شرکتهای کوچکی که کمپانیهای بزرگ را با جاهطلبی شکست دادند
و بهترین درسهایی که شما میتوانید از آنها بگیرید
در دنیای پر سرعت امروز دائماً شاهد تولد شرکتهای مختلف هستیم. این روزها دیگر انحصار در هیچ کسب و کاری دیده نمیشود و در هر صنعتی چند غول بزرگ در حال رقابت با یکدیگر هستند. وقتی شما هم یک رؤیا در سر دارید شاید با سؤال تکراری همه کارآفرینان روبهرو شوید. ا
حتمالاً با خودتان میگویید آیا با وجود شرکتهای قوی در این زمینه به صلاح است که من نیز این کار را راه بیندازم؟ همین سؤال تردیدها را در شما ایجاد میکند. ممکن است اگر با اطرافیان هم مشورت کنید شما را بترسانند و بگویند که شما توان رقابت با شرکتهای بزرگ را ندارید.
اما اگر از دید ما بخواهید جواب را بشنوید خیلی ساده است. اولاً امروزه شما نمیتوانید کاری راه بیندازید که هیچ کس در آن فعالیت نداشته باشد. به سراغ هر شغل یا هر صنعتی که بروید مجموعهای از شرکتهای کوچک و بزرگ در حال فعالیت هستند. دوما همین فعالیت شرکتهای دیگر در کسب و کار مورد نظر شما خودش میتواند چند ویژگی مثبت داشته باشد.
از جمله آنکه وارد یک راه ناشناخته نمیشوید. شما میتوانید با مطالعه مسیر آن شرکت، مشکلاتی که در کار برایش پیش آمده و نحوه مدیریتش، با تجربه بسیار بهتری کار خود را استارت بزنید. در ضمن اگر شما و تیمتان هوشمند باشید میتوانید کاستیهایی که شرکتهای موجود بازار دارند را شناسایی کنید و در فضاهای خالی وارد شوید تا بتوانید موفق شوید.
در واقع کارآفرینان بزرگ اعتقاد دارند برای موفق شدن نیاز به خلق یک چیز کاملاً جدید نیست، بلکه شما میتوانید محصولاتی که وجود دارد و توسط دیگر کمپانیها ارائه میشود را بهتر کرده، ضعفهایش را برطرف کنید و به بازار ارائه دهید.
حالا ما میخواهیم چند نمونه واقعی به شما نشان دهیم؛ یعنی شرکتهایی که توانستهاند با جاهطلبی و موقعیت سنجی رقیب اصلی و غول بازار را شکست دهند و خودشان جای آنها را بگیرند. این نمونهها به شما کمک خواهد کرد تا این اعتماد به نفس را پیدا کنید که شما هم میتوانید رقیبی که زودتر از شما در بازار وارد شده را شکست دهید و جای او را بگیرید.
» جنگ گوگل و یاهو در میدان مجازی
در ابتدای شروع گسترش اینترنت شرکتهایی مانند Lycos, Excite, AskJeeves سرآمد عملیات جستجو در اینترنت را بر عهده داشتند؛ اما در اواخر قرن 20 بود که ناگهان یاهو به عنوان یک سرآمد وارد میدان شد و این شرکتهای کوچک را کنار زد. این کمپانی همانطور که بزرگ میشد بیشتر شرکتهای کوچک را خریداری میکرد تا آنها را از صحنه رقابت محو کند و در سال 2000 بود که بالای 65% از سرچ جهان به وسیله یاهو انجام میشد و این موفقیتی عظیم برای آنها به حساب میآمد.
دقیقاً درهمان سال و در ماه ژوئن یک شرکت کم نام و نشان به نام گوگل فقط 1% بازار سرچ را در اختیار داشت و اصلاً در محاسبات کمپانی یاهو دیده نمیشد؛ اما از سال 2001 بود که گوگل الگوریتمهای خلاقانه و جدیدی را در موتورهای جستجوگرش به کار میگرفت و همین کار مسیر پیشرفت آرام و بی سروصدای آنها را هموارتر میکرد.
در سال 2002 بود که در گوشه و کار جهان اینترنت نام گوگل بیشتر شنیده میشد و کاربران سبک خوبان در سرچ را بیشتر میپسندیدند. در حدود سال 2003 گوگل توانست 31% بازار سرچ را در برابر 36% درصد یاهو در اختیار بگیرد و اینجا بود که زنگ خطر برای یاهو به صدا درآمد.
در همین زمان باقی سرویسهای گوگل مانند جیمیل نیز توانست بیشتر مشترکان یاهو را به سمت خود بکشاند و یک شکست تمام عیار را به یاهو وارد کند. هم اکنون در سال 2018 گوگل حدود 70% بازار سرچ و یاهو فقط 15% این بازار را در اختیار دارد.
گوگل مانند هیچ شرکت دیگری کار نمیکند و سیستمهای موفقیت مربوط به خودش را دارد که ما در این مقاله آنها را پوشش دادیم.
» اپل و نوکیا از نبرد موبایل تا سیستم عامل
در دورانی که موبایل وارد ایران شد همه آن را با نوکیا میشناختیم. معروفترین برندی که همه منتظر بودیم تا هرسال گوشی جدیدی عرضه کند و ما را با امکانات جدید دنیای فناوری آشنا کند. البته این اتفاق در ایران عجیب نبود زیرا تا سال 2007 نوکیا به تنهایی بیش از 50% بازار فروش موبایل در سراسر جهان را بر عهده داشت.
