این برنامه ویژه یک زندگی جدید را برایتان تضمین میکند
یکی از کارهایی که همه انسانها در طول زندگی خود بیش از 100 بار انجام میدهند و اغلب هم در آن شکست میخورند، کشیدن پلن یا برنامهای برای زندگی کردن است؛ این برنامهها معمولاً روی کاغذ نوشته میشوند اما هیچگاه عملی نمیشوند…
خیلی وقتها مدام میگوییم که از شنبه شروع میکنیم اما این شنبه سالهاست که هنوز نرسیده است. هر زندگی موفقی به حرکت در مسیر یک برنامه صحیح و منطقی نیاز دارد.
دلیل آنکه برنامههای ما شکست میخورد این است که اصول صحیح را در نوشتن آن رعایت نمیکنیم و بیشتر به ذهن رؤیایی خود رجوع میکنیم. همین امر سبب میشود تا برنامه به درستی نوشته نشود و در نهایت با شکست در اجرا مواجه شود.
اما اگر واقعاً تصمیم گرفتهاید تا برنامه عملی برای زندگی خود بنویسید ادامه مطلب به شما کمک میکند تا در این راه موفق شوید:
الف) تعیین اولویتهای مهم زندگی
1 » در نظر بگیرید که چه وظایفی بر عهده شماست
ابتدا باید بدانیم که چه نقشهایی در زندگی داریم که حتماً باید انجام شود. شما شاید یک مادر، دختر، فروشنده و…. باشید. برخی از نقشها اصل مهم زندگی ما هستند که نمیتوانیم آنها را تغییر دهیم و هر برنامهای هم که بریزیم باید این نقشها را در اولویت آن قرار دهیم.
مثلاً اگر شما یک مادر باشید با سر ساعت 12 بروید و بچه خود را از مدرسه بیاورید، همچنین باید عصر در درسهایی او کمک کنید و تفریحش را هم در نظر داشته باشید. پس نقش مادری نقشی غیرقابل تغییر است و برنامه شما باید با آن هماهنگ شود.
پس در مرحله اول چیزی که باید بدانید این است که کدام نقشها اصلی و کدام فرعیتر هستند، این چیزی است که بعدها در برنامهریزی شما کاملاً مؤثر است. پس قلم و کاغذ خود را آماده کنید و فهرستی از نقشها بر اساس اولویتهای آنها بنویسید.
» در ضمن اگر مشکل زمان دارید حتما مقالهی مربوطه را در این لینک بخوانید و اگر میخواهید راجعبه اولویتها بیشتر اطلاعات کسب کنید مقاله «رقص اولویت ها و بازی زیبای زندگی» را بخوانید.
2 » قرار است در آینده چه نقشهایی را بازی کنید (اهداف شما)
مسئله بسیار مهم در برنامهریزی این است که قرار است که این کارهای روزانه در نهایت شما را به کجا برساند. در واقع باید چند هدف کل و اصلی وجود داشته باشد که شما بر اساس آن برنامه روزانه خود را تعیین کنید. پس بهطور شفاف و کامل باید بدانید نقشهای شما در آینده چیست؟
اولویت آنها هم در میزان برنامهریزی مهم است و همینطور بخشهای جانبی آن :
مثلاً اگر قرار است شما در آینده یک نویسنده شوید. فقط برنامهریزی برای یادگیری نوشتن نباید در برنامه روزانه شما باشد. شما باید به مسائل جانبی آن نیز توجه کنید. مثلاً یادگیری زبان انگلیسی، شناخت فرهنگهای مختلف و یادگیری در نحوه برقراری روابط انسانی از جمله چیزهایی است که در نگاه اول در برنامهریزی برای رسیدن به هدف نویسندگی جای ندارند اما اگر خوب دقت کنید میبینید که جز کارهای جانبی هستند که حتماً باید انجام شود و انجام شدن آن ملزم به وجود آنها در برنامه زندگی شماست.
3 » تعیین نهایی اولویتهای زندگی در آینده
ما برنامهریزی میکنیم تا در آینده به موفقیتی دست بابیم با توجه به 2 بخش بالا، حالا وقتش رسیده که دیگر اولویتهای خود را نهایی کنید. یعنی مشخص کنید که اهداف اصلی بلند مدت و میان مدت شما چیست و اصلاً قرار است برای رسیدن به چه هدفهایی برنامهریزی کنید.
همانطور که گفته شد هدفهای جانبی را نیز در نظر بگیرید و کارهایی که مجبور هستید انجام دهید. در آخر این بخش اگر بتوانید یک فهرست کامل و درست از اهداف، اولویتبندیها و نقشهای اجتناب ناپذیر تهیه کنید آنوقت میتوانیم وارد مرحله بعدی برنامهریزی شویم.
ب) در نهایت، شروع به نوشتن برنامه خود میکنیم
4 » زمانبندی و نوشتن کارها برای رسیدن به اهداف
حالا که اهداف خود را بر اساس اولویت تعیین کردید باید آنها را خورد کنید تا کارهایی که برای رسیدن به اهداف لازم است را بدانید چه هستند و سپس زمان دستیابی را مشخص کرده و برای آنها برنامه کاری تعیین کنید. مثلاً شما قرار است مهاجرت کنید. مهاجرت شما 2 سال دیگر انجام میشود. برای انجام مهاجرت که هدف شماست باید چند کار را انجام دهید:
- گرفتن مدرک زبان (طی 1 سال)
- گرفتن مدرک مکمل تحصیلی (طی 6 ماه)
- جمع کردن پول (طی 2 سال)
- سابقه کار مرتبط (طی 2 سال)
همانطور که میبینید زمان هم جلوی کارهایی که در راستای هدف اصلی خود باید انجام دهید آمده است. پس وقت آن است که بر اساس زمان و تاریخی که تعیین شده شما برنامه بریزید که چند ساعت در روز و چه زمانی را به آن کار بر اساس اولویتش اختصاص دهید.
