چطور کمتر فکر کنیم و بیشتر زندگی کنیم؟ روشی ساده برای رهایی از بررسی افراطی موقعیتها
تا به حال برایتان پیش آمده که احساس کنید به جای لذت بردن از موقعیتهای زیبای زندگی در حال تحلیل آنها هستید؟
این یک حقیقت است که وقتی ما در حال بررسی چم و خم علت پدیدهها هستیم، از خود آن پدیده دور میشویم. در این مقاله به علت بررسی افراطی موقعیتها و روشهای رهایی از آن میپردازیم.
» ماکارونی و موقعیتهای حساس
اجازه بدهید یک مثال ساده و آشنا برایتان بزنم. تصور کنید که مادر عزیزتان یک بشقاب بزرگ ماکارونی با تهدیگ سیبزمینی که در کنارش سس خرسی (الان شده موشکی) هم هست را جلوی شما گذاشتهاند. در صورت رخ دادن چنین اتفاق مبارکی، شما چه کار میکنید؟
اگر قرار باشد به جای خوردن ماکارونی با تهدیگ سیبزمینی، شروع به بررسی اجزای تشکیل دهنده ماکارونی کنید امکان ندارد از خوردن این شاهکار آشپزی لذت ببرید!
بررسی افراطی موقعیتهایی که در آن قرار گرفتهایم اگر برایمان تبدیل به یک عادت شود، دیگر به این راحتیها ما را رها نمیکند. کافی است چند لحظه تصور کنید بلایی که سر ماکارونی آمد قرار باشد بر سر تک تک لحظههای زندگی شما بیاید.
مثلا وقتی به مهمانی برویم به جای لذت بردن از جشن و خوراکیهای خوشمزه به این فکر میکنیم که اگر گوشه سمت چپ میز کنار آینه بنشینم فلان آدم در موردم چه فکری میکند؟
یا اگر فلان شیرینی را بخورم و روی لباسم بریزد حتما فکر میکنند که من آداب معاشرت را بلد نیستم یا نمیتوانم مثل یک آدم با کلاس شیرینی بخورم.
رشته این فکرهای بیهوده و خسته کننده سر دراز دارند و اگر پایشان بنشینیم و دل به دلشان دهیم تمامی ندارند. تحملش کار حضرت فیل است. ولی اگر بخواهید آن را تحمل کنید چون اصلا نیازی به این کار نیست.
چرا ما درگیر تحلیل افراطی موقعیتها میشویم؟
توجه داشته باشید که بررسی موقعیتها نشانه هوش و ذکاوت شما است. ماجرا از جایی به چیزی ناخوشایند تبدیل میشود که از حالت معمولی پا را فراتر میگذارد. در این صورت است که باید به دنبال علت وقوع چنین رفتاری گشت و آن را از ریشه اصلاح کرد.
علت اول: کمبود اعتماد به نفس
ریشه بزرگ بررسی افراطی موقعیتها کمبود احساس اعتماد به نفس است. در واقع وقتی اعتماد به نفس نداریم خودمان را هیچ میدانیم و ماجرای محتاطانه رفتار و فکر کردن هم از همین جا آغاز میشود.
چون اعتماد به نفس نداریم سعی میکنیم خود را از موقعیتها کنار بکشیم، کمتر زمینه ایجاد گفتگو با دیگران را ایجاد کنیم و در کل بعد از بررسی بسیار موقعیتها وارد آن میشویم در حالی که میدانیم همه چیز قرار است بر علیه ما کار کند.
یادمان باشد ما تنها کسی هستیم که روی جسم و روحمان تسلط داریم. اگر به خودمان و تواناییهایمان ایمان نداشته باشیم این خبر را رساتر و سریعتر از هر خبری دیگری به جهان مخابره خواهیم کرد. چون آن را از طریق احساس و افکارمان به دیگران منتقل میکنیم. زبان احساس از زبان کلام نه تنها قویتر بلکه باورپذیرتر است.
