بررسی فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک و مهمترین آموزههای آن
در زندگی انسان، ممکن است لحظاتی پر از سختی، اندوه و ناامیدی پیش بیاید ولی انسان در همین لحظات هم میتواند بهترین کار ممکن را انجام دهد و به انسانیت خودش وفادار بماند. فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption) در نگاه اول سرشار از ناامیدی است ولی ناگهان بذر امید از دل تمام آن ناامیدیهای دشوار و شکستناپذیر جوانه میزند و همین جوانه، به قدری قدرتمند است که میتواند تعداد زیادی از انسانهای غمزده را متحول کند.
در این مقاله تصمیم داریم داستان فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک را به صورت خلاصه، مختصر و مفید بررسی کنیم و سپس به چند مورد از مهمترین درسهایی که میتوانیم از این فیلم جذاب یاد بگیریم بپردازیم. وبسایت IMDb، یکی از مهمترین منابعی است که فهرستی از 250 فیلم برتر دنیا ارائه میدهد. از نظر این سایت، فیلم رستگاری در شاوشنک، بهترین فیلم جهان است. در صورتی که تمایل دارید اطلاعات بیشتری در مورد این فیلم کسب کنید، تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
اطلاعاتی درباره فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک
این فیلم با بازی درخشان تیم رابینز و مورگان فریمن و کارگردانی فرانک دارابونت در سال 1994 اکران شد. ساخت این فیلم 25 میلیون دلار هزینه به همراه داشت ولی فروش گیشه آن تنها 58.2 میلیون دلار اعلام شد. به عقیده منتقدان فروش این فیلم به دلیل عدم استفاده از بازیگران خانم و رقابت با فیلمهای مهمی مثل فیلم انگیزشی فارست گامپ در گیشه شکست خورده است.
این فیلم در مراسم جوایز اسکار سال 1995 نامزد دریافت هفت جایزه اسکار در زمینههای مختلف شد ولی با کمال تأسف نتوانست هیچ کدام از این جوایز را از آن خودش کند. در ادامه به جوایز اسکاری که فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک نامزد آنها شد اشاره شده است:
- نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم
- نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
- نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی
- نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری
- نامزد جایزه اسکار بهترین تدوین فیلم
- نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم
- نامزد جایزه اسکار بهترین صدابرداری
این فیلم بر اساس رمان کوتاهی از استیون کینگ با عنوان «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» ساخته شد. فرانک دارابونت، نویسنده وکارگردان این فیلم به خاطر نوشتن فیلمنامه، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد.
اطلاعاتی درباره تیم رابینز و مورگان فریمن، ستارگان این فیلم
تیموتی فرانسیس رابینز (معروف به تیم رابینز) نقش اول فیلم رستگاری در شاوشنک (اندی دوفرین) را ایفا کرد. او در شانزدهمین روز از ماه اکتبر سال 1958 در کالیفرنیای آمریکا به دنیا آمد. او تئاتر را از 12 سالگی و در دوران دبیرستان آغاز کرد و شیفته شغل بازیگری است. او در عرصه سیاست هم به صورت جدی فعالیت دارد. او به خاطر بازی در فیلم رودخانه میستیک یا رودخانه مرموز توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در سال 2004 از آن خودش کند.
مورگان فریمن، یکی از بازیگران مطرح سینمای آمریکا و جهان است که در سال 2005 توانست برنده جایزه اسکار نقش مکمل مرد شود. ناگفته نماند که او تاکنون پنج بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است. او در 1 ژوئن سال 1937 در تنسی ایالات متحده به دنیا آمد و از سال 1964 تاکنون دارد در صنعت فیلم و سینما فعالیت میکند. پدر او آرایشگر و مادرش نظافتچی بود و در نتیجه او تنها با تکیه بر سختکوشی و پشتکار توانست به این سطح از موفقیت برسد. مورگان فریمن، تحصیلات آکادمیک در زمینه بازیگری ندارد و بورسیه دانشگاه ایالتی جکسون در زمینه بازیگری را هم نپذیرفت.
آشنایی با فرانک دارابونت، کارگردان فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک
فرانک دارابونت (Frank Darabont)، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده آمریکایی است که تاکنون سه بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است. جالب است بدانید که تمام فیلمهای سینمایی که تاکنون کارگردانی کرده، بر اساس رمانهای استیون کینگ ساخته شده است.
داستان فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption)
در بخش ابتدایی این فیلم، اندی دوفرین که یک بانکدار توانمند و حرفهای است، متوجه ارتباط همسرش با یک گلفباز میشود و تصمیم میگیرد که آنها را به قتل برساند ولی این کار را انجام نمیدهد. سپس به شکلی کاملاً عجیب و غریب همسرش به همراه آن مرد گلفباز به قتل میرسند و اندی، متهم ردیف اول پرونده قتل میشود. دادگاه پس از کلی تجزیه و تحلیل او را به حبس ابد محکوم میکند.