البته در این زمینه شما نیاز دارید بدانید که اصلاً چطور باید به اهداف خود دست پیدا کنید. برای این کار توصیه میکنیم مقاله ویژه «نحوه دستیابی و رسیدن به هدف» را در سایت سوخت جت بخوانید.
5 » جدول را تست کنید
یک جدول بکشید که روی آن روزهای هفته باشد، بر اساس اهداف و زمانی که برای آنها در نظر دارید شروع کنید به نوشتن آنها در باکسهای مختلف و تعیین میزان زمان روی آنها. البته وقتی دارید جدول را تعیین میکنید نقشهای فرعی که دارید را در نظر بگیرید. مانند مادر بودن، پدر بودن و یا کارمند بودن. این نقشها در زمانبندی شما بسیار مهم هستند.
[bs-quote quote=”یک برنامهی معمولی که اجرا شود، بسیار بهتر از هزار برنامهی عالیست که انجام نشود.” style=”default” align=”center” color=”#1c1c1c” author_name=”برایان تریسی” author_job=”نویسنده، کارآفرین و سخنران آمریکایی” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2019/07/برایان-تریسی.jpg”][/bs-quote]این خیلی مشخص است که یکباره نمیشود یک برنامه خوب و عملی نوشت. پس فکر نکنید که حتماً باید برنامه کاملی بنویسید. در ابتدا یک برنامه یک هفتهای را روی کاغذ بیاورید. اما در زیر آن جای سفید زیادی بگذارید برای نوشتن نکات.
در طول هفته سعی کنید برنامه را اجرا کنید. اما اگر به هر دلیل نتوانستید یک بخش را انجام دهید دلیل آن را بنویسید مثلاً شما باید امروز ساعت 8-9 شب کتاب میخواندید اما نشد، دو مدل دلیل وجود دارد، مثال:
- مهمانی دعوت شدم و مجبور بودم بروم
- در این ساعت باید کودکم را برای خواب آماده کنم
دلیل اول یک امر موقتی است پس نیازی نیست، همیشه رخ نمیدهد پس زمانبندی را دست نزنید. اما اگر به دلایلی مثل دلیل دوم که یک امر دائمی است که شما هنگام نوشتن برنامه آن را در نظر نگرفته بودید، برنامه به هم خورده. باید آخر هفته و هنگام پایش برنامه، آن را حتماً تغییر دهید زیرا این امر مربوط به یکی از نقشهای شما در زندگی است و باید حتماً انجام شود.
گاهی هم رخ میدهد که ناگهان اولویتها و برنامههای شما در زندگی تغییر میکند، بنابراین نیاز است که فوراً برنامه خود را تغییر دهید. شما نیاز به بازنویسی دارید و این اتفاقاً کار درستی است. هیچ گاه خود را محدود نکنید. برنامه یک کتاب مقدس نیست که نباید تغییر کند. شما میتوانید برنامه خود را به طور هفتگی و همیشه تغییر دهید.
حتی وقتی خیلی حرفهایتر شوید، باید مثلاً هر جمعه تقویم را نگاه کنید. ببینید در 1 ماه آینده چه رویدادهای هست که بر برنامه شما تأثیر میگذارد. مثلاً تعطیلی رسمی که میتوانید به سفر بروید، بازی فوتبال یا عروسی یکی از نزدیکانتان.
شما فوراً باید برنامه خود را بر اساس آن تغییر دهید تا در مسیر حرکت شما به سمت اهداف مشکلی رخ ندهد.
در پایان باید گفت که برنامه زندگی چیزی است که از طریق آزمون و خطا به دست میآید و برخلاف تصور اولیه اتفاقاً نوشتن برنامه و عمل کردن به آن کار بسیار دشواری است. زیرا ما یک عمر را بدون برنامه و بداهه زندگی کردهایم و حالا قرار است خودمان را در یک چارچوب معین حبس کنیم. بنابراین در شروع به خود سخت نگیرید.
اگر بتوانید ماههای اول حداقل 20-30% از برنامه را عملی کنید هم بسیار خوب است. در برنامهریزی به خود سخت نگیرید و اگرنه عملی نخواهد شد. رویایی فکر نکنید. و یکباره جدولها را پر نکنید.
اگر اولین بار است که میخواهید برنامهریزی کنید در 1 ماه اول فقط برای بخشی از روز برنامه بریزید. مثلاً فقط صبحها یا عصرها و باقی روز را مثل قبل زندگی کنید. اینکه بدن، ذهن و وجود شما به حرکت در برنامه عادت کند امری زمانبر و سخت است که با گامهای کوچک باید انجام شود.
و البته، توصیه میکنم حتما نحوه استفاده از جدول آیزنهاور را برای تعیین اولویتها توی زندگی یادبگیرید.
در همین زمینه بخوانید: