چرا باید رکوردشکن باشید، رکوردها را جابجا کنید و رکورد جدیدی ثبت کنید؟
برای آنکه نام تان در خاطر دیگران جاودانه کنید باید رکورد خودتان را ثبت کنید و رکورد ثبت کردن کار آسانی نیست مگر اینکه...
پیش از این گفته بودیم که اگر چیزی اندازهگیری نشود، کنترلش سخت خواهد بود. اگر هم کنترل نشود، از کجا بفهمیم که دارد کم و زیاد میشود؟ در این صورت از کجا باید بدانیم که در حال رشد هستیم یا عقبگرد؟
پس مقوله اندازهگیری بسیار بسیار مهم است.
هفته گذشته، بازیهای حساس باشگاههای اروپایی تمام شده است. بارسلونای دوستداشتنی از یوونتوس شکست خورده و حذف شد. رئال مادرید حرفهای، توانست بایرن مونیخ ترسناک را حذف کند. باقی نتیجهها را هم که احتمالاً میدانید…
در میان این بازیهای حساس، رقابت جالبی بین کریس رونالدو و لیونل مسی وجود داشته و دارد. پیش از این نیز در این باره بسیار نوشتهایم و پرونده های مرموز لیونل مسی و کریستیانو رونالدو را خواندید.
در ماجرای توپ طلای امسال، خیلیها با خودشان قرار گذاشتند که اگر رونالدوی باانگیزه و جاهطلب و پرتلاش برنده شود، از این پس به قدرت صد در صدی اراده و توانایی آدمها اعتقاد بیاورند. خوشبختانه این اتفاق افتاد و حالا، خیلیها معتقدند که اگر آدمی «بخواهد»، جدا از استعدادهای ذاتی و خدادادیای که داشته یا ندارد، میتواند به جاهای خوبی برسد.
شاید در این زمینه، بد نباشد به دیمین شزل، فیلمساز جوان و بااستعداد حال حاضر سینمای جهان اشاره کنیم. او با فیلم «لالا لند» خود امسال، جایزه بهترین کارگردانی از اسکار 2017 را به دست آورد. او طی گفتگوهایی، اشاره کرده بود که،
- هنر سهلالوصول نیست و اگر باشد، دلیلی بر بد بودن آن است.
- افسانهای وجود دارد که آن را خیلی ابلهانه میدانم و آن، افسانهٔ نبوغ مادرزادی است. چنین چیزی وجود ندارد. به عنوان مثال نبوغ موتسارت را در نظر بگیریم. اگر واقعاً با داستان زندگی او آشنا باشیم، میدانیم که پدرش و آموزش و محیطاش چه نقشی در زندگی او داشتهاند. او دوران کودکی بسیار عجیب و غریبی را پشت سر گذاشت و جز موسیقی به هیچ کار دیگری مشغول نبود.
- تعداد ساعاتی که موتسارتِ پنجساله صرف موسیقی کرده بود، بیشتر از زمانی است که همهٔ آهنگسازان دیگر تا 20 سالگی روی یادگیری موسیقی گذاشته بودند. همینجاست که سحر و جادوی هنری که موتسارت خلق کرد بروز یافت.
- به نظر من تنها چیزی که همه نابغههای دنیا را به هم پیوند میدهد، در هر رشتهای که باشند، این است که بیشتر از سایرین کار میکنند.
خب، درباره این صحبتها چه میتوان گفت؟ وقتی یک فیلمساز نابغه دارد چنین حرفهایی میزند، ما چه میتوانیم بگوییم؟
پس باید به اثربخشی خارقالعاده و صد در صدی «قدرت اراده» و «خواستن» ایمان بیاوریم و برای پرورش این قدرت اراده، چه چیزی بهتر از اندازهگیری؟ اینجاست که به جادوی رکوردشکنی پی میبریم.
وقتی خیلیها میخواهند درباره رونالدوی بزرگ صحبت کنند، از رکوردهایی حرف میزنند که طی این مدت شکسته یا بهدست آورده است. غالباً وقتی که آدمی پیشرفت میکند، موفق به شکستن رکوردهایی میشود.
همه موضوع این یادداشت ما، همین است؛
- اینکه در ابتدا باور بیاوریم به قدرت اراده آدمی
- و اینکه قدرت اراده آدمی اگر بخواهد اعمال شود، باید که رکوردهایی شکسته شود
شاید شما هم به گینس و کتاب رکوردهای بشری و انسانی فکر کرده باشید، اما سئوال اینجاست که،
- چرا از روش رکوردشکنی برای رسیدن به موفقیت و افقها و مرزهای جدید استفاده نکنیم؟
- وقتی این همه آدم بیکار، این همه رکورد عجیب و بهدردنخور را ثبت میکنند و سالها برای این رکوردها نیز تلاش میکنند، ما چرا از این روش برای اهداف بهتری استفاده نکنیم؟
خیلی ساده است.
یک حوزهای کاربردی و اثربخش و اصلی در زندگیتان را انتخاب کنید و در آن، رکورد فعلیتان را ثبت کنید. حالا هر روز سعی کنید این رکورد را جابهجا کنید. چرا که نه؟ روزهای اول شاید سختتان باشد؛ اما کمکم عادت میکنید. مدام با خودتان عهد ببندید که باید رکوردی جدیدتر از خودتان به جای بگذارید.
این، یعنی اندازه گیری. سادهتر توضیح میدهیم :
- اگر کنکوری هستید، هر روز چقدر مطالعه میکنید؟ از هفته بعد، سعی کنید پنج یا ده درصد این رکورد را افزایش بدهید. چند هفتهای روی رکورد جدید باقی بمانید تا به آن عادت کنید. سپس دوباره، یک رکورد جدیدتر از خودتان به جا بگذارید و به آن عادت کنید.
- اگر شغل شما فروش (شغل شماره یک دنیای امروز ما) است، روزانه و هفتگی چقدر فروش میکنید؟ از هفته بعد یا همین فردا، پنج یا ده واحد این مقدار را افزایش بدهید. سپس سعی کنید در رکورد جدید باقی مانده و به آن عادت کنید.
- اگر یک عاشق هستید، روزانه و هفتگی چقدر به معشوق خود ابراز علاقه کلامی میکنید؟ از روز بعد و هفته بعد، سعی کنید این رکورد را افزایش بدهید و به آن عادت کنید.
میبینید چقدر کار راحتی است؟
اینچنین است که در مسیر افرادی چون رونالدو و مایکل جردن و بیل گیتس و … میافتید و به راحتی پیش میروید.
فقط یک نکته اساسی در رکوردشکنی شخصیتان را از یاد نبرید؛
- شما با رکوردهای قبلی خودتان رقابت میکنید؛ نه با رکوردهای دیگران.
چرا چنین است؟
چون نباید خودتان را به هیچ وجه با دیگران مقایسه کنید. هر کسی، منحصر به فرد است و این، مزیت نسبی او است. اگر بخواهید خودتان را با دیگران مقایسه کنید، پس مزیت نسبیتان را از دست داده و چیزی برای ارائه نخواهید داشت.
در ضمن، مقایسه کردن خودتان با دیگران،
- منطقی نیست؛ چون شما و دیگران خط شروع یکسانی نداشته و شرایط یکسانی هم ندارید که بین شما مقایسه کردن اتفاق بیفتد.
- ممکن است کسی زودتر یا سریعتر از شما شروع کرده باشد و اهرمهایی داشته باشد که شما نداشته باشید یا از وجود آنها نزد فرد مقایسهشونده مطلع نباشید. پس اطلاعات شما کامل و صد در صدی نیست و باز هم در این صورت، منطقی نیست که خودتان را با دیگران مقایسه کنید.
راه چاره؟ خودتان را فقط با رکوردهای پیشین خودتان مقایسه کنید.
در واقع يك دفترچه گينس شخصي براي خودتان بسازيد؛ به همين راحتي. از همین امروز و ساعت میتوانید این کار را بکنید. اگر فقط خودتان را با رکوردهای پیشین خودتان مقایسه کنید، به آرامش زیادی رسیده و پیشرفت هم خواهید کرد.
حتی مدتها بعد، به موفقیتهای زیادی هم رسیده و دیگران شما را تشویق و تقدیر و تحسین خواهند کرد.
چرا رکوردشکنی خودتان را شروع نمیکنید و رکوردهای پیشین خودتان را ارتقا نمیبخشید؟
برای این منظور، باید حواستان به خودتان باشد و مدام همه چيز را اندازهگیری کنید.
البته که شکستن این رکوردها هدف ما نیست؛ هدف ما ایجاد یک سیستم تشویقی برای راه انداختن توانمندیهای شماست. همه اینها ابزارها و تکنیکهایی هستند برای راه انداختن شما؛ پس یادتان باشد که ابزار و تکنیک را، هیچگاه هدف فرض نکنید؛ آنها صرفاً مسیرهایی هستند برای رسیدن به هدف… و نکته آخر اینکه :
- همیشه دفترچهای برای ثبت رکوردهای خودتان در حوزههایی که مدنظر دارید، داشته باشید.
البته اگر با دفترچه مشکل دارید، میتوانید اینکار را روی یادداشتهای گوشی همراهتان نیز انجام بدهید.
وقتی شما بتوانید یک واحد از چیزی بفروشید، پس حتماً میتوانید سه تا از آن هم بفروشید؛
وقتی بتوانید سه تا از آن بفروشید، پس میتوانید 13 تا از آن هم بفروشید.
وقتی بتوانید 13 تا از آن بفروشید، پس فروش 113 تا هم برایتان مقدور خواهد بود.
این، معنای جاهطلبی است.
در همین زمینه، نوشته های زیر را حتما بخوانید :
این یعنی همون راه پیشرفت تدریجی و قدم به قدم. این سیستم باعث میشه هرروز به هدفمون فکر کنیم و زندگی روزمزه باعث نشه یادمون بره کجا میخواستیم برسیم.
مرسی از شما
اینکه میدونید یه مطلب رو باید چه جوری ارائه بدید ، از کجا شروع کنید و کجا تمومش کنید ، کجامحتوای اصلی رو بگید خودش عالیه
ممنون از تلاش های تیم فوق العاده تون بابت این مطالب عالی