مقالههای بسیار مفیدی در زمینهی افزایش درست اعتماد به نفس در سوخت جت تهیه شده است که شما میتوانید از دو مقالهی زیر شروع کنید:
- اعتماد به نفس بالا به کمک این عادات روزانه (+ یک چک لیست !)
- بالاترین حد اعتماد به نفس تان را تجربه کنید (9 روش برای داشتن اعتماد به نفس شکست ناپذیر در هر شرایطی)
علت دوم: فکر کردن به فکر دیگران
یکی از علتهای اینکه ما دچار بررسی افراطی موقعیتها میشویم این است که خیلی فکر میکنیم و در این فکر کردنمان چون موضوع کم میآوریم حتی به احتمال فکر دیگران هم فکر میکنیم. کاری بیهوده که نتیجهای جز نگرانی و اضطراب برایمان به دنبال ندارد.
اگر در جاده افکارمان چراغ قرمز نداشته باشیم آنگاه دچار این خطا میشویم که زندگی ما کلا این مدلی است و کاری نمیتوان برایش کرد. در صورتی که ما خودمان آن را آغاز کردیم و تنها کسی که میتواند آن را تمام کند هم خودمان هستیم.
[bs-quote quote=”نکتهای که بارها و بارها باید به خودتان بگویید، همان طور که خودم به خودم میگویم این است که آنچه دیگران در مورد من فکر میکنند، ربطی به من ندارد. آنچه از بیشترین اهمیت برخوردار است، نوع تفکر خودتان در مورد خودتان است.” style=”style-7″ align=”center” color=”#282828″ author_name=”رابرت کیوساکی” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2019/07/رابرت-کیوساکی.jpg”][/bs-quote]
علت سوم: دوست نداشتن خودمان
وقتی خودمان را دوست داشته باشیم به عنوان یک شخص با خودمان برخورد میکنیم. وقتی خودمان را دوست نداشته باشیم تقریبا هیچ اهمیتی به خودمان نمیدهیم. به همین دلیل، بیشتر به نظر و فکر دیگران اهمیت میدهیم و تمام تلاشمان را میکنیم که یا در چشم نباشیم یا مطابق سلیقه دیگران رفتار کنیم.
گاهی در این وضعیت آن قدر تحت فشار قرار میگیریم که از آن طرف پشت بام میافتیم. درست مثل زمانی که فقط پنج دقیقه به امتحان مانده ولی ما چیزی نخواندهایم و چون میدانیم که دیگر آب از سرمان گذشته دچار یک حال خنثی میشویم که دیگر هیچ درسی برایمان اهمیت ندارد!
وقتی این وضعیت در مورد دوست داشتن خودمان اتفاق بیفتد، حتی از رسیدن به سر و وضع خودمان هم غافل میشویم، به انتخاب و پوشیدن لباسهایمان ذرهای اهمیت نمیدهیم، وزنمان را کنترل نمیکنیم و بعد از مدتی از حسن کچل هم پیشی میگیریم. چون با خودمان فکر میکنیم هر کاری هم که بکنیم ،دیگران در موردمان بد فکر میکنند یا موقعیتها با هر اندازه تحلیل هم به ضرر ما پیش میروند.
اگر یادتان باشد آخرین مقالهی عادتهای طلایی برای سال جدید مربوط به دوست داشتن خود بود که در آن به طور کامل این موضوع را توضیح دادم. مقاله را در این لینک بخوانید.
شما یک دکل رادیویی پرتابل هستید!
نکتهای که باید در این هنگام به آن توجه کنید این است که وقتی شروع به بررسی افراطی موقعیتهای مختلف میکنید، زمینههای مشکوک بودن را در آنها تقویت میکنید. به زبان دیگر، شما یک دکل رادیویی بسیار بسیار قدرتمند هستید که علاوه بر مخابره این احساس به جهان که: «همه موقعیتها مشکوک هستند»، قابلیت دریافت این موقعیتها را هم دارید.
به این ترتیب، موقعیتهای مشکوک و ماجراهای ابهام برانگیز و نیازمند بررسی بیشتر از زمین و آسمان برایتان سرازیر میشوند. چون شما این طور خواستید و به دنبال این موقعیتها بودید.
