رفیق، عدم قطعیت دوست توئه، ازش نترس ! (راهنمایی از جنس ترس…)
تاحالا چیزی از عدم قطعیت زندگی شنیدید؟ اصلا بیخیال…
رفیق، میخواهم ازت یه سوال مهم بپرسم : تا حالا فکر کردی برای چی بدنیا اومدی؟ تاحالا از خودت پرسیدی «چرا اینجام؟» یا سوالاتی عمیق مثل این ها ؟ نگو نه که باورم نمیشه…
این سوالایی هستش که همه مون باهاش تو یه برهه ای از زندگی درگیر میشیم و جوابمون رو سعی میکنیم از کتاب ها، سوال پرسیدن ها یا تماشای فیلم های مشابه پیدا کنیم.
همه مون باید یه جوابی برای این سوالات پیدا کنیم.
حتی موفق ترین آدم روی کره زمین هم جوابی برای این سوال پیدا کرده، از بیل گیتس و استیو جابز مرحوم گرفته تا فیلسوف ها و مرتازهای هندی.
اما یه چیزی اینجا هست که خیلی جالبه… چرا جواب این سوال اینقدر مهم هستش؟
چرا نمیتونیم این سوال رو نادیده بگیریم و فراموش کنیم؟ چرا نمیشه اصلا بهش فکر نکرد؟ مگر جوابش چقدر مهمه که تا پیداش نکنیم آرام نمیگیریم؟
زندگی ما انسان ها بر پایه عدم قطعیت شکل گرفته.
ما نمیدونیم یک دقیقه بعد چه اتفاقی می افته و فقط حدس و گمان میزنیم و با فرمول های آمار و احتمال نتیجه گیری میکنیم.
تمام پیش بینی ها و آینده پژوهی هایی هم که توی روزنامه ها میخونید هم بر پایه همین آمار و احتمالِ عدمِ قطعیت زندگی بنا شده. ما فقط حدس میزنیم. حدس میزنیم به احتمال 99% سال بعد رشد اقتصادی خواهیم داشت اما شاید 1% کارش رو انجام بده و رشد اقتصادی نداشته باشیم !
به همین سادگی و به همین خوشمزگی(!)
عدم قطعیت نقش بسزایی توی زندگی ما ایفا میکنه… مخصوصا وقتی پای همچین پرسش های عمیق در میون باشه… مثلا وقتی می پرسیم «برای چی به این دنیا اومدیم؟» هیچ جواب قانع کننده ای براش نمیتونیم پیدا کنیم اما همین پرسش باعث میشه باور داشته باشیم که جوابی برایش باید پیدا کنیم و این طرزفکر باعث میشه به دنبال جوابش بگردیم.
… و به زندگی مان معنا بدیم؛ مثل کاری که افراد بزرگ تاریخ انجام دادند.
اگر در 30 سالگی توماس ادیسون می پرسیدید که «آقای ادیسون شما برای چی بدنیا اومدین؟ و هدف نهایی شما در زندگی چیه؟» شاید جوابی برای شما نداشت… اما اگر در 80 سالگی از او می پرسیدید میگفت «قرار بود اختراعی مهم برای بشریت به جا بگذارم…»
مثل آلبرت انیشتین که قبلا اینجا ماجرای مربوط به آخرین جمله اش را خواندید.
اما آقای ادیسون از 30 سالگی تا 80 سالگی دست روی دست گذاشته بود و منتظر مونده بود تا اول بهش الهام بشه چیکار کنه و بعد دست به کار بشه؟ نه ! ابدا ! اون فقط به سمت عدم قطعیت بیشتر حرکت کرده بود.
آزمایش پشتِ آزمایش، کار پشتِ کار، چالش پشت چالشِ تا دایره ی درک خودش را از این دنیا بیشتر کند تا بتونه بفهمه برای چی و به چه منظوری به این دنیا فرستاده شده… چون اومدن آدم ها به این دنیا بی هدف نیست… قرار است هرکدام مون قبل از رفتن کاری مهم انجام بدیم.
توی این مقاله ی متفاوت میخواهیم به شما بگیم چطور به استقبال عدم قطعیت بروید و به زندگیتون معنا بدید و چطور افق های تازه ای در زندگیتون ببینید.
آماده اید وارد سرزمین ناشناخته ای شوید
که باعث خوشبختی و موفقیت های شما میشود؟
در همین زمینه، نوشته های زیر را حتما بخوانید :
- لوگوتراپی – تنها راه موفقیت و لذت بردن از زندگی که توسط مردی با 29 دکترای افتخاری کشف شده
- آلوین تافلر، شاعری که پیشگو شد و استیو جابز او را تحسین کرد
- مسیر زندگی روزولت به اهداف تان ختم میشود (چطور طرزفکر جوان ترین رئیس جمهور آمریکا میتواند ناجی زندگی سخت شما باشد؟)
- تکنیک شگفت انگیز آنتونی رابینز برای غلبه بر ترس از شکست
خیلی عالی بود دقیقا سوالاتی بود که چند روز فکرم رو مشغول خودش کرده بود و امروز تصمیم گرفتم برم دنبالش.
واقعا هر بار که میخونم چیز جدیدی متوجه میشم. عالی بود
woww
از عدم قطعیت میترسیدم نمدونستم باعث پیشرفته.
عالیییییییییییییییییییییییییییییی
یک کلام عالیییییی