هرم مازلو، امنیت روانی و نیازهای اساسی زندگی که از آنها بی خبریم
و باید شروع کنیم به برطرف کردن آنها...
همه چیز از روان ما شروع میشود همه ی اتفاقات رفتارها نگرش ها و تجربیات زندگی ما خلاصه ای از تفکر و روان ماست… شاید بپرسید چگونه؟
پاسخ این است که تفکر من درباره موضوعی خاص خودم است و براساس آن تفکر شروع به رفتار میکنم من معتقد میشوم که باید در یک موقعیت خاص ساکت و آرام باشم و همینگونه عمل میکنم؛
اما شاید فرد دیگری در همان موقعیت چنین باوری نداشته باشد و رفتار متفاوتی را بروز دهد !
ازین مسئله که بگذریم؛ انسان ها با همه ی تفاوت هایشان در بسیاری از نیازهای روانی مثل هم هستند. مثلا ما همگی نیاز به غذاخوردن یا نیاز به داشتنِ سرپناه داریم و اگر این نیاز های کاملا بدیهی در ما برطرف نشود، ما همیشه درگیر حل کردن این موارد هستیم.
این مورد را اولین بار روانشناس آمریکایی آبراهام مازلو کشف کرد.
به زبان خیلی ساده، آبراهام مازلو به این نتیجه رسید که انسان، طبق یک هرم که به آن هرم مازلو میگویند، شروع به رفع نیازهایش میکند و تا زمانی که نیازهای کفِ هرم برطرف نشده باشد، اقدام برای رفع نیازهای سطوح بالاتر نمیکند.
بعضی از افراد خودشان دست به کار میشوند و این نیازهایشان را حل میکنند یا افراد دیگری این نیازهای ابتدایی را با کمک هم حل می کنند.
مثلا پدر و مادر، نیاز به سرپناه و رفع گرسنگی و پوشاک کودک را برطرف میکنند و کودک حالا میتواند به مدرسه برود و درس بخواند (بدون اینکه به فکر رفع این نیازها باشد)
و در همین حین، کودکان کار را میبینید که در سن مدرسه در خیابان ها مشغول کار کردن هستند؛ فکر میکنید آنها نمیخواهند به مدرسه بروند و علم و دانش یادبگیرند؟ مازلو میگوید آنها میخواهند این نیازها را رفع کنند، اما نیازهای ابتدایی تر جلوی آنها را گرفته است…
انسان نیازهای دیگری مثل امنیت، محبت، احترام و خودشکوفایی را نیز دارد، اما برطرف شدن آنها مستلزم رفع نیازهای ابتدایی تر است.
مثلا کسی که هنوز غذایی برای خوردن ندارد یا به سختی این نیازش را برطرف می کند احتمال خیلی کمی دارد که به احترام یا خودشکوفایی فکر کند.
انسان ها در پله های مختلفی از نیازهایشان ایستاده اند؛
اما در این مقاله میخواهیم راجع به یک نیاز مهم و اساسی که آموزش کمتری درباره ی آن داده اند و نیاز هست که راجع به آن بهتر و منطقی تر رفتار کنیم اشاره کنیم…
این نیاز در همه ی ما ابعاد مختلفی دارد اما یک نیاز خیلی مهم است؛ نیاز به امنیت و ایمنی !
این یک نیاز است که در ابعاد بزرگ آن مربوط به امنیت سرزمینی است که ما در آن زندگی میکنیم. امنیتی که صلح و آرامش برای ما به ارمغان می آورد در ابعاد دیگر شامل امنیت عاطفی است.
وقتی با کسی رابطه داریم که در آن شاد نیستیم، اصطلاحا حالمان خوب نیست یا زبان بدن طرف مقابل مان گویای حالت سردی و عدم توجه است، آنوقت است که امنیت عاطفی ما در رابطه تامین نیست.
در یک رابطه امنیت عاطفی هر دو طرف باید تامین باشد تا آن رابطه را سالم بنامیم وگرنه اگر یک طرف مدام نیاز به امنیت عاطفی طرف دیگر را برطرف کند و هیچ بازخوردی نگیرد احساس سرخوردگی پیش می آید.