چطور از چرخه این بررسی افراطی موقعیتها خارج شویم؟
مشکل بررسی افراطی موقعیتها به این علت پدید میآید که ما دقیقا به چیزهایی که نمیخواهیم فکر میکنیم مثلا به بدبین شدن دیگران نسبت به خودمان، از دست دادن احترام و ارزشمان در نزد دیگران، دوست داشتنی نبودن، زشت بودن، فقیر به نظر رسیدن و غیره.
در حقیقت، ما برای چیزهایی که نمیخواهیم خیلی زمان و انرژی میگذاریم و تمام این زمان و انرژی قدرتمند را به هدر میدهیم. چه باید کرد؟
فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان عوض شود.
این جملهای کوتاه است که جهانی از واژهها پشت آن صف کشیدهاند. به چیزهایی که نمیخواهید ذرهای ارزش و اعتبار ندهید. به این فکر نکنید که دیگران چه فکری در مورد من میکنند. آن طوری زندگی و رفتار کنید که خودتان به آن احترام میگذارید.
وقتی راحت باشید وقتی خودتان باشید و خودتان را دوست داشته باشید این افراد دیگر هستند که در مورد فکر شما در مورد خودشان نگران خواهند شد. آنها هستند که از دست دادن توجه شما نسبت خودشان را ضرری بزرگ میپندارند.
از کجا شروع کنیم؟
از چیزهای کوچک. چیزها و کارهای کوچک که به چشم نمیآیند قدرت بسیار شگفت انگیزی دارند. تمام هستی از چیزهای کوچک تشکیل شده است.
خود شما از کنار هم نشستن میلیونها سلولی تشکیل شدید که هر کدام به درستی و کمال شگفتی کار خودش را انجام میدهد. هیچ ذرهای در این جهان شگفت انگیز احساس بی ارزشی نمیکند به همین دلیل است که جهان هستی اینطور دقیق و جادویی است. شما نیز از این نیروی مخفی کمک بگیرید.
تغییر در افکارتان را از کارهای کوچک شروع کرده و بازخورد آن را در کل زندگیتان لمس کنید. مثلا وقتی میخواهید بیرون بروید به جای دست دست کردن هنگام انتخاب کفش مناسبتان، خیلی سریع یکی را انتخاب کنید و از خانه بیرون بزنید. وقتی از کنار همسایهتان که همیشه چپچپ نگاهتان میکند رد میشوید به جای فکر کردن به این که او درباره شما چه فکری میکند با یک سلام بلند و رسا رشته افکار خودتان و او را پاره کرده و از او عبور کنید.
یادتان باشد وقتی فکر کسی یا چیزی را در ذهنتان نگه میدارید درست مانند این که آن چیز یا فرد را با خودتان این طرف و آن طرف میبرید. مطمئنم که دوست ندارید یک همسایه با نگاه عجیب و غریب را کل روز دنبال خودتان بکشانید. پس از او عبور کنید و به استقبال لحظه خوش پیش رو بروید.
در همین زمینه بخوانید:
- اگر میخواهید در خواب غفلت نمانید این طرزفکر را باید داشته باشید
- اگر فکر میکنید راهی برای تغییر برایتان باقی نمانده این روش خارقالعاده را امتحان کنید
- چرخه زندگی، قاتلی که شما را آرام آرام میکشد اگر به فکرش نباشید
- اگر تاکنون فکر میکردید که غلبه بر مشکلات کار سختی است هنوز این روش را یاد نگرفتهاید
میشه بجای این این چیزا یچیزی میگفتین ک من کمتر بهش فکر کنم هرجا میرم باهامهدارم دیوانه میشم نباید انقد بهش فکر کنم
ولی فکرم نخوام بکنم خودش میاد مثل الان ک اومده و من دارم ب دستاش فکر میکنم
من قطعا مریض شدم:)
واقعا درد این روزهایم رابیان کردید
سلام. شادی من آبی است.
من باامواج ذهنی استاد
درهای جدید برویم به لطف الله گشوده شد
ازایشان ممنونم