وقتی شما به چنین موفقی میرسید آنقدر بزرگ شدهاید که فعالیتهای کوچک شرکتهای دیگر در اطرافتان را نادیده میگیرید. شاید این بزرگترین اشتباهی بود که نوکیا انجام داد. در آن دوران بلک بری حدود 10% و اپل نیز کمتر از 5% بازار را در اختیار داشتند؛
اما همین شرکت کوچک اپل که در پارکینگ خانه پدری استیو جابز بنا شده بود توانست با رهبری قدرتمند این نابغه بزرگ، تبدیل به غول تکنولوژی جهان شود. اپل از سال 2007 تا سال 2011 توانست بیش از 150% رشد داشته باشد و حدود 20% از بازار موبایل را به خودش اختصاص دهد. ما در یک مقاله به طور کامل توضیح دادیم که اپل چطور توانست جایش را در بین مردم به خوبی باز کند که میتواند آن را از این لینک بخوانید.
در این بین سامسونگ نوظهور نیز از نوکیا پیشی گرفت و رتبه دوم را به خود اختصاص داد؛ اما نوکیا که دیگر قدرت خاصی در این بازی ندارد از آن زمان تاکنون بیش از منفی 30%- درصد سقوط داشته و امروز جایگاه نازلتری حتی از شرکتهای تازه تأسیس چینی دارد.
» رقابت Facebook vs. Myspace در شبکههای اجتماعی
احتمالاً داستان شبکههای اجتماعی به علت معاصرتر بودن آن برای بیشتر شما آشنا است. در سال 2005 زمانی فیس بوک هنوز یک شبکه اجتماعی محدود به دانشجوهای محلی بود، شبکه اجتماعی Myspace حدود 580 میلیون دلار ارزش پیدا کرده بود؛
اما رشد سریع فیس بوک باعث شد تا در سال 2007 به 30 میلیون کاربر و در سال 2009 به بیش از 70 میلیون کاربر برسد و تقریباً تمامی کاربران Myspace را از دل آن شبکه به سمت خود جذب کند. کار تا جایی پیش رفت که کاربران فیس بوک به بالا 160 میلیون نفر رسید و رقیب شکست خورده مجبور شد شرکتش را 93% زیر قیمت اولیه که در زمان اوج بازار خود داشت به فروش برساند.
» جیام موتور از مهاجر خودروساز شکست خورد
جنرال موتور در سال 1930 در آمریکا تأسیس شد. آنها ظرف مدت کوتاهی توانستند عنوان برترین خودروساز جهان را به خود اختصاص دهند و حتی در خواب هم نمیدیدند که یک رقیب برای آنها پیدا شود. تا نیمه دوم قرن 20 اوضاع به همین شیرینی برای جیام در حال گذر بود تا این فقط ظرف 5 سال، یک کمپانی کوچک ژاپنی به اژدهایی بزرگ تبدیل شد و همه را زیر پای خود له کرد.
آنها در ژاپن تویوتا را راهاندازی کردند و توانستند تا سال 2008 نیمی از بازار تولید خودروی جهان را در دست بگیرند. نکته جالب اینجاست که تویوتا در ابتدای ورودش به بازار آمریکا مورد تمسخر جیام موتور قرار میگرفت و آنها میگفتند چطور یک ژاپنی میخواهد برای مردم آمریکا بهتر از ما خودرو بسازد؛ اما تویوتا نشان داد که ظاهراً بهتر از آنها مردم آمریکا را میشناسد.
ورود تویوتا به آمریکا باعث شکست سنگین جیام موتور در خانه شد. در سال 2009 جنرال موتور آمریکا چند سال متوالی به یک کمپانی ورشکسته تبدیل شد و مجبور شدند بیش از چند ده هزار کارگر خود را اخراج کنند. البته زلزله وحشت ناک ژاپن خسارات بزرگی را به همراه داشت و جیام موتور دوباره به قدرت اول خودروسازی جهان تبدیل شد اما تویوتا بعد از چند سال عقب ماندی ناشی از زلزله دوباره برگشت و رتبه اول را از جیام موتور پس گرفت.
داستان فوقالعادهی این موفقیتهای شرکت تویوتا را میتوانید در این مقاله بخوانید.
» نتیجه میگیریم
همانطور که در مطلب بالا خواندید، تمامی شرکتهایی که امروزه در رأس صنعت خود قرار دارند روزی از یک جای بسیار کوچک آما با رؤیایی بسیار بزرگ شروع کردهاند. آنها حتی رقیبهایی داشتند که نام آنها هرکسی را از ورود به آن بازار منصرف میکرد.
اما تلاش، همت و پشتکار این نیروهای تازهنفس و جوان سبب شد که نه تنها جایگاه خوبی برای خود کسب کنند، بلکه به امپراتوری شرکتهای بزرگ پایان دهند و آنها را تا مرز ورشکستگی پیش ببرند. از همین دسته مثالهای واضح میتوان فهمید که رقابت شاید سخت باشد اما ممکن است. پیروزی شاید دیر اما حتماً به دست میآید. فقط کافی است که حرکت کنید.
در همین زمینه بخوانید:
- تصمیم های اشتباه مدیران بزرگ ترین شرکت های دنیا (و تجربه هایی ناب برای کارآفرینان)
- راز غلبه شرکت نینتندو بر بی تفاوتی مردم
- چرا باید از اصل تمرکز حواس که شرکت های بزرگ دنیا به کارمندانشان آموزش میدهند استفاده کنید؟
- بهترین شرکت دنیا را میخواهید بسازید؟ این تنها راهش است
سلام
عالی بود، این مقاله برای ما که بدنبال رسیدن به اهداف بزرگ تر هستیم واقعا نیاز بود، ممنونم از شما…