بررسی فیلم انگیزشی فارست گامپ و مهمترین آموزههای آن
گاهی مواقع تصور میکنیم که موفقیت، تنها در گرو خرد، هوشمندی و زیرکی است ولی وقتی به زندگی بزرگان و افراد موفق مینگریم، متوجه میشویم که موفقیت پشت رشتهکوههای پشتکار، مقاومت، صبوری و تلاش مداوم پنهان شده است و زمانی که قله این کوهها را فتح کنیم، موفقیت با تمام شکوه و زیبایی خود بر ما آشکار میشود و خودش را به ما نشان میدهد. فیلم انگیزشی فارست گامپ (Forrest Gump) خیلی خوب توانست این واقعیت انکارناپذیر را برای ما آشکار کند و به ما نشان دهد که جایگاه تلاش و پشتکار در رسیدن به موفقیت، خیلی رفیعتر از هوشمندی و زیرکی است.
در این مقاله میخواهیم داستان فیلم انگیزشی فارست گامپ را در کنار هم مرور کنیم و مهمترین درسهایی که میتوان از این فیلم جذاب و منحصر به فرد آموخت را یاد بگیریم. در صورتی که شما هم تمایل دارید چند درس بسیار مهم برای رسیدن به موفقیت بیاموزید، پیشنهاد میشود که تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
اطلاعاتی درباره فیلم انگیزشی فارست گامپ
فیلم انگیزشی فارست گامپ در 6 ژوئیه ماه 1994 اکران شد و محصولی از ایالات متحده است. هزینه ساخت این فیلم 55 میلیون دلار اعلام شد و جذابیت بالا و درسهای بینظیر و عبرتانگیز آن سبب شد که فروش گیشه آن به حدود 678 میلیون دلار برسد که در نوع خودش قابل تحسین است.
در مراسم جوایز اسکار سال 1995، میتوان گفت که فیلم انگیزشی فارست گامپ، جوایز را درو کرد؛ چون توانست به تنهایی برنده 6 جایزه اسکار شود. در ادامه به جوایز اسکاری که این فیلم موفق به دریافت آنها شده، اشاره میشود:
- برنده جایزه اسکار بهترین فیلم
- برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی
- برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی
- برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
- برنده جایزه اسکار بهترین تدوین فیلم
- برنده جایزه اسکار بهترین جلوههای تصویری
جالب است بدانید که فیلم انگیزشی فارست گامپ در مراسم اسکار 1995 با فیلمهای قدرتمندی مثل رستگاری در شاوشنک رقابت میکرد ولی توانست تمام این فیلمها را شکست دهد. البته بعدها فیلم رستگاری در شاوشنک، در لیست 250 فیلم برتر تاریخ سینما در سایت IMDB لقب برترین فیلم تاریخ سینما را به خودش اختصاص داد. در حالی که فارست گامپ در رتبه 13 قرار گرفت.
این فیلم بر اساس رمانی به نام فارست گامپ اثر وینستون گروم ساخته شد و اریک راث با نوشتن یک فیلمنامه عالی توانست جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن خودش کند. این رمان جذاب در سال 1986 روانه بازار کتاب شد. خوشبختانه این اثر را آقای بابک ریاحی پور به فارسی ترجمه کرده و انتشارات زرین، آن را به چاپ رسانده است.
درباره تام هنکس، بازیگر نقش فارست گامپ
توماس جفری هنکس یا تام هنکس (Tom Hanks) بدون شک یکی از ستارگان سینمای آمریکا و جهان است. او در سال 1956 در کالیفرنیای آمریکا به دنیا آمد و یکی از نمادهای فرهنگی ایالات متحده شناخته میشود. در سالهای 1994 و 1995، برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و از این جهت، یکی از رکورددارهای سینمای آمریکا محسوب میشود.
افتخارات او به حدی زیاد است که در سال 2016 باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا، نشان افتخار آزادی رئیس جمهوری را به وی اعطا کرد. او در یک خانواده کاملاً متوسط به دنیا آمد. پدرش یک آشپز دورهگرد بود و مادرش در بیمارستان کار میکرد ولی موفق شد که با تکیه بر تلاش و کوشش، به جایگاههای عالی دست پیدا کند؛ در واقع زندگی خود این هنرمند درجه یک، پر از نکات آموزنده و ناب است.
درباره رابرت زمکیس، کارگردان فیلم انگیزشی فارست گامپ
رابرت زمکیس (Robert Zemeckis)، فیلم انگیزشی فارست گامپ را به بهترین شکل کارگردانی کرد و به خاطر این اثر هنری فاخر، توانست جایزه اسکار بهترین کارگردانی را بگیرد. البته او با فعالیت در فیلم بازگشت به آینده، توانست نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شود ولی در آن سال، فیلمنامه شاهد، اثر ارل والاس، این جایزه را دریافت کرد.
مروری بر ماجرای فیلم انگیزشی فارست گامپ
در فیلم انگیزشی فارست گامپ با چند مرحله مهم از زندگی این شخصیت آشنا میشویم. هر کدام از این مراحل، درسها و آموزههای خودش را دارد و همین مسئله موجب محبوبیت و ارزش بالای این فیلم شده است. در ادامه مراحل مختلف این فیلم را به صورت مختصر و مفید بررسی میکنیم:
1. کودکی
گامپ در کودکی از ناحیه پا مشکل دارد و به همین خاطر مادرش او را نزد دکتر میبرد و دکتر هم ابزارهایی برای او طراحی میکند که با کمک آنها میتواند خیلی کند و غیرطبیعی راه برود. از طرفی ضریب هوشی گامپ، 75 است و سیستم آموزشی تنها دانش آموزانی را در مدارس عادی میپذیرد که حداقل ضریب هوشی آنها 80 باشد. مادر فارست در نهایت موفق میشود که مدیر مدرسه را راضی کند که فرزندش در مدرسه عادی درس بخواند.
او در دوران مدرسه به خاطر ناتوانی پاهایش در هنگام راه رفتن مورد تمسخر قرار میگیرد ولی دوستش که دختری به نام «جین» است، از او حمایت میکند. روزی همکلاسیهای فارست با دوچرخه دنبال او میگذراند تا اذیتش کنند اما جین از فارست میخواهد که با تمام توان بدود و فرار کند ولی با آن دستگاههایی که به پای فارست بسته شده، دویدن غیرممکن است ولی با تشویق جین، فارست تمام تلاشش را به کار میبندد تا اینکه ناگهان به شکل حیرت انگیزی پاهایش بهبود مییابند، دستگاههایی که به پاهایش بسته شده، میشکند و فارست با تمام توان فرار میکند.
یکی از ماندگارترین دیالوگهایی که مادر فارست به او میگوید این است که «تو با چیزهایی که خداوند به تو عطا کرده است، باید بهترین کار ممکن را انجام دهی.» یکی دیگر از جملات مادر فارست در این فیلم این است: «زندگی مانند یک جعبه شکلات است. تو هرگز نمیدانی که چه چیزی اتفاق خواهد افتاد.» جالب است بدانید که جمله دوم، در لیست دیالوگهای برتر که از سوی انجمن فیلم آمریکا انتخاب میشود، رتبه چهلم را دارد.
تو با چیزهایی که خداوند به تو عطا کرده است، باید بهترین کار ممکن را انجام دهی.
فارست در دوران کودکی تنها یک دوست دارد که آن هم «جین» است. جین در خانواده خودش مشکلات زیادی دارد و به همین خاطر از خانهای که در آن زندگی میکند، متنفر است. وقتی فارست و جین، بزرگ میشوند، فارست، عاشق جین میشود ولی جین به خاطر اختلالات روانی ناشی از دوران کودکی نمیتواند عشق او را پذیرا باشد و مدام در انحراف است.
2. حضور موفق در تیم راگبی
پس از ماجرای فرار از دست دوستان، دویدن به یکی از بخشهای مهم زندگی فارست تبدیل میشود تا اینکه به طور ناگهانی وارد زمین راگبی میشود، مربیان، از سرعت دویدن فارست شگفتزده میشوند و از او میخواهند که وارد این بازی شود. فارست به خاطر تلاش و کوشش عجیب و غریب و خستگیناپذیرش، وارد تیم منتخب ایالات متحده در رشته راگبی میشود و به موفقیتهای زیادی میرسد.
3. حضور در جبهه جنگ آمریکا علیه ویتنام
فارست گامپ در جبهه جنگ هم خیلی موفق است و سرعت بالای او در هنگام تمیز کردن تفنگ، مافوق او را شگفتزده میکند. در آنجا با فردی به نام بنجامین بلفورد بلو (ملقب به بوبا) آشنا میشود که عاشق صید و فروش میگو است و تجربه زیادی در این زمینه دارد. او با فارست قرار میگذارند که پس از جنگ، وارد صنعت صید و فروش میگو شوند.
در یکی از روزهای پرالتهاب جنگ ویتنام، حملات زیادی علیه نیروهای ایالات متحده میشود. فارست چندین تن از سربازان ایالات متحده از جمله مافوقش (سرگرد دن تیلور) را نجات میدهد. او بوبا را هم از داخل جبهه خارج میکند ولی متأسفانه بوبا، زنده نمیماند.
او پس از اتمام جنگ ویتنام، از دست رئیس جمهور وقت آمریکا، مدال افتخار دریافت میکند و به یک شخصیت مطرح رسانهای تبدیل میشود و همه او را به خاطر خدماتی که به کشور کرده است، تحسین میکنند.
4. شکوفایی فارست گامپ در بازی پینگ پنگ
وی در دورانی که در ارتش آمریکا حضور دارد، به طور ناگهانی با بازی پینگ پنگ آشنا میشود و آنقدر تمرین میکند که در این بازی حرفهای میشود. حتی به تیم منتخب ایالات متحده در رشته پینگ پنگ دعوت میشود و باز هم افتخار میآفریند. روزی به او میگویند که خدمتش در ارتش تمام شده است و میتواند به خانه برگردد.
5. تحقق رویای بوبا و فعالیت در صنعت میگو
فارست پس از خروج از ارتش، یک قایق خریداری میکند تا به رویای بوبا، دوستش تحقق ببخشد. پس از مدتی، سرگرد دن، مافوقش در جنگ ویتنام هم با اینکه دو پای خود را در طول جنگ از دست داده بود، به کمک او آمد و آنها در کنار هم در این صنعت کار میکردند.
در ابتدا موفق به صید میگو نمیشدند تا اینکه به خاطر پشتکاری که داشتند و اتفاقی که افتاد (میتوانید در فیلم ببینید)، آنها میگوی فراوانی صید کردند و درآمد بسیار خوبی به دست آوردند. پس از مدتی شرکتی در زمینه صید و فروش میگو راه اندازی کردند که درآمد میلیاردی داشت تا اینکه فارست به خاطر بیماری و مرگ مادرش از شرکت خارج شد و مدیریت شرکت به دست سرگرد دن تیلور افتاد.
فارست گامپ با سهمیه خود از شرکت، کارهای خیر زیادی انجام داد و حتی پول خوبی برای خانواده بوبا ارسال کرد که خیلی خوشحال شدند؛ چون در فقر زندگی میکردند و این پول به شدت آنها را ثروتمند کرد.
6. دویدن به مدت سه سال و 14 روز و 16 ساعت!
پس از مرگ مادر فارست، جین مدتی به خانه او آمد و در کنارش زندگی کرد ولی ماندن در کار نبود و چند روز بعد جین دوباره بار سفر بست. پس از این اتفاق نیاز به دویدن در فارست ایجاد شد. او به مدت 3 سال و 14 روز و 16 ساعت به صورت مداوم دوید. دویدن او دور آمریکا، در خبرگزاریها هم منتشر شد و مردم زیادی تصمیم گرفتند که با او همراه شوند. انگار که به خاطر این کار فارست گامپ، یک نهضت دویدن در آمریکا شکل گرفت.
7. ازدواج فارست گامپ با جین و دوباره تنهایی!
روزی جین دوباره به فارست نامه نوشت و از او خواست که به آپارتمانش برود. فارست هم پذیرفت و به محل زندگی جین رفت اما فارست در آنجا با یک پسربچه به نام فارست روبرو شد که پسرش بود. جین از فارست خواست که با او ازدواج کند و فارست هم با کمال میل پذیرفت. البته این ازدواج چندان دوام نیافت و جین به خاطر ابتلا به یک ویروس، از دنیا رفت و بعد از آن فارست باید پسرش را به تنهایی بزرگ میکرد
درسهایی از فیلم انگیزشی فارست گامپ
فیلم انگیزشی فارست گامپ یکی از فیلمهای پربار سینما است که درسهای زیادی به مخاطب خودش میدهد. در ادامه به چند مورد از مهمترین درسهایی که میتوانیم از فیلم فارست گامپ یاد بگیریم، میپردازیم:
1. سرنوشت هر کس در دستان خودش است
اولین درس مهمی که میتوانیم از فیلم انگیزشی فارست گامپ یاد بگیریم این است که سرنوشت هر کس در دستان خودش است. روزگار، فرصتهای مختلفی را پیش روی فارست گامپ قرار داد ولی فارست هیچگاه با ترس و ناامیدی با فرصتهای خودش روبرو نشد؛ بلکه تلاش کرد از هر فرصت، نهایت استفاده را ببرد. در فیلم انگیزشی نظریه همه چیز هم با چنین درسی روبرو میشویم.
بعضی از مدیران و صاحبان کسب و کار با بحرانهایی که پیش روی کسب و کارشان قرار میدهد، به صورت عاطفی و احساسی روبرو میشوند. این در حالی است که اگر میزان احساسات را کاهش دهند و تمرکز خود را بر تلاش و کوشش بگذارند، خیلی راحتتر میتوانند از بحران عبور کنند.
در صورتی که شما هم تمایل دارید شیوه مدیریت احساسات و هیجانهای خود را یاد بگیرید، پیشنهاد میشود مقاله هوش احساسی چیست و چطور میتوانید برای کنترل زندگی از آن استفاده کنید؟ را مطالعه کنید.
2. به شجاعت و جزئت اهمیت بدهید
در بخش ابتدایی فیلم انگیزشی فارست گامپ میبینیم که پای فارست در یک فضایی گیر میفتد و مادرش به او کمک میکند که پای خودش را از آن فضا خارج کند. پس از این اتفاق، مادر فارست به او میگوید:
هرگز اجازه نده کسی بگوید که از تو بهتر است.
همین جمله کوتاه، تأثیر عمیقی روی عزت نفس فارست بر جای گذاشت و به همین خاطر فارست در هر زمینه با تمام توان خودش وارد میشد و به موفقیت میرسید. در کسب و کار هم همین ماجرا وجود دارد. اگر شجاعت و جرئت به خرج بدهیم (البته این شجاعت باید با فکر همراه باشد)، مطمئناً میتوانیم دستاوردهای خوبی را برای خودمان و کسب و کارمان رقم بزنیم.
اگر شجاعت و جرئت به خرج بدهیم (البته این شجاعت باید با فکر همراه باشد)،
مطمئناً میتوانیم دستاوردهای خوبی را برای خودمان و کسب و کارمان رقم بزنیم.
3. باید سعی کنیم عاملی برای ادامه زندگی انسانها باشیم
در فیلم انگیزشی فارست گامپ میبینیم که سرگرد دن تیلور در جنگ ویتنام زخمی میشود و از فارست میخواهد که او را به پشت جبهه منتقل نکند ولی فارست او را از مهلکه نجات میدهد. در طول فیلم سرگرد دن زندگی نامناسبی دارد ولی از زمان راه اندازی کسب و کار میگو، زندگیش بهتر میشود و در نهایت از فارست تشکر میکند که عاملی برای ادامه پیدا کردن زندگی او بوده است.
4. امتحان کردن کارهای جدید چندان هم بد نیست
بعضی از افراد تصور میکنند که باید تمرکز خودشان را روی یک کار بگذارند و سعی کنند که تنها آن کار را به صورت کامل یاد بگیرند. در فیلم انگیزیشی فارست گامپ میبینیم که روزگار به خواستههای ما توجهی ندارد و پیشامدهای متنوعی را رقم میزند. این ما هستیم که باید این پیشامدها را فرصت بدانیم و از کارهای جدیدی که پیش رویمان قرار میگیرد، نهایت استفاده را ببریم.
یکی از هنرهایی که هر انسان خواهان موفقیت باید آن را بیاموزد و در وجود خود تقویت کند، هنر دیدن فرصتها و استفاده از آنهاست. در صورتی که میخواهید این هنر را در وجود خود نهادینه کنید، مقاله از این فرمول استفاده کنید تا هیچ فرصتی را در زندگی از دست ندهید میتواند اطلاعات خوبی در اختیار شما قرار دهد.
سهم تلاش و پشتکار در رسیدن به موفقیت، خیلی بیشتر از هوش است
در این مقاله تلاش کردیم با داستان زندگی فارست گامپ آشنا شویم و به درسهایی که میتوانیم از زندگی او یاد بگیریم، بپردازیم. یکی از مهمترین درسهایی که میتوان از او آموخت این است که برای رسیدن به موفقیت برای نقش و ارزش زیادی برای تلاش و پشتکار در نظر بگیریم؛ زیرا اگر انسان تمام تلاش و کوشش خود را به کار ببندد، خیلی راحت میتواند به موفقیت برسد ولی دستیابی به موفقیت، تنها بر اساس هوش و ذکاوت، بعید است.
آیا تاکنون فیلم انگیزشی فارست گامپ را مشاهده کردهاید؟ از نظر شما بهترین بخش این فیلم، کدام قسمت است؟ مهمترین درسی که از این فیلم گرفتید، چیست؟ لطفاً نظرها و پیشنهادهای خود را با ما و سایر همراهان مجموعه سوخت جت در بخش دیدگاهها (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید.
فارست گامپ به من یاد داد تا خودم باشم، همه را دوست داشته باشم ولی وابسته به کسی یا چیزی نباشم، در لحظه زندگی کنم و بدانم زندگی مثل ی جعبه شکلات شیرین است هرچند نمی دانیم دقیقا قرار است چه شکلاتی نصیب من شود، فارست گامپ به من آموخت سختی ها و خوشی ها همه و همه اش شیرین است اگر تصورم را درست کنم.
شاید فکر کنیم فارست گامپ شخص بی هدفی است اما من میگوییم او هدفی والاتر از اهداف ما داشت هدفی که در فیلم ویل هانتینگ خوب از مت دیمون دیدیم …. آزادی
سهم تلاش و پشتکار ، در رسیدن به هدف و موفقیت، خیلی بیشتر از هوش است…دنیا را دیوانه ها می سازند …
عزت نفس، بالاترین میدان عمل است. پس با شجاعت برای اهدافت با تفکر و اشتیاق بدو و با شتابی وصف ناپذیر از تمامی داشته هایت بهره ببر و از چیزی نهراس و فقط ادامه بده پرقدرت