5 درس راهبان ماراتن درمورد استحکام روانی
راهبانی که هزاران کیلومتر میدوند.
مسلما بزرگترین ورزشکاران جهان در ارتفاعات کوهستانی و جنگل هیئی در کیوتو ژاپن زندگی میکنند.
راهبان ماراتن کوه هیئی در طی یک دوره 7ساله چالشی را شروع میکنند که 10000 روز طول میکشد که مرگبار هم هست. این چالش کایهاگیو نام دارد
تعداد بسیار کمی از راهبان ماراتن از کایهاگیو جان سالم به در بردهاند. در سال 1885 فقط 46 راهب ماراتن توانستند این چالش را به آخر برسانند.
مسیرهای کایهاگیو پر از قبرهایی بینام و نشان است.
منظرهای بسیار تلخ.
تعداد زیادی از راهبان خودکشی کردهاند یا مردهاند.
اما راهبان مارتن چرا باید به چنین چالش مرگباری تن بدهند؟ ما از راهبان ماراتن چه درسی میتوانیم بگیریم؟ چطور میتوانیم میزان استحکام روانیمان را بیشتر کنیم و به اهدافمان پایبند بمانیم؟
چالشی که به قیمت جان راهبان تمام میشود
مسیر یک راهب ماراتن بیپایان است.
تندای (یکی از فرقههای دین بودایی)
چالش کایهاگیو در اواخر زمستان یا اوایل بهار آغاز میشود. در اولین روز کایهاگیو راهب ماراتن ساعت 01:30 صبح بیدار میشود و 30 کیلومتر میدود.
قوانین کلی کایهاگیو به این شکل است که:
- در طول مسیر دویدن، درآوردن روپوش و کلاه مجاز نیست.
- از مسیر تعیین شده نباید منحرف شد.
- استراحت یا مکث تجدید قوا مجاز نیست.
- تمام دعاها یا مناجات باید به درستی انجام شوند.
- مصرف سیگار یا الکل ممنوع است.
راهب ماراتن این روال را باید به مدت 100 روز متوالی تکرار کند.
راهب ماراتن بین روزهای 65 تا 75 باید 54 کیلومتر بدود.
درصورتی که راهب ماراتن این چالش 100 روزه را بتواند با موفقیت پشت سر بگذارد، این اجازه را پیدا میکند که در یک چالش 1000 روزه شرکت کند.
اما یک شرط دارد: در طول مرحله اول چالش (یعنی چالش 100 روزه) راهب اجازه دارد که از ادامه چالش کنارهگیری کند. اما از روز 101 به بعد، دیگر حق ندارد کنار بکشد. یا باید دوره را کامل کند و یا جان خود را بگیرد.
در ادامه خلاصهای از چالش 1000 روزه را براساس سال برایتان آماده کردهایم:
سال اول: راهب باید 100 روز متوالی، هر روز 30 کیلومتر بدود. به استثنای یک روز که باید 54 کیلومتر بدود.
سال دوم: راهب باید 100 روز متوالی، هر روز 30 کیلومتر بدود.
سال سوم: راهب باید 100 روز متوالی، هر روز 30 کیلومتر بدود.
سال چهارم: راهب باید 100 روز متوالی، هر روز 30 کیلومتر بدود.
این مورد باید دو بار اجرا شود- که روی هم رفته میشود 200 روز
سال پنجم: راهب باید 100 روز متوالی، هر روز 30 کیلومتر بدود. در روز هفتصدم (یعنی بعد از پایان این صد روز) راهب باید 9 روز را بدون آب، غذا، خواب یا استراحت بگذراند.
سال ششم: راهب باید 100 روز متوالی، هر روز 60 کیلومتر بدود.
سال هفتم: دو دوره 100 روزه – راهب باید 100 روز متوالی هر روز 84 کیلومتر بدود (84 کیلومتر معادل دو ماراتن المپیک است). بعد از اینکه 100 رو اول تمام شد، راهب باید 100 روز متوالی، هر روز 30 کیلومتر بدود.
نکته: در طول هر بار دویدن راهب ماراتن فقط یک بار مجاز است که بنشیند.
