چرا باید امسال شیرجه بزنید درون استخری از واقعیت های زندگی؟
زندگی سخته، تعارف و رودربایستی هم نداریم، سخته و مثل یک نبردی بین افکار مثبت و منفی هر روز ادامه دارد… بعضی روزها هم بیشتر میشود، بعضی روزها کمتر میشود و به نسبت آرامش بیشتری داریم و بعضی روزها به اوج خود میرسد تا حدی که فکر میکنیم دیوانه شده ایم !
هرچقدر اهداف، رویاها و خواسته های بزرگ تری از زندگی داشته باشید، حجم مشکلات و مشغله های ذهنی شما به همان اندازه بیشتر میشود اما در این بحران و سختی شاید برای تان این سوال پیش آمده باشد که اصلا…
- با این وضع، چرا زندگی میکنیم؟
- آیا دلیلی دارد که سختی را تحمل میکنیم؟
آیا نمیتوانید مثل اکثر افراد جامعه یک حاشیه امن برای خودتان درست کنید و تا آخر عمرتان بدون دغدغه و در آسایش قابل پیش بینی زندگی کنید؟ احتمالا پاسخ شما «خیر» است.
چون اگر اینطور نبود، هیچوقت به این مقاله نمیرسیدید تا بدانید واقعیت های زندگی چیست و چطور آنها را هضم کنید و از زندگی تان یک شاهکار بسازید…
مقاله ای که میخواهد به شما بگوید واقعیت هایی در زندگی هست که در کتاب های شعر راجع به آن چیزی ننوشته اند. در بهترین کتاب های روانشناسی هم صحبتی راجع به آنها نشده… اما باید راجع به آنها بدانیم !
ما تصمیم گرفتیم در این سری مقالات، 9 واقعیت از واقعیت های زندگی را خیلی رک و روراست به شما بگوییم و توصیه کنیم نه تنها از آنها فرار نکنید، بلکه راهکارهایی برای دور زدن آنها وجود دارد که میتوانید استفاده کنید !
واقعیت شماره یک
همه ما بعضی وقت ها احساس میکنیم بی ارزشیم
ممکن است همین دیروز باشد. یا هفته پیش، یا چند ماه قبل بعد از اینکه دهمین ایده تان راجع به راه اندازی کسب و کار شکست خورد. موقعی که با خودتان فکر کردید ‘به درد هیچ کاری نمیخورم’ دقیقا همان لحظه ای که احساس کردید پوچ و بی ارزشید.
خب برای اینکه تسلی خاطر پیدا کنید باید به شما بگوییم که همه ما بعضی وقت ها احساس بی ارزشی میکنیم و فکر میکنیم موجودی پوچ و بدرد نخوریم.
افراد زیادی هم هستند که احساساتی بیشتر از این راه به مدت طولانی تر داشتند. مثلا آنتونی رابینز استاد انگیزه ای که فکر میکنیم هیچوقت ناامید نمیشود در «دوره صوتی بیداری غول درون» شنیدید گفت یک روز آنقدر در تنهایی گریه کرد که از گریه کردن خسته شد.
اگر چنین احساسی بدست آوردید، این یک نشانه خطر است. نشانه خطری خوب ! نشانه ای از قسمتی از زندگی تان که هنوز 100% عالی نیست.
چیزی مثل احساس درد، قبل از مختل شدن قسمتی از بدن تان است.
شما وقتی دندان درد دارید، این یک هشدار برای بهبودی است. وقتی دندان تان را ترمیم یا درمان کنید این درد و هشدار هم از بین میرود.
اما ار این هشدار نبود، شاید هیچوقت متوجه این بخش از دندان تان نشوید که نیاز به ترمیم دارد و رفته رفته پوسیده میشود و نه تنها آسیب جدی به فک تان وارد میکند بلکه طی تحقیقات اخیر تاثیر مستقیمی بر قلب تان خواهد گذاشت.
پس احساسات زندگی تان را جدی بگیرید، آنها بعضی وقت ها پیام مهمی برای یک زندگی بهتر به شما میدهند.
واقعیت شماره دو
لحظاتی از زندگی با نعمت های غیرمنتظره ای روبرو خواهید شد
انسانیت هنوز هم هست، اما دیگر مثل قبل نمایان و قابل مشاهده نیست. شما فقط باید ایمان داشته باشید که وجود دارد و یک روز که آن روز زیاد دور هم نیست به روی شما لبخند میزند.
ممکن است در تاکسی بنشینید و 1000 تومان بیشتر ندانسته کرایه بدهید. با اینکه پول ناچیزی است اما اکثر مردم برای آن نگران میشوند و خودشان را سرزنش میکنند. درحالی که قوانینی بر این عالم حکمفرماست که اجازه نمیدهد هیچ چیزی بی جهت از دست برود.
اگر کار نیکی کرده باشید، کار نیکی دریافت میکنید.
این یک قانون است.
اگر هزارتومان بیشتر خرج کردید، اصلا نگران نباشید و آسوده خاطر باشید چون به زودی آن مبلغ به سمت شما بازمیگردد.
