چرا مهارت گوش دادن مهمتر از چیزی است که فکر میکنید و چطور بهتر گوش دهیم؟
چقدر به دنیای اطرافتان گوش میدهید؟
جهانی که در آن زندگی میکنیم پر است از سر و صداهای جور و واجوری که گاهی گوش خراش و گاهی دلنشین هستند. شاید فکر کنیم که در طول روز به صداهای زیادی گوش میدهیم. اما گوش دادن با شنیدن خیلی فرق دارد. اگر در طول روز، تمام صداهایی را که از زبان مردم، تلویزیون، اینترنت یا رادیو میشنیدیم، گوش میدادیم حتما تا به حال دیوانه شده بودیم.
» ذهن، گوش را خاموش میکند
مغز برای محافظت از ما خیلی از اطلاعات را وارد پروسه فهمیدن نمیکند. این هم خوب است و هم بد. چون کم کم ما بخش زیادی از آگاهی خود را از دست میدهیم و نسبت به اتفاقهای زیادی در اطرافمان خنثی میشویم. در واقع ذهن، هنگام دریافت بخشی از صداها، گوش را خاموش میکند. میپرسید چطور؟ اجازه بدهید با یک مثال این موضوع را روشنتر کنم.
این مورد شبیه ماجرایی است که وقتی ما شروع به یاد گرفتن چیزی میکنیم برایمان اتفاق میافتد. مثلا رانندگی را در نظر بگیرید. زمانی که شروع به آموختن رانندگی میکنیم در ابتدای کار باید مراقب بسیاری از چیزها باشیم: فرمان، پدال گاز، ترمز، کلاچ و عابرانی که از جاده میگذرند. باید حواسمان را شش دانگ جمع کنیم تا بتوانیم درست رانندگی کنیم. به تدریج که در رانندگی به مهارت میرسیم، دیگر لازم نیست به چیزی فکر کنیم چون همه کارها خود به خود صورت میگیرد.
حالا در حین رانندگی با خیال راحت میتوانیم به موسیقی گوش دهیم، به چیزهای زیادی فکر کنیم، با دوستانمان حرف بزنیم و خلاصه هر کاری میتوانیم بکنیم. اکنون بخش مربوط به رانندگی به کمترین توجه نیاز دارد. وجود چنین فرآیندی لازمه حیات است وگرنه توانایی انجام بسیاری از کارها را نداشتیم.
بنابراین، قسمت خودکار ذهن، انجام بسیاری از کارهای تکراری روزانه ما را بر عهده میگیرد تا ما بتوانیم از حواس خود برای واکنش نشان دادن به چیزهای غیر تکراری که در طول روز ممکن است با آنها مواجه شویم استفاده کنیم.
در این بین، قسمت خودکار ذهن، تصمیم میگیرد که شنیدن برخی چیزها نیز باید به این بخش منتقل شوند. به همین دلیل است که وقتی مشغول انجام کاری دقیق هستیم و همزمان نیز یک آهنگ در حال پخش است، کم کم دیگر صدای آهنگ را نمیشنویم. انگار گوش ما از داخل خاموش شده و تمام تمرکز ما در خدمت انجام کاری که به آن مشغولیم درآمده است.
در زندگی روزمره، قسمت خودکار ذهن، ما را از پردازشهای بیهوده و تکراری زیادی نجات میدهد. با سپردن کارها به بخش خودکار ذهن، رفته رفته آن بخش بزرگتر و بزرگتر و در مقابل، آگاهی ما کوچکتر و کوچکتر میشود.
[bs-quote quote=”گوش بده. یک دنیا آماده است تا شنیده شود” style=”default” align=”center” color=”#303030″ author_name=”کارول مک کال” author_job=”نویسنده و مشاور آمریکایی”][/bs-quote]» نشنو، گوش بده!
انسانها هزینه زیادی را بابت گوش ندادن میپردازند. تنها کافی است تلویزیون را روشن کنیم یا سری به روزنامهها بزنیم تا متوجه شویم که چگونه آدمها، کشورها و فرهنگها شنوندهای بیش نیستند و این شنیدن تنها در موارد اندکی به گوش دادن منتهی میشود.
گوش دادن مهم است چون ما 85 درصد آنچه را که میدانیم با گوش دادن یاد گرفتهایم. اما رسیدن به این 85 درصد خیلی برایمان طول کشیده است. چون محققان ثابت کردند که انسانها 75 درصد زندگیشان را در ناآگاهی و حواس پرتی میگذرانند.
به زبان دیگر، ما 75 درصد عمرمان را به دست عملکردهای ذهن خودکارمان سپردهایم و همان 25 درصد آگاهیمان باعث شده تا چیزهایی که الان میدانیم را یاد بگیریم. خب، حالا حساب کنید اگر این 25 درصد به 50 یا 70 درصد برسد چه اتفاقی برای ما میافتد؟ شگفت انگیز خواهد بود!
» فراموش میکنیم چون گوش نکردیم
حتما شما نیز با این ماجرا مواجه شدید که کسی درخواستش را برایتان میگوید و شما با گفتن یک «باشه» خیال طرف را راحت میکنید. بعد که زمان انجام آن «باشه» فرا میرسد اصلا چیزی به یاد نمیآورید. معمولا در این گونه موارد به خودتان میگویید: ای بابا، من این روزها چقدر فراموشکار شدم! در حقیقت، شما هیچ عیب و ایرادی ندارید و کاملا سالم هستید.
شما به یاد نمیآورید که پشت آن «باشه» چه بوده چون اصلا به حرف آن بینوا گوش ندادهاید. در آن لحظه که جسمتان وانمود میکرده به دقت در حال گوش دادن به سخنان طرف مقابل است در واقع یا در زمان گذشته بوده یا در آینده قدم میزده است. شما آنجا بودید ولی حضور نداشتید.
تحقیقات ثابت کرده که انسانها فقط 20 درصد چیزهایی را که میشنوند به یاد میآورند. میپرسید چرا؟ چون با وجود اینکه در هر دقیقه حدود 125 تا 250 کلمه را میشنویم اما در همان زمان به چیزی حدود 1000 تا 3000 کلمه فکر میکنیم. بنابراین در حالی که دیگران مشغول پاره کردن حنجره خودشان هستند ما در حال فکر کردن به چیزهای بسیار متفاوتی هستیم.
» گوش دادن، پدیدهای نادر است
علم ثابت کرده که چیزهای زیادی در این جهان نمیتوانند در یک زمان و مکان رخ دهند. مثلا فکر کردن و گوش دادن با هم ممکن نیست. خواندن و گوش دادن، رویابافی کردن و گوش دادن، نوشتن و گوش دادن، موافقتکردن و مخالفت کردن. بحث کردن و تفسیر کردن، تمرین کردن و برنامهریزی کردن و حتی گوش دادن و گوش دادن با هم رخ نمیدهند. چون گوش دادن به توجه کامل و متمرکز روی شخص مقابل نیاز دارد.
[bs-quote quote=”هنر گوش دادن یک ضرورت برای ایجاد روابطی موفق است.” style=”default” align=”center” color=”#262626″ author_name=”مایکل پی نیکولز” author_job=”نویسنده آمریکایی”][/bs-quote]» عاشقانه بشنوید
در کتابی خواندم:
«گوش دادن، نشانه اولیه عشق است که در آن فرد، خود را در اختیار کلماتی که از دهان دیگری خارج میشوند میگذارد و در دسترس این کلمات قرار میگیرد.»
فرد عاشق به مفهوم جملهها اهمیت میدهد و به معنی واقعی، گوش میدهد. او حضور دارد. با در نظر گرفتن این مهم، میتوانیم چند راهکار را برای افزایش توانایی گوش دادن خود به کار بگیریم:
راه اول: گوش دادن را با یک یا چند کار دیگر، ترکیب نکنیم.
وقتی کسی با ما سخن میگوید تمام حواس خود را به او و مفهومی که در قالب واژهها میخواهد به ما بفهماند، متمرکز کنیم.
راه دوم: وقتی به کسی گوش میدهیم به چیز دیگری فکر نکنیم.
گاهی با شنیدن یک واژه از طرف مقابل، در ذهنمان یک جلسه تمام عیار تشکیل میدهیم تا زمانی که حرفهای گوینده از دهانش بیرون آمد آن را تفسیر و تحلیل کنیم. حتی گاهی برایمان جنبه بازی هم پیدا میکند، مثلا در ذهنمان حدس میزنیم که جمله بعدی که میخواهد بگوید در مورد چیست؟! پس به جای این همه آشوب و جلسه، سعی کنیم در آن چند دقیقه کوتاه، به چیزی فکر نکنیم و به قول قدیمیها، سراپا گوش باشیم.
راه سوم: بیشتر به صداهای زندگیمان توجه کنیم.
یکی از راههای پیشرفت در مهارت گوش دادن، گوش دادن است! به صداهایی که در زندگیتان وجود دارد گوش دهید. در هر جایی که هستید، برای یک دقیقه چشمانتان را ببنید و به صداهایی که در اطراف شما میگذرد گوش دهید. میتوانید این کار را هر روز انجام دهید. برای اینکه متوجه شوید چقدر در این کار مهارت پیدا کردید میتوانید هر صدایی که در آن یک دقیقه میشنوید را جایی یادداشت کنید.
کم کم خواهید دید که هر روز تعداد صداهای بیشتری را نسبت به روز قبل یادداشت کردید و جهان، درب تازهای را به روی شما باز کرده است. دری به سمت شنیدن یک دنیا!
در همین زمینه بخوانید:
بی نهایت زیبا و دلنشین بود ، و کاملا کاربردی
کل چیزی که خواستید برسونید و تمام این مطالب و راه حل این مشکلاتی که بیان شد
به علاوه خیلی از مشکلات دیگر در بودن در “لحظه حال” خلاصه میشه.
کتاب های اکهارت تلهژرو در این زمینه بخونید و تمرین کنید قطعا بعدش به ارامش ذهنی
و تمرکز می رسید.
جملات بسیار شیوا و دلنشین بود، ممنون
سلام دوست عزیز ـarezou
سپاسگزارم که زمان گرانبهاتون رو گذاشتید و مقاله رو مطالعه کردید.
سرسبز باشید^^