پس آموزش روابط صحیح و دادن آگاهی در این مسآله می تواند نیاز امنیت عاطفی ما را تامین کند؛ وقتی ما احساس امنیت در روابط مان نداریم، اغلب سکوت میکنیم یا احساس سرخوردگی خودمان را می پوشانیم یا نمیدانیم کجای کار میلنگد؟
تصویر کلی که باید در رابطه آن را رعایت کنیم و داشته باشیم تصویر کلی امنیت عاطفی است.
بُعد دیگری که از امنیت میتوان نام برد امنیت حق و حقوق ماست. اینکه ما در جایی کار میکنیم که ایده ها یا عقاید ما امنیت داشته باشند یا کسانی در کنار ما هستند که این امنیت را از ما سلب کنند و مارا مجبور کنند که از آنها فاصله بگیریم.
آیا وقتی ایده ای را مطرح میکنیم اطرافیانی داریم که به ما قوت قلب دهند یا کسانی هستند که ما مجوبریم نظرات سازنده ی خود را مخفی نگه داریم تا ایده مان از ما گرفته نشود و نهایتا احساس خشم درونی در ما شکل نگیرد؟
باید بگویم ما تا رسیدن به خودشکوفایی راه زیادی در پیش داریم اما این به معنی آن نیست که هیچ وقت این اتفاق نمی افتد، ما باید برای آن وقت بگذاریم و رو به جلو حرکت کنیم تا به آخرین مرحله هرم مازلو برسیم.
متاسفانه افراد زیادی هستند که برای پیشرفت روان خود تلاش نمیکنند و در همان سطح میمانند؛ آگاهی از این مسئله اگر در طیفی از نمره 0 تا 100 باشد شاید 5% مردم بالای 50 امتیاز بگیرند.
پس رشد روانی و تغییر دادن افکارمان ضروری است وگرنه زندگی ما در همان کیفیتی که هست می ماند؛ بُعد دیگری که جز نیاز ایمنی ما قرار میگیرد و درباره ی آن نیاز به راهنمایی صاحبان نظر در این زمینه داریم امنیت مالی است. قبلا در پروژه سوخت جت مقالات زیادی در رابطه با امنیت مالی خواندید :
- اولین و مهمترین قدم برای موفقیت مالی
- چطور با پول میتوانیم خوشبختی بخریم؟
- برای پولدار شدن قبل از یک شغل خوب، باید ذهن ثروتمند داشته باشید
البته امنیت مالی دو لبه دارد :
- امنیت مالی که ما میدانیم حقوق و دستمزد ثابتی داریم و گذران زندگی میکنیم.
- امنیت مالی روان خودمان است؛ یعنی اینکه مسآله ی پول یا سرمایه دغدغه ی اصلی زندگی و مشکل اساسی زندگی ما نباشد و به خاطر مسائل مالی روان خود را اذیت نکنیم.
خیلی از افراد با داشتن شغلی با درآمد خوب این امنیت را تامین میکنند اما هیچ وقت به استقلال مالی و امنیت روانی خود فکر نمیکنند ! مسئله ی امنیت مالی یا امنیت روانی مالی موضوعی است که خوشبختانه به تازگی افرادی برای اموزش آن وقت میگذرانند اما شاید تعداد زیادی از این آموزش ها بی بهره بمانند پس برای پیشرفت در این زمینه اقدام کنید.
امنیت روانی به چه معناست…
به جایی در زندگی میرسیم که باید با روان و ذهن خودمان روراست باشیم و بفهمیم ناراحتی آن از کجا آب میخورد؟
آیا امنیت عاطفی میخواهد؟ آیا در پی امنیت روانی و ذهنی مالی است؟ آیا نیاز به احترام بیشتری دارد؟ آیا نیاز به محبت دارد یا حتی نیاز به خودشکوفایی را دنبال میکند؟
در میان این همه دغدغه و استرس، کِتمان کردن نیازهایمان راحت ترین کار است تا گوش به صحبت های نیاز هایمان دادن باید روزی پای درد و دل روان مان بنشینیم و گوش فرا دهیم تا بشنویم روان مان واقعا به چه چیز احتیاج دارد و نیازهای مان را تشخیص دهیم.