هنوز هیچ استاد دانشگاه و پروفسور فیزیک هسته ای نتوانسته این قانون را اثبات کند. اما همه میدانند که چنین چیزی وجود دارد و تقریبا در تمام کتب مقدس از آن سخن گفته شده، تمام الهیون بزرگ آنرا تصدیق کرده اند و افراد موفقی که به جایگاه بالایی دست پیدا کرده اند از قدرت این قانون سخن گفته اند.
پس اگر خیلی سخت به مادیات زندگی نباید بچسبید. راحت باشید و به این قانون هستی اعتماد کنید… کارش را بلد است.
واقعیت شماره سه
ما به این دنیا آمده ایم که کاری مهم انجام دهیم
هیچ گناهی بدتر از این نیست که استعداد ها و زندگی که به ما داده شده است را تلف کنیم. شما بی هدف متولد نشده اید. هرکس در این دنیا هدفی مهم دارد که باید آنرا پیدا کند و در راه تحقق آن تلاش کند.
این هدف ممکن است بهتر کردن زندگی دیگران باشد و یا پرورش کسی که این کار را انجام دهد. ادیسون میگوید «زنان اختراعات زیادی به ثبت نرسانده اند، اما مخترعان بزرگی را تربیت کرده اند.» ممکن است لبخند و تعریف شما از ایده همکارتان، باعث شود او به فردی مهم تبدیل شود.
ممکن است قبول کردن ایده کارمندتان باعث شود شرکت شما رشد زیادی داشته باشد و متحول شود. هیچوقت به تاثیر خودتان بر جهان و بر دیگران شک نکنید.
اگر درک کنید که بودن شما در این دنیا با هدفی از قبل تعیین شده گره خورده است، آنوقت قدر تک تک لحظات زندگی، هر آشنایی و هر اتفاقی در زندگی را میدانید. مارک تواین جمله زیبایی دارد، او میگوید «در زندگی انسان، دو روز بسیار مهم وجود دارد؛ روزی که بدنیا می آید و روزی که متوجه میشود چرا به دنیا آمده است.»
واقعیت شماره چهار
اگر دنیا را میتوانید با اشتیاق تان تغییر دهید، این کار را بکنید
منتظر چی هستید؟ همین الان خواندید که شما برای هدفی مهم به این دنیا فرستاده شده اید، اگر هدف تان را پیدا کردید و میدانید اگر به آن برسید دنیا را میتوانید به جایی بهتر برای زندگی تبدیل کنید، منتظر چی هستید؟
نه تنها هیچکس جلوی شما را نگرفته است، بلکه زمین و زمان دست در دست هم میدهند تا سد های جلوی پای شما را بردارند و به شما کمک کنند به خواسته هایتان برسید.
اما دقت کنید، اگر اشتیاق و احساسات عمیق وجودی تان درگیر اهداف تان نیست. اگر پول و مادیات انگیزه شما برای رسیدن به اهداف تان است. اگر هدف شما، هدفی است که دیگران به شما گفته اند خوب است داشته باشید… خیلی زود در این راه شکست میخورید.
ادامه دارد…
در همین زمینه، نوشته های زیر را توصیه میکنیم بخوانید :
- 3 حقیقت انکار ناپذیر برای موفقیت در کار و زندگی
- آیا انسان میتواند پشیمان نشود؟ داستانی تخیلی که زندگی واقعی تان را دگرگون میکند
- پرونده مرموز مارک بنیوف؛ بازی سازی های آتاری تا انقلابی در دنیای اینترنت
- اگر این 10 نشانه را دارید، دنیا را متحول خواهید کرد (10 سرنخ از آینده درخشانتان)
:/
هدف از بدنیا آمدن همه این نیست که حتما معروف و مشهور شوند و کاری رسالت آنها برسر زبانها بیفتد. میشه یه فرد عادی بود اما تاثیر شگفت انگیز بر دنیا و کاینات داشت و رسالت خود را آنچنان که مناسب است به انجام رساند.
مثل مادری مهربان، پدری دلسوز، معلمی هدایت کننده .
نقش مادر ادیسون کمتر از خود ادیسون نبوده، گرچه در جهان نقش ادیسون پررنگ تر است.
پس فکر نکنیم تنها با شناخته شدن و مشهور شدن است که می توانیم کاری مهم انجام دهیم.
اتفاقا گاهی یک فرد عادی بدون شناخته شدن تاثیر شگرفی بر دنیا و افراد میگذارد.
مهم این است که خودمان به هدف و رسالت زندگی خود واقف باشیم و بدانیم که اهداف همه انسانها متفاوت از دیگری است. و سعی در شبیه سازی خود با دیگران نداشته باشیم . الگو برداری خوب است اما بهتر از آن این است که خودمان باشیم.
توضیحاتی که در قسمت ” ما به این دنیا آمده ایم که کاری مهم انجام دهیم” این مقاله دادید عالی بود و فوق العاده انگیزه بخش
خیلی خوشحالم که تونستم در ایام عید با سایت شما همراه باشم. ممنون از مطالب خوبتون