هر ناراحتی فکری را با این راهکارهای قدرتمند ناپدید کنید
عدهای معتقدند که تشخیص مشکل، خود نیمی از راه حل است. گروهی دیگر از روانشناسان هدف روان درمانی با یکی از اهداف اساسی آن را خودشناسی و کسب بینش میدانند. باید بدانیم برای حل ناراحتی فکری و ذهنی خود، روشهای مختلفی وجود دارد که گاهی برخی از این روشها نادیده گرفته شده است.
بهترین روشهای درمان ناراحتی های فکری
تکنیک اول | یاد خدا را دست کم نگیرید
اولین نکتهای که در درمان ناراحتیهای روانی به نظر میرسد، اهمیت ارتباط معنوی با آفریدگار هستی است. اعتقاد ما بر این است که بنا به گفتهی قرآن کریم،دلها به جز با یاد خدا آرامش نمییابد. و اگر اثباتی بر این ادعا میخواهید این مقاله را بخوانید
به نظر میرسد که ارتباط با خداوند در مرحلهی بالاتر و عمیقتر از اینها باشد. استاد مطهری در این رابطه میگوید:
«روح عبادت و حقیقت عبادت که توجه به خداست، بازیافتن خود واقعی است».
بسیاری از دانشمندان در عصر حاضر، بشر امروز را سرگردان و بیپناه میدانند و معتقدند روح سرگردان آدمی در جست و جوی پناهگاهی است که امنیت خاطر بیابد. شواهد و تجربیات نشان دادهاند که پناهگاههای مادی تاکنون نتوانستند آرامش خاطر لازم را به بشر ببخشند.
از این رو ضرورت ارتباط معنوی با خداوند هر چقدر بیشتر احساس شود، انسان امروز سرگشته و حیران در جست و جوی مفهوم و هدف زندگی خویشتن است.
احساس پوچی که علت بسیاری از افسردگیهای عمیق است از همین جا ناشی میشود که فرد نمیتواند برای زندگی خویشتن و جهان هستی تفسیر قابل اعتمادی پیدا کند.
بنابراین اولین قدم در درمان ناراحتیهای شدید فکری و ذهنی این است که ارتباط خود را با خدای بزرگ بیشتر و عمیقتر کنید.
تکنیک دوم | به تواناییهای درونیتان ایمان داشته باشید
راه نجات انسان بعد از اتکاء و توکل بر خداوند اتکاء به خویشتن است. انسان باید به تواناییهای درونی خود ایمان داشته باشد و برای نقش خود در زندگی ارزش واقعی قائل باشد.
استاد مطهری بین دو جمله از موسولینی و علامه اقبال مقایسهای میکند:
موسولینی میگوید: آن که آهن دارد، نان دارد.
اقبال میگوید: آن که آهن است، نان دارد.
برای اینکه انسان بتواند از استعدادهای خود به بهترین نحو استفاده کند و متکی به نفس باشد،لازم است که قبل از هر کار، نیروی عقل و منطق را در شخصیت خود کشف کند و آن را حاکم بر شخصیت خود نماید.
توصیه میکنم برای شروع، بهترین درسهای اعتماد به نفس و تکیه بر خود را در این مقاله بخوانید
تکنیک سوم | بُعد عقلانی خود را پرورش دهید
مطالعات و تجربیات اخیر روانشناسی نشان داده است که که در درون هر فرد استعدادی نهفته است که میتوان از آن به عنوان بُعد عقلانی نام برد.
استعداد استفاده از عقل و منطق، برخورد با واقعیتها، بررسی عینی و دقیق آنها، آزمایش راهحلهای گوناگون و انتخاب بهترین راهحلها، این قدرتی است که همهی افراد بشر در هر شرایط و سنی،کم و بیش وجود دارد،منتها برخی به آن توجه میکنند و این استعداد را در خود پرورش میدهند و برخی آن را نادیده میگیرند یا متوجه اهمیت آن در زندگی خود نمیشوند.
نادیده گرفتن و استفادهی مناسب نکردن از این استعداد، عامل بسیاری از اختلالات شخصیتی و روانی است.
استاد مطهری آنجا که از حرص و بخل به عنوان نشانههای خودِ منفی بحث میکند،عامل به وجود آمدن این حالات منفی را حاکم نبودن عقل و منطق میداند و میگوید:
«اگر عقل و منطق باشد شخص میفهمد، کجا جای خرج کردن است»
شاید برایتان سؤال پیش آید که
عقل و منطق را چگونه میتوانیم پرورش دهیم؟
اریک برن میگوید:
استعداد عقلانی انسان مانند ماهیچههای بدن است، لذا برای تقویت آنها نیاز به تمرین و ممارست وجود دارد. هر چه بیشتر از این استعداد خود استفاده کنیم، بیشتر به رشد آن کمک کردهایم و هر چه بیشتر آن را به کار گیریم، قویتر و مستعدتر میشود.
منظور از حاکم بودن عقل و منطق بر شخصیت انسان این است که در برابر این سؤال که کجا باید عاطفی و کجا باید منطقی باشد، باز باید به عقل و منطق خود مراجعه کند و ارزیابی مناسب و واقعبینانهای از موقعیت داشته باشد.
استاد مطهری میگوید:
«علمای اخلاق میگویند، عاطفه باید توأم با عقل و ایمان باشد».
- ارتباط خود را با خدای خود مستحکمتر و با معنیتر نماییم.عبادت قسمتی از زندگی ما باشد، اما در ارتباط هماهنگ و متناسب با قسمتهای دیگر زندگی همچون کار و فعالیتهای اجتماعی.
- وابستگیهای خود را به دیگران و به عوامل خارجی کاهش دهیم و در زندگی خود بیشتر به خویشتن متکی باشیم.اشتباهات خود را بپذیریم و مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیریم.
- تلاش کنیم تا عقل و منطق بر شخصیت ما حاکم باشد و این استعداد را در درون خود کشف کنیم، پرورش دهیم و هرچه بیشتر از آن بهرهمند شویم.
- گذشته، گذشته و آینده هنوز نیامده است.بیهوده، نه افسوس گذشته را بخوریم و نه نگران آینده باشیم،بلکه آن امکانی را که اکنون در اختیار ماست(یعنی زمان حال) به کار گیریم و هر چه بیشتر از آن بهرهمند شویم.
- ارتباط خود را با واقعیتها حفظ کنیم.واقعیتها یعنی آن چیزهایی را که هستند با عقاید خود یعنی آن چیزهایی که باید باشند محفوظ نکنیم و تلاش کنیم به جای پیشداوریهای مختلف، واقعبینانه با مسائل و مشکلات خود برخورد کنیم.
- روابط اجتماعی خود را با دیگران بهتر و مؤثرتر کنیم و تلاش کنیم به جای برخوردهای قهرآمیز و تخریبی، رابطهای گرم و دوستانه با دیگران داشته باشیم،به آنها احترