درس های بزرگ از شخصیت های بزرگ؛ سامان گلریز سرآشپز فوق موفق ایرانی
درس های موفقیت از سامان گلریز سرآشپز معروف ایرانی
جیم ران، استاد بزرگ توسعه فردی که بسیار دوستش میدارم، معتقد است که میزان پیشرفت شما در پنج سال آینده را، دو چیز مشخص میکند؛
- کتابهایی که میخوانید بر شما تاثیر میگذارند
- آدمهایی که ملاقات میکنید و با آنها وقت میگذرانید
پس باید این دو را جدیتر بگیرید و برایش برنامهریزی داشته باشید.
من درگذشته کتابهای زیادی خواندهام و در دوران کار رسانهای خودم، با آدمهای مختلف، گاه مشهور و گاه عادی و گاه موفق و گاه شکست خورده، روبهرو شدهام.
درسهای زیادی از آنها آموختهام. شاید این درسها، به کار شما هم بیاید.
تصمیم گرفتهام بخشی از این درسها را باهم مرور کنیم؛ شاید گرهای از کار شما بگشاید، همانطور که گرهای از کار من گشودند.
البته درسهایی که آدمی میگیرد، فقط برای آدمهایی که با آنها ملاقات میکند نیست. گاهی وقتها درسهایی از کسانی میگیری که کتابی نوشتهاند، در جای دیگر دنیا کاری کردهاند و تو، بهواسطه کتابی و گزارشی و مستندی و …، در جریان این تجربهها قرار میگیری.
شخصاً سامان گلریز عزيز را بسیار بسیار دوست میدارم. هروقت که سراغش رفتهایم، با روی باز ما را پذیرفته و همه تجربیات خودش را، در اختیار ما گذاشته است.
سامان گلریز، یک سرآشپز است؛ اما موفق شده که از دل همین رشتهای که شاید در نگاه اول زیاد مهم به نظر نرسد، خودش را تبدیل به یک ستاره کند؛
حتي معروفتر و محبوبتر از بسياري از بازيگران و خوانندگان و فوتباليستهاي ديگر. او کارش را فوقالعاده دوست دارد و این را، از اجراها و لبخندها و لذتی که دارد میبرد، میتوانید درک کنید.
اما از این سرآشپز مطرح ایرانی، که چند باری توفیق مصاحبت با او را داشتهام، چه درسهایی گرفتهام؟
درس اول: مثبت بودن
مثبت بودن، مثبت بودن و باز هم مثبت بود. در اینجا مثبت بودن را، خوشرویی و خوشبرخوردی و زیاد اهل گله و شکایت نبودن معنی میکنم.
گلریز، انسان آرام و خوشرو و خوشقلبی است. از کنار او بودن، احساس خوبی به شما دست میدهد. حس میکنید با فردی روبهرو هستید که دارد زندگی را تماماً، میبلعد و مینوشد و از آن لذت میبرد.
همین خوشرویی و خوشبرخوردی اوست که باعث شده تا ارتباط خوبی با دوروبریها و رسانهها و …. داشته باشد. فراتر از همه اینها، حتی همین مثبت بودن اوست که باعث شده تا امواج مثبتی که با آنها زندگی میکند، از توی تلویزیون بیرون آمده و توی قلب بینندگان برود.
ما سرآشپز رسانهای و تلویزیونی در کشورمان زیاد داریم؛ اما بخش کمی از آنها به چنین محبوبیتی رسیدهاند. همه اینها، به علت همین مثبت بودن این سرآشپز محبوب و مشهور است.
درس دوم: تخصص بيپايان
از سامان گلزیر آموختم که یادگیری و خلاقیت در کاری که میکنیم، پایانی ندارد. این نیست که چند تا فرمول و تکنیک یاد بگیریم و چند تا کتاب بخوانیم و یک سری تجربه هم کسب کنیم و همهچیز، تمام بشود.
سامان گلریز، همیشه در حال ابداع غذاهای جدید و ترکیب غذاهای قدیمی است.
ترکیب غذاهای قدیمی؟ این همان چیزی است که دونالد ترامپ، در کتاب «چگونه در زندگی برنده شویم» خود، آن را همان خلاقیت و نوآوری دانسته است؛ آنجا که اشاره میکند وقتی نشست و فکر کردن و دو مفهوم هتل و خانه را با هم ترکیب کرده و خانههتلهای برج ترامپ را ایجاد کرد که بهشدت مورد استقبال قرار گرفت، از آن موقع به بعد او را یک آدم خلاق تصویر میکردند؛ درحالیکه او صرفاً دو مفهوم قدیمی خانه و هتل را، ترکیب کرده و به یک ایده جدید رسیده بود.
سامان گلریز نیز، چنین است. غذاهایی که ابداع میکند، تمامی ندارد. او، حتی از سادهترین مواد غذایی نیز، بهترینها را تولید میکند.
درس سوم: شم تجاري و اقتصادي داشتن
این، شاید بزرگتر از درسهای دیگر باشد. روزی در یکی از نشریات کشور، که با موضوع کارآفرینی و موفقیت فعالیت میکرد، سؤالی را مطرح کردیم: چطور تا پایان سال میتوانیم صد میلیون تومان به دست بیاوریم؟
این سؤال را، در تابستان مطرح کرده بودیم؛ حولوحوش تیر و مردادماه بود. یعنی طی هفتتا هشت ماه، باید صد میلیون درمیآوردیم. این مبلغ در چهار، پنج سال پیش هم، رقم بزرگی محسوب میشد. اما چطور میشد این کار را کرد؟
به بزرگان حوزه کارآفرینی و كسب و كار زنگ زدیم تا برایمان توضیح بدهند؛ به دوستانی چون دکتر علی شاهحسینی و مهندس یادگاری و دکتر رهام قلیچی و …، و البته به سامان گلریز.
در ابتدا خودم هم شک داشتم که چرا دارم به این شخص زنگ میزنم! اما توضیحاتی که به من داد، به من ثابت کرد که چقدر این شخص، باهوش بوده و شم تجاری دارد.
درواقع او، بهنوعی از کار خودش بهعنوان یک ابزار برای درآمدزایی استفاده میکرد و جوانان را تشویق میکرد که بیایند و ریزهکاریهای آشپزی را یاد بگیرند. او خوب ميدانست كه اگر درآمدي در ميان نباشد، پس نميتوان چيزي را كه به آن عشق ميورزيم را هم دنبال كرد.
سامان گلریز حتی گفت بعضی وقتها که میخواهند یک كبابزن یا پیتزازن حرفهای را پیدا کنند، واقعاً دچار مشکل میشوند؛ چون یا کسی کار را بلد نیست، یا جوانان دنبال کارهای پشت میزی هستند و …، درحالیکه چنین شغلهایی، میتواند ازنظر مالی این عزیزان را بینیاز کرده و خانه و زندگیای برایشان به ارمغان بیاورد.
او حتی از این ایده صحبت کرد که چرا در شهری مثل بندرعباس، ما رستورانهای حرفهای و خاص غذاهای دریایی نداریم، ولی تا دلتان بخواهد فستفود و امثالهم داریم؟
مگر كسي ممكن است اين همه راه بكوبد و به بندرعباس برود صرفاً براي اينكه فستفود بخورد؟ و بعد، رسید به توریسم غذایی؛ اینکه عدهای برای استفاده از غذاهای سنتی است که راهی مناطق مختلف میشوند و این، میتواند منبع درآمدهای سرشار برای یک مکان و سرزمین باشد.
کلام آخر؛
سامان گلریز یکی از استادان آشپزی برجسته ایران است و میتواند درس هایی برای ما داشته باشد؛
همیشه مثبت باشید نسبت به امورات مختلف زندگی و همیشه انتظار بهترین اتفاق را داشته باشید (البته برای بدترین اتفاق هم آماده باشید) در هر کاری که وارد میشوید متخصص شوید و نسبت به مسائل اقتصادی جدی باشید.
از همین سری مقالات میتوانید نوشته های زیر را بخوانید :
سلام عالی بود
ممنون بابت این سری مقاله هاتون. امکانش هست پیشنهاد بدیم خدمتتون که از شخص موفق خاصی مقاله منتشر کنید؟
بله حتما دوست عزیز
چقدر خوبه مقالاتی میذارید از موفقیت های افرادی که باهاشون بزرگ شدیم… شهاب حسینی ، سامان گلریز….
همیشه با خودم میگفتم این سامان گلریز چه جوری انقدر معروف شده. مرسی بابت این مقاله