در پایان سال هفتم؛ راهب ماراتن در 1000 روز 38632 کیلومتر را دویده است.
مشارکت در کایهاگیو شاید باورنکردنیترین شاهکار استقامت، انعطافپذیری و قدرت ذهن انسان باشد.
در ادامه 5 درسی که ما میتوانیم از راهبان ماراتن در مورد رشد استحکام روانی بیاموزیم را برای شما آماده کردهایم:
5 درس راهبان ماراتن درمورد استحکام روانی
اولین درس از راهبان ماراتن درمورد استحکام روانی
ذهنیت «یا پایبندی یا مرگ» را در ذهنتان بکارید.
در کتاب راهبان ماراتن کوه هیئی استیونز (نویسنده کتاب) میگوید که راهبان ماراتن با یک «طناب مرگ» دور کمرشان میدوند که یک چاقوی غلافدار به آن آویزان است. هدف از این کار این است که راهب مدام به یاد داشته باشد که اگر نتواند چالش را تمام کند، باید کار خودش را تمام کند و جان خودش را بگیرد (یا با طناب خودش را حلقآویز کند و یا چاقو را توی رودهاش فرو کند)
راهبان ماراتن ذهنیت «یا پایبندی یا مرگ» را پذیرفتهاند: آنها یا کایهاگیو را به اتمام میرسانند و یا میمیرند.
برخلاف بسیاری از ما انسانهای معمولی، راهبان ماراتن در چرخه بیانگیزگی، تمرکز نداشتن و اهمالکاری گیر نیفتادهاند.
برای اینکه بتوانند به راهشان ادامه دهند، کافی ست.
خیلی از مواقع؛ ما با جان و دل به اهدافمان پایبند نشدهایم. فضای زیادی را برای فرار از تعهدهایمان ایجاد میکنیم و برای انفعالمان پیامدهای منفی چندانی در نظر نمیگیریم.
نتیجه؟! یا جا میزنیم یا با سرعت لاکپشت به سمت اهدافمان پیشرفت میکنیم!
تا زمانی که به ذهنیت «یا پایبندی یا مرگ» متعهد نشدهایم،
هر چیزی به راحتی میتواند حواسمان را پرت کند.
دومین درس از راهبان ماراتن درمورد استحکام روانی
مراقب باشید که با چه کسانی در ارتباطید
راهبانی که مشتاق ماراتن هستند از همان جوانی بیشتر وقت خود را با راهبان ماراتن مسنتر میگذرانند.
آنها با هم کار میکنند، قدرت بدنیشان را با انجام کارهای فیزیکی تقویت میکنند. کارهایی مثل شکستن چوب، جا به جایی آذوقههای سنگین از معبدی به معبد دیگر و تعمیر حصارهای سنگی.
آنها سالهای سال زیر سایه راهبان ماراتن ارشد میمانند و استادانشان را همراهی میکنند و سعی میکنند مانند آنها باشند.
با این کار زمانی که راهبی چالش کایهاگیو را پذیرفت، مهارتها و استحکام ذهنی لازم را زیر نظر راهبان باتجربه کسب کرده است.
هیچکس تنها نیست. همه ما با کسانی نشست و برخواست داریم
و درنهایت هم همین آدمها سرنوشت زندگی ما را رقم خواهند زد.
سومین درس از راهبان ماراتن درمورد استحکام روانی
هر چیزی که حواستان را پرت میکند، با بیحمی تمام به حداقل برسانید.
تصادفی نیست که راهبان ماراتن در کوه هیئی زندگی میکنند: کوهی دور افتاده و مرتفع که درختان بلند آن را احاطه کردهاند و تنها موجود زندهای که در آن اطراف یافت میشود، حیوانات جنگل هستند.
توریستها اجازه ندارند در اطراف کوه پرسه بزنند و بازدید از کوه تنها با هماهنگی قبلی امکانپذیر است. راهبان ماراتن با چیزهایی مثل تلفن همراه، ایمیلها، لپتاپ، غذاهای ناسالم که که باعث حواسپرتی ما میشوند و سلامتی و بهرهوری ما را تهدید میکنند، مواجه نمیشوند.
این یکی از دلایل اصلی ست که راهبان میتوانند چنین تمرکز و نظمی را چندین دهه حفظ کنند. چیزی که برای ما غیر ممکن است. زندگی بدون وسایل الکترونیکی برای ما انسانهای امروزی عملا غیرممکن است.
با وجود اینکه ما نمیتوانیم مثل راهبان ماراتن تمام عوامل برهم زننده تمرکز را از زندگیمان حذف کنیم ما میتوانیم آنها را به حداقل برسانیم. استفاده از مدلهای ذهنی، تمرین زنشین، طراحی محیط در این راه به ما کمک میکند.
چهارمین درس از راهبان ماراتن درمورد استحکام روانی
فکر کردن به آینده شما را از پا در میآورد.
باوجود اینکه راهب ماراتن صدها روز پیشِرو دارد اما هر روز صبح که از خواب بیدار میشود، فقط به یک چیز فکر میکند: ماراتنِ امروز.
راهب ماراتن در لحظه و در امروز زندگی میکند. او نه به گذشته میپردازد و نه دلواپس آینده است.
راهب ماراتن درک میکند که فرآیند و مسیر از همهچیز مهمتر است و آینده هم محصول جانبی کارهایی ست که امروز انجام میدهد.
ما هم به همین ترتیب؛ میتوانیم چشممان را از روی هدف برداریم و تمام تمرکزمان را به روی حالِ حاضر معطوف کنیم و از این طریق تمام تلاش و انرژیمان را صرف کارهای پیشِرو کنیم.
در نتیجه پس از مدتی در جهت اهدافمان به پیشرفت قابلتوجهی دست پیدا میکنیم و درنهایت وقتی که به هدفمان رسیدیم، خودمان هم غافلگیر میشویم.
پنجمین درس از راهبان ماراتن درمورد استحکام روانی
هدف معنادار، همهچیز را چند برابر آسان میکند
سبک زندگی یک راهب ماراتن طاقتفرسا ست.
آنها نهتنها روابط خانوادگی و دوستانهشان را فدای این سبک زندگی میکنند بلکه زندگی خودشان را هم به خطر میاندازند – احتمال زنده ماندنشان بسیار کم است.
راهبان ماراتن ساعت 12 شب بیدار میشوند. یک ساعت نماز میخوانند و دویدن روزانهشان را ساعت یک شب شروع میکنند و شبها هم حدود ساعت 9 به خواب میروند.
کالری دریافتی روزانه راهبان ماراتن تقریبا 1000 تا 1200 کالری ست. غذای آنها سوپ، برنج و چای سبز است.
علاوه بر این؛ راهبان ماراتن به ندرت فرصت میکنند بخوابند. بسیاری از آنها یاد میگیرند که نشسته یا حتی ایستاده بخوابند.
اما چرا کسی باید خودش را به چنین سبک زندگی محکوم کند؟
بسیاری از راهبان ماراتن گفتهاند که به محض اینکه ردا راهب ماراتن را پوشیدهاند، تمام وجودشان با میل به چالش کایهاگیو پر شده است و دوست داشتهاند از این طریق به روشنگری معنوی برسند.
هر بار که با مرگ روبهرو میشوند، بیشتر قدر زندگی و زنده بودن را میدانند.
همه اینها به این دلیل است که راهبان ماراتن به دنبال هدفی هستند که والاتر از زندگی خودشان است.
حکمت و راز استحکام روانی راهب ماراتن را میتوان در جمله زیر خلاصه کرد:
بی نظیر بود مرسی
یاد شعر فروغ افتادم میگه .و آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست .من ب پایان دگر نیندیشم ک همین دوست داشتن زیباست✅
برای منم خیلی جالب و عمیق بود ،
اینکه انسان ها چطور مرزهای ذهنی رو در مورد استواری جابجا میکنند.
خدا قوت خانم گل یاری
دستمریزاد
درود بر شما عالیه و هر کسی موفقیت بی قید و شرط میخواهد همین راهشه
مقاله فوقالعاده زیبایی بود…✨
سلام بسیار عالی بود رها کردن گذشته و معطوف کردن خودت به مسیر