشنایی من با احمد حلت شکل گرفت؛ در لابی هتل استقلال، برای گفتگویی چالشی در همینباره. به من گفته بودند که باید سؤالات صریح و تندی بپرسی تا پاسخهایی صریح و روشن هم دریافت کنی.
اعتراف میکنم در ابتدا کلی موضع نسبت به او داشتم. تا اینکه با این شخصیت ملاقات کردم و وقتی جوابهایش را به سئوالهایم شنیدم، شخصاً قانع شدم.
هرچند مقدمهای که درباره این حسم به احمد حلت نوشته بودم، تغییر کرد و جایش را به مقدمهای تندتر داد؛ که مسئولان نشریه نوشته بودند.
بعدتر، ارتباط من و احمد حلت بیشتر شد؛ با پیشنهاد همکاری من به مجموعه آنها. کمکم راه به مجله موفقیت یافتم و با او، ملاقاتهای بیشتری داشتم.
زمانی که با او آشنا شدم، دکتر و کارآفرین و کاندیدای اتاق بازرگانی و استاد دانشگاه و … نبود؛ اما امروزه همه اینها هست. یادم میآید که دریکی از مصاحبههایش، حتی به من گفت که خیلی از روانشناسان او را مورد نقدهای تندی قرار میدهند، در حالی که گفتهها و آموزههای وی، بخشی از یکی از گرایشهای روانشناسی به نام روانشناسی مثبتگراست.
او در آن موقع قول داد که روزی استاد دانشگاه در رشته روانشناسی و نیز، رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران هم بشود؛ هدفی که حالا به نیمی از آن رسیده و دارد نیم دیگر مسیر را طی میکند تا به همه این هدف پیشگفته برسد.
اما چه درسهایی از این شخصیت مطرح دنیای موفقیت ایران یاد گرفتهام؟
به سه درس جالب که برای خود من بسیار کارگشا بوده، اشاره میکنم.
اولین درس) باید یکپارچه آتش بود؛ یک بمب انرژی مهارنشدنی
احمد حلت را میتوان چنین توصیف کرد: مردی که اشتیاق فراوان و تمامنشدنی دارد، مردی که هیچوقت او را نمیتوانید خونسرد ببینید، همیشه در حالی مشاهده میشود که لبخند میزند و باانرژی فراوانی صحبت و حرکت میکند.
همین انرژی فراوان او، باعث میشود تا کسی که دارد با این شخصیت صحبت میکند، تحت تأثیر قرار گرفته و حالش، سریع و فوری خوب شود. در واقع میتوان او را، یک بمب بالقوه و بالفعل انرژی دانست. بمبی که دارد روی دو پا راه میرود و این حجم از انرژی را، با خود به همه جا برده و به همگان تقدیم میکند.
اگر شما هم کنجکاو شدید بدانید چطور چنین حجم وسیعی انرژی در خود ایجاد کنید، توصیه میکنم مقاله «چطور میتوانید در ذهن تان بمب اتم انرژی زا بسازید؟» سوخت جت را حتما بخوانید.
دومین درس) خوب سخن گفتن
احمد حلت سخنران قهاری است. واژهها را خوب و مثبت به خدمت خود درمیآورد. اما آیا از ابتدا، همینطور بوده؟
خیر، شاید از ابتدا برونگرا بوده باشد، اما از ابتدا سخنران خوبی نبوده. او بهواسطه تدریس، موفق شده تا به این درجه از سخنرانی و خوشگفتاری برسد.
دریکی از گفتگوهایی که باهم داشتیم، از او درباره راه و رسم خوب صحبت کردن پرسیدم. گفت باید فروشندگی کنی، دستفروشی کنی. گفتم چرا؟
گفت برای اینکه در ابتدا، خجالتی بودن و حیایی که با توست، فرومیریزد.