پس از این حکم، اندی وارد یک زندان عجیب و غریب میشود که متهمان سرسختی با جرم قتل در آن حضور دارند. اندی در ابتدا مشکلات و سختیهای زیادی را تحمل میکند تا اینکه روزی با شخصی به نام رد (مورگان فریمن) آشنا میشود. رد، برای زندانیها از خارج زندان، کالاهایی که میخواهند را فراهم میکند و یک سود 20 درصدی برای خود برمیدارد. اندی از رد میخواهد که یک چکش کوچک 6 تا 7 اینچی با سر کلنگی و تیز فراهم میکند.
رد با خودش فکر میکند که اگر اندی بخواهد با این چکش کوچک یک تونل در دیوار زندان حفر کند، بیش از 600 سال زمان میبرد. بالاخره رد این چکش را فراهم میکند. یک روز قرار میشود که روی پشت بام زندان، تعمیراتی صورت گیرد. زندانیها ثبت نام میکنند و بعد از قرعهکشی، اندی و رد برای این کار انتخاب میشوند. در طول کار در پشت بام، اندی با یکی از مأموران زندان آشنا میشود و به او راهکاری برای رفع مشکل مالیاتیش پیشنهاد میدهد. پس از این اتفاق، تمام مسئولان زندان از جمله خود رئیس زندان کارهای مالیاتی خود را به او میسپارند.
رئیس زندان همیشه به زندانیها میگفت که انجیل را بخوانند و معتقد بود که خوشبختی و رستگاری در انجیل نهفته است. البته اندی هم این کار را انجام میدهد و رئیس زندان به همین خاطر روابط خوبی با او برقرار میکند.
جالب است که رئیس زندان از طریق روابطی که دارد، پولشویی میکند و اندی به او کمک میکند که با یک شخصیت جعلی این کار را انجام دهد. در این بین اندی از رد میخواهد که پوستری از یک بازیگر زن معروف به نام ریتا هیورث برای او فراهم کند و رد هم که با اندی دوست شده، این کار را برای او انجام میدهد.
فرار اندی از زندان شاوشنک
از آنجا که اندی، علاقه زیادی به مطالعه و موسیقی دارد، موفق میشود که کتابخانه زندان را توسعه دهد و با چندین سال نامهنگاری با کنگره، یک بودجه سالانه 500 دلاری برای کتابخانه زندان بگیرد. همچنین او به زندانیان کمک میکند که مدرک تحصیلی خودشان را بگیرند.
روزی یک جوان وارد زندان میشود که با وجود سن کمی که دارد در زندانهای مختلفی حضور داشته است. اندی میکوشد که به او سواد خواندن و نوشتن بیاموزد و کمکش کند که مدرک تحصیلی خودش را بگیرد. البته او چندان دل به تدریس اندی نمیبندد. در نهایت به صورت ناگهانی در گفتگو با رد، متوجه میشود که چرا اندی به زندان افتاده است. این جوان داستان آشنایی خود با یک زندانی در یکی از زندانهای آمریکا را تعریف میکند و متوجه میشوند که آن زندانی، قائل همسر اندی و مرد گلفباز بوده است.
وقتی اندی از رئیس زندان میخواهند که این مسئله را به صورت قانون پیگیری کند تا اندی از زندان آزاد شود، رئیس زندان به خاطر اینکه منافعش به خطر نیفتد، آن جوان تازهوارد را که با اندی و رد دوست شده بود، به قتل میرساند و اندی را هم به مدت دو ماه در انفرادی نگه میدارد.
یک روز صبح که زندانیها میخواهند به محل کار خود بروند، مسئولان زندان متوجه غیبت اندی میشوند. وقتی به خوابگاه اندی میروند، به صورت ناگهانی متوجه میشوند که او، پشت عکس ریتا هیورث یک تونل حفر کرده و از زندان فرار کرده است. رئیس زندان متوجه میشود که اندی در همان انجیلی که میخواند، چکش خود را قایم میکرده و تمام اسناد و مدارک مربوط به هویت جعلی رئیس زندان را با خود برده است.
اندی از طریق سینهخیز رفتن طولانی در کانال فاضلاب موفق میشود که از زندان فرار کند. او با مشخصات و مدارک همان هویت جعلی که برای رئیس درست کرده بود، به بانک میرود و مبالغ زیادی از پول رئیس را برمیدارد و به جزیرهای به نام زواتانئو فرار میکند. جالب است که فرایند حفر تونل 20 سال زمان میبرد. اندی، خاک حاصل از حفر تونل را داخل شلوار خود میریخته و آنها را در محوطه حیاط زندان تخلیه میکرده است.
