چطور هرچیزی را که گم میکنیم در 4 حرکت سریع پیدا کنیم
چطور هرچیزی را که گم میکنیم
در 4 حرکت سریع پیدا کنیم
این داستان واقعیت دارد!
روزی آلبرت اینشتین فیزیکدان شهیر آلمانی در خیابان در حال قدم زدن و فکر کردن در مورد تئوری جدیدش یعنی تئوری نسبیت عام بود که متوجه شد شب شده است و باید به خانه اش برگردد، اما هرچه فکر میکرد نمیتوانست به یاد بیاورد خانه اش کجاست !
او نزد غریبه ای رفت و پرسید : “سلام، شما میدانید منزل آلبرت اینیشتین کجاست؟”
مرد غریبه هم راهنمایی میکند و بعد آلبرت اینیشتین به خانه برمیگردد.
این اتفاق آشنا نیست؟ گاهی ما هم دچارش میشویم !
شما هم؛ یادتان نیست گوشی موبایتان را کجا جا گذاشتید؟ دفعه پیش هم کلیدهایتان را گم کرده بودید؟ کیف پولتان را کجا جا گذاشتید؟ و …
نگران نباشید..
اشیای گم شده شما، نشانه ی از دست دادن عقل تان نیست…
اختلالات ناگهانی و فراموشی های نا به هنگام مغز کاملا طبیعی هستند.
شما هر روز هر دقیقه با تلفن همراه تان در حال استفاده هستید، اما ناگهان یادتان میرود آخرین بار آنرا کجا گذاشتید… تعجب میکنید و فکر میکنید عقل تان را از دست دادید، اما اینطور نیست.
این فراموشی های موقتی، زمانی مشکل ساز میشوند که شما چیزهایی را که به وفور در روز از آنها استفاده میکنید را فراموش میکنید کجا گذاشتید. مثلا اسم نزدیک ترین دوستتان یادتان میرود، مسیر رفت هر روزتان را به خاطر نمی آورید و …
اما در دنیای کسب و کار این فراموشی های موقت و گم کردن های ساده اشیا میتوانند مشکل ساز باشند.
شما در یک جلسه کاری مهم ،ناگهان نام خانوادگی مشتریتان یادتان میرود و یا شماره شرکتتان را به خاطر نمی آورید، در چنین لحظاتی شاید این فراموشی مشکل ساز باشد.
در این مقاله میخواهیم 4 حرکت سریع به شما آموزش دهیم، تا هرچیزی را که گم میکنید و یا به خاطر نمی آورید را خیلی سریع بدست آورید.
این 4 حرکت، پشتوانه علمی و روانشناسی دارند اما از توضیحات تخصصی در این مقاله سعی کردیم دور بمانیم.
پس اگر میخواهید آنچه را که فراموش کردید خیلی سریع به یاد بیاورید و یا آنچه را که گم کردید، سریع پیدا کنید و از این به بعد دیگر دچار فراموشی های موقت و عصاب خرد کن نشوید، این 4 حرکت سریع را بخوانید، به خاطر بسپارید و همیشه در مواجهه با شرایط مذکور از آنها استفاده کنید.
چطور هرچیزی را که گم میکنیم در 4 حرکت، سریع بدست آوریم :
من یک دستبند گم کردم همین امروز از بیرون ولی توی پاساژ کمکم کنید ترو خدا چیکار کنم مادرم ناراحته ازم تازه اون دستبند رو برام خریده بود خاله ام
کمکم کنکنید
یه کارت داشم خیلی دوستش داشتم کلاس قرآن میرفتم بهم دادن گزاشتم لای دفترم اسم کتابش بود سانی پول تو جیبی میگیره گزاشتمش تو کمد هیچ کس خونه نبود جز همسرم از اتاق بیرون رفتم بعد باز برگشتم در کمد رو باز کردم دیدم کتاب نیست
من کلاه هم را گم کردم