سرکوب نیازهای مان به خاطر دیگران یا سهل انگاری خودمان بهترین و آسان ترین راه است، اما همیشه آسان ترین راه، بهترین راه نیست ! وقتی میفهمیم مشکل اصلی ما کجاست باید زمان بگذاریم تا آن را رفع کنیم و زخم هایمان را مرهم بگذاریم.
اما مشکل اینجاست که بعضی از افراد هیچ تلاشی برای رفع نیازهایشان نمیکنند و همان شکل از زندگی را میپسندند.
نیازهای انسان در بنیاد روان مشابه است :
- نیاز های فیزیولوژیک؛ مثل غذا خوردن مسکن
- نیاز به امنیت؛ امنیت عاطفی مالی فکری و صلح
- نیاز به محبت و تعلق به گروه؛ پذیرفته شدن در گروه خانواده گروه دوستان و نهایتا داشتن شخصیت اجتماعی
- نیاز به احترام؛ احترام دیدن هم احترام گذاشتن
- در نهایت نیاز به خودشکوفایی که مسائل اصلی خودش را دارد
درصد کمی از افراد به خودشکوفایی میرسند این افراد نیازهای زیر بنایی را میشناسند و سعی در تامین آنها میکنند. اگر هم 100 درصد نیازشان را تامین نکنند تا 70 یا 80 درصد نیازهای مرتبه پایین خود را تامین میکنند و شاید به خاطر همین مسئله ما توقع بالغانه و پخته رفتار کردن از افراد میانسال را داریم.
اگر این مقاله را میخوانید در فکر این مسئله باشید که روراست و دوستانه با روان گرامی تان روبرو شوید و ببینید کدام نیازهایتان را سرکوب کرده اید یا شهامت مواجهه با آن را نداشته اید ؟
با نیازهایتان روبرو شوید و سعی کنید در چهارچوب منطق و آگاهی از آنها به رفع آنها در سطوح بالا بپردازید. حتی اگر گام های اول تان را کوچک بردارید، اثر مرکب میگوید اتفاقا همین گام های کوچک باعث نتایج بزرگ خواهد شد…
راهکارهایی ساده برای رفع نیاز امنیت روانی…
برای امنیت عاطفی تان اولین قدم کوچک را بردارید؛ مثلا با اطرافیان تان ملایم تر صحبت کنید و ببینید در روابط تان واقعا جای چه چیزی کم است و سعی در ایجاد فضای بهتری کنید یا اگر نیاز به احترام دارید، قدم کوچکی بردارید و با دیگران بیشتر بجوشید و حس احترام متقابل را ایجاد کنید یا مودبانه تر صحبت کنید.
اما لازم است که واقعا بر احترام تمرکز کنید، نه به اعمال قدرت بر اطرافیان.
یا نیاز به امنیت مالی دارید یا دوست دارید هوش مالی تان را غنی تر کنید قدم کوچک اولتان را بردارید و مثلا شروع به پس انداز کنید، کتاب هایی در این زمینه بخوانید و یا راه های بهتر دیگری را امتحان کنید
قدم کوچک اول تان در جهت هر پیشرفتی که باشد شما را هدایت خواهد کرد و به آن مسیر مثبت سوق خواهد داد.
فقط باید تلاش خودتان را بکنید تا وضع آگاهی روان خود را ارتقا ببخشید و نیازهایتان را به بهترین شکل رفع کنید و شاید سال ها زمان ببرد، اما به زحمتش می ارزد چون در نهایت شما به یک انسان خودشکوفا و با کمالات ارتقا پیدا میکنید و از حس زیبایی عدالت و آرامش درونی لذت میبرید.
در همین زمینه هم توصیه میکنیم حتما مقاله های زیر را بخوانید :
مطلب مطابق با نیاز فکری من بود ممنونم
از روان نویسی و توضیح دقیق تان متشکرم.
مطالب کاملا قابل فهم بیان شده بود.
سپاس از مقاله ارزشمندتون
توضیحات بسیار کامل و با زبانی سلیس و روان بیان شده است.
عالی بود این مقاله سپاس از تیم پرانرژی تون
واقعا ممنون شما تو روز های تعطیل هم با ما هستید