اندی قبل از فرار از زندان، آدرس یک محل را به رد میدهد و از او میخواهد به آن آدرس برود و یادداشت اندی را بردارد. البته اندی قبل از فرار به رد میگوید که به جزیره زواتانئو علاقه دارد. پس از مدتی رد هم از زندان آزاد میشود و به آدرس که اندی به او داده بود میرود. در نهایت یادداشت و مبلغی پول پیدا میکند و با آن به جزیره زواتانئو میرود. در آن جزیره، اندی را میبیند که مشغول تعمیر یک قایق است و به هدفی که در زندان از آن حرف میزد، رسیده است.
درسهایی که میتوانیم از فیلم رستگاری در شاوشنک بیاموزیم
تا به اینجای کار به داستان فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک پرداختیم. اکنون میخواهیم مهمترین درسهایی که میتوانیم از این فیلم یاد بگیریم را در کنار هم مرور کنیم.
1. امید، چیز خوبی است؛ شاید بهترین چیزها!
یکی از مهمترین دیالوگهای فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک، جایی شکل میگیرد که رد پس از آزادی به آدرسی که اندی به او داده بود میرود و با یک نامه روبرو میشود. اندی در نامه نوشته است:
امید، چیز خوبی است؛ شاید بهترین چیزها! و چیزهای خوب هیچ وقت از بین نمیروند.
این جمله، یکی از عمیقترین درسهایی را بیان میکند که هر انسان موفقی باید آن را در وجود خود نهادینه کند؛ زیرا خیلی از مواقع در مسیر رشد و پیشرفت، با مشکلاتی روبرو میشویم که میتوانند ما را به مقصد ناامیدی برسانند ولی اگر امیدواری را در وجود خودمان نهادینه کرده باشیم، میتوانیم سختیها را به راحتی پشت سر بگذاریم و با لشکر غم و اندوه روبرو شویم.
همان طور که گفتیم هر کس در ابتدای کار حفر تونل در دیوار زندان تصور میکرد که این کار عاقلانه و منطقی نیست و خیلی زمان میبرد ولی اندی با امید این کار را شروع کرد، بیست سال تمام برای آن زحمت کشید و در نهایت توانست به هدفی که داشت برسد.
در صورتی که شما هم میخواهید در زندگی به اهدافی که در ذهن دارید برسید، لازم است با تمام وجود به اهداف خود متعهد شوید و پشتکار به خرج دهید. برای فهم اهمیت پشتکار پیشنهاد میشود مقاله چطور پشتکار باعث میشود در هر کاری موفق شوید؟ را مطالعه کنید.
2. تلاش و زمان؛ دو ستون مهم برای رسیدن با اهداف
در فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک، یاد میگیریم که تلاش و زمان (یا همان صبوری کردن برای رسیدن به اهداف) دو ستون مهم و اصلی موفقیت هستند. صبر و تلاش به قدری قدرتمند هستند که هر هدفی را برای شما شدنی و ممکن میکنند. گاهی مواقع انسانها برای خودشان یک هدف در نظر میگیرند ولی حاضر نیستند به اندازه کافی برای آن تلاش کنند. از طرفی برخی دیگر هم به مرور زمان هدف خود را از دست میدهند و از مسیری که آنها را به هدفشان میرساند، منحرف میشوند. ما باید به شکلی هوشمندانه تلاش و زمان را با هم ترکیب کنیم تا بتوانیم نتیجه دلخواه خودمان را بگیریم.
اندی در این فیلم به مدت 20 سال تلاش کرد تا تونل را در دیوار حفر کرد. این احتمال وجود داشت که حفر تونل در دیوار، زمان بیشتری ببرد یا اینکه تونل به فضای نامناسبی برسد که خروج از زندان از طریق آن غیرممکن باشد ولی با تمام این تفاصیل، کارش را با صبر و حوصله پیش برد تا در نهایت، دست شانس با او یار شد و توانست فرار کند. جمله انگیزشی مهمی در مورد این گونه اقدامات وجود دارد که میگوید:
شانس دست مردان بیباک را میگیرد. شانس از آن کسانی است که تا لحظه آخر تلاش میکنند.
3. موفقیت چیزی نیست که یک شبه برای انسان رقم بخورد
در فیلم انگیزشی نظریه همه چیز میبینیم که استیون هاوکینگ، کیهانشناس معروف، با وجود تمام ناتوانیها و محرومیتهایی که دارد، باز هم به تلاش خودش در زمینه علمی ادامه میدهد و حتی موفق میشود که یک کتاب ارزشمند بنویسد. اندی در فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک هم دقیقاً از همین روش استفاده میکند و با وجود تمام محدودیتهای موجود در زندان، با کمترین و سادهترین ابزارها میتواند از زندان فرار کند.