سپس، یاد میگیری که چطور هرکسی را قانع کنی و همین، تو را وادار میکند که خوب صحبت کنی. در واقع او فروشندگی را، بهترین راه خوشسخن شدن میدانست.
ایدههای جالبی هستند، نه؟ چرا اجرایشان نکنیم؟ قبلا اینجا خواندید که فروشندگی یکی از مهم ترین مهارت های زندگی است.
سومین درس) بینهایت مثبت بودن
یکبار، یکی از شرکتهای مطبوعاتی تصمیم گرفت نشریهای در حوزه موفقیت چاپ کند. از کلمه موفقیت هم در لوگوی خود استفاده کرد. من هم به این تیم پیوستم و کدورتی بین تیم موفقیت و من و این تیم جدید ایجاد شد.
وقتی سردبیر جدید ما در جلسهای عمومی، این کدورت را مطرح کرد، احمد حلت خندهای از همان خندههای معروفش کرده بود و گفته بود ‘اشکالی ندارد، همه دنیا اصلاً از کلمه موفقیت استفاده کنند، مسئله گسترش فرهنگ موفقیت است، چه ما این کار را بکنیم، چه دیگران…’
این میزان از مثبتاندیشی واقعاً جای تقدیر و توصیه دارد.
بیشتر ما دوست داریم که منافع و دستاوردها را به نام خودمان تمام کنیم و اگر به نام دیگری تمام شود، حسابی شاکی میشویم. این، یعنی خودبینی.
درحالیکه نگاه درست، آن است که موضوع مورد نظر ما گسترش پیدا کند، نه اینکه صرفاً ما باشیم که مطرح بشویم.
برای شخصی مثل احمد حلت، موضوع اصلی موفقیت و مثبتاندیشی است؛ نه اینکه صرفاً نام موسسه موفقیت و مجله موفقیت و احمد حلت مطرح شود. این امر در حالی اتفاق میافتد که شاید چنین نگاهی در همه اعضای تیم او وجود نداشته باشد…
به نظر میرسد که دکتر حلت، مردی از جنس پیامهای خود است؛ کاری که همه ما میتوانیم انجام بدهیم.
از همین سری، مقاله های قبلی را بخوانید :
سلام کاش مجله موفقیت دکتر احمد حلت یه کانال واتساپی هم داشته باشه ممنون.
سلام
سایت موفقیتتون خودش بهترین موفقیتو داره
نیاز به نظر نداره
عالیه . ایز وری اکسلنت
excellent
سلام آقای حلت و نیز سلامی به همکارانتان در مجله موفقیت شاد و سربلند باشید
من به دیویدی اشتی با کودک درون شما نگاه کردم نکاتی بود که بهتر است اینجوری بیان میشد
کودک درون فقط بعنوان نمادی از اسم ان استفاده میشود که به کمک ان بتوانیم بعضی از مشکلات را با حل کنیم و در واقع رجوع به کودک درون مدیریت احساسات و کمک به ترمیم بعضی از احساسات ناخوشایند و خوشایند است که در طول زندگی ما با ان روبرو شدهایم و در واقع کودکی هر انسانی در بروز احساست خود ازاد است وما با رجوع به کودک درون در تخلیه و حتی ایجاد احساسات خوشایند خود بهره میگیریم وما میتوانیم نقشهای به ان بدهیم مثلن به عنوان والدی حمایتگر که میتواند در موقعیتهای پیشروی زندگی مثل پدر و مائری حمایتگر از ما حمایت کند ویا در تخلیه احساساتی مانند خشمهای درونی به ما کمک میکند و حتی میتوان با این شیوه به بیماران افسرده کمک بسیار خوبی حتی تا درمان کامل کمک بگیریم چراکه نکته مهم در افسردگی وجود خشمی فروخفته درون روان ادمی است که با کمک رجوع به کودک درون ان را تخلیه کنیم(بیرون ریختن خشم از درون روان ادمی) واینکه موقع رجوع به کودک درون باید قیل از ان ریلکسیشن (تن آرامی)به مدت حداقل ده دقیقه انجام داد و از نقاشی برای تجسم آن کودک و بیرون ریختن احساسات از دست راست وچپ (یه ترتیب به عنوان نماد احساسی و نماد منطق)نه مطلقی دست راست و چپ به عنوان اینکه دست راست والد باشد و چپ کودک درون و شما گفتید که از ان میتوان به در درمان بیماریهای صعبالعلاج کمک گرفت که این را توضیح ندادید و البته کاربردی ندارد و استفاده از ضمیرناخوداگاه در درما ان کاربرد دارد(بعضی از بیماریها) و تفاوت انها در واقع این است که ضمیرناخوداگاه بعد از تلقینهای لازم و انتقال ان تلقینها به خوداگاه و تاثیر در ترمیم منطق و احساسات است که کودک درون صرفن در خودآگاه و کمک به ترمیم و ایجاد احساساتی لازم در زدگی ایجاد می شود و از کودک دروه نمی توان برای تصمیمهای گاهن بزرگ و لحظه ای استفاده کرد بلکه با رجوع یه کودک درون و تمرین با ان از منطق و بعضی وقتها احساسات ویا گاهی ترکیبی از هر دو در تصمیمهای بزرگ کمک گرفت چون منطق و مشاوره در ان تصمیمها بسیار موثرتر خواهد بود
این مقاله هاتون درباره ی افراد موفق ایرانی واقعا انگیزه بخش هستش
ممنون بابت این مقاله جناب اقای حلت از الهام بخش ترین افرادی که تا حالا شناختم
استاد حلت کیست؟
در بخشی از زندگی نامه دکتر آمده
ایشان بیش از ۲۰۰ برنامه در شبکه جهانی جامجم ارایه کرده و در این برنامهها به ایرانیان ساکن کشورهای مختلف جهان رازهای کسب موفقیت و شادابی در زندگی را آموزش داد. او محبوبیت چشمگیری در این برنامهها پیدا کرد، تا جایی که در میان دهها روانشناس و استاد دانشگاه به عنوان کارشناس منتخب شبکه جهانی جامجم انتخاب شد.
ایشان همچنین تندخوانی حلت را در سال ۱۳۷۱ به ثبت رسانید و آخرین روشهای یادگیری و مطالعه را به غریب نیم میلیون نفر از دانشجویان کشور آموخت.
حلت ۱۱ کتاب چاپ شده و چندین جلد کتاب دیگر در دست تحریر دارد که همه آنها از پرفروشترین کتابهای ایران است که به چاپ ششم رسیده است.
حلت هم اکنون مشاور برندینگ سازمانهای بزرگ و شرکتهای نامی ایرانی است و از سال ۱۳۸۸ اغلب زمان خود را به مشاوره با کمپانیهای داخلی و خارجی برای افزایش بهرهوری آموزش مدیریت منابع انسانی و مشاوره در زمینه ایزو، مدیریت زمان و رازهای نفوذ و تاثیرگذاری و ارتباطات در کارخانجات میپردازد.
ایشان همچنین روشهای نوینی را در بازاریابی و فروش خلق کرده، که میتوان با تکیه بر آنان سودآوری شرکت را به بالاترین درجه برسانند.
هدف اصلی استاد ترویج و اشاعه فرهنگ مثبتنگری در جامعه است. او معتقد است به راز بزرگ موفقیت و قدرت دست یافته که مصداق آیه “وَ اَما بِنعمَتِ رَبِکَ فَحدث” (سوره ضحی، آیه ۱۱) آن را با خلوص نیت در اختیار هممیهنان عزیزش قرار میدهد.
این اطلاعات تکمیلی عالی بود.ممنون دوست عزیز و همچنین ممنون از سوخت جتکه افراد موفق ایرانی رو معرفی میکنه