این فیلم به ما نشان میدهد که موفقیت، به قربانی احتیاج دارد؛ یعنی تمامی افراد که در پی موفقیت هستند باید با تمام وجود تلاش کنند و این تلاش را چندین سال ادامه دهند تا در نهایت به موفقیت برسند.
موفقیت، به قربانی احتیاج دارد؛ یعنی تمامی افراد که در پی موفقیت هستند باید با تمام وجود تلاش کنند و این تلاش را چندین سال ادامه دهند تا در نهایت به موفقیت برسند.
4. شبکهسازی و دوستیابی، میتواند اهرم مهمی برای موفقیت باشد
شبکهسازی و دوستیابی در زمینههای مختلف میتواند سرعت حرکت ما به سمت هدف را چند برابر کند. اگر اندی نمیتوانست در زندان با رد ارتباط برقرار کند و کالاهای مورد نیاز خود مثل چکش و پوستر بازیگر را فراهم نماید، شاید به هیچ کدام از اهدافی که در سر داشت نمیرسید.
در کسب و کار هم این واقعیت به شکل ملموستری وجود دارد. اگر بخواهیم بیزینسی را راه اندازی کنیم، ممکن است تمام مهارتهای مورد نیاز برای موفقیت را نداشته باشیم ولی اگر بتوانیم با افراد توانمند و حرفهای، یک ارتباط مثبت و موثر برقرار کنیم و از آنها کمک بگیریم، قطعاً میتوانیم مسیر موفقیت را با گامهای بلندتر و سریعتر بپیماییم.
5. حتی در سختترین شرایط برای رشد و توسعه فردی خود تلاش کنید
اندی موفق میشود که کتابخانه زندان را توسعه دهد و در این مسیر از خود زندانیها از جمله رد کمک میگیرد. همچنین موفق میشود که برای توسعه کتابخانه، یک بودجه عالی از کنگره دریافت کند. وقتی کتابخانه راه اندازی شد، اندی و سایر زندانیها توانستند کتابهای بیشتری بخوانند، روی رشد و توسعه فردی خودشان کار کنند و به انسانهای داناتر و بهتری تبدیل شوند. با تماشای این فیلم یاد میگیریم که حتی در سختترین شرایط هم میتوانیم روی رشد و توسعه فردی خود کار کنیم و بهتر زندگی کنیم.
حتی در سختترین شرایط هم میتوانیم روی رشد و توسعه فردی خود کار کنیم و بهترزندگی کنیم.
همواره بذر امید را در قلب و ذهن خود آبیاری کنید
فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک، به ما یاد میدهد که همواره بذر امید را در خود بکاریم و جوانه آن را آبیاری کنیم تا رشد کند و به بار بنشیند؛ چون صبر، موفقیت و پشتکار، میوه امید است و کسی که امید ندارد، نمیتواند دستاورد بزرگ و ماندگاری برای خودش رقم بزند.
یکی از مهارتهای مهمی که باید بیاموزیم و آن را در وجود خود نهادینه کنیم، مهارت صبر کردن است. در صورتی که میخواهید به دلایل اهمیت و نتایج شگفتانگیز مهارت صبر پی ببرید، پیشنهاد میشود مقاله چطور به کمک جادوی صبر در زندگی به نتایج باورنکردنی برسیم را مطالعه کنید.
یکی از روشهای کاشتن بذر امید و پرورش جوانه آن در وجود، تماشای فیلمهای انگیزشی مثل رستگاری در شاوشنک است.
آیا تاکنون فیلم انگیزشی رستگاری در شاوشنک را تماشا کردهاید؟ مهمترین درسی که این فیلم گرفتهاید، چیست؟ بهترین فیلم انگیزشی که تاکنون مشاهده کردهاید، کدام فیلم است؟ لطفاً نظرها و پیشنهادهای خود را با ما و سایر همراهان مجموعه سوخت جت در بخش دیدگاهها (زیر همین مقاله) به اشتراک بگذارید.
سلام و درود بر استاد بزرگوار خیلی عالی بود این فیلم بزرگترین درس بنده این بود در نبرد بین روزهای سخت، و انسانهای سر سخت،این انسانهای سرسخت هستند که میمانند نه روزهای سخت.
روزهای سخت برای انسانهای آگاه تعبير دیگری دارد، آن تعبير این است که روزهای سخت وجود ندارد بهاي لذت بخش برای رسیدن به آزادي، مکانی آزادي زمانی،آزادي مالی…این نیز بگذرد…..
سپاس از انتقال عالی ترین احساس ارزشمندی، بواسطه انتخاب این مقاله ارزشمند برای اثر گذاری مثبت و بسیار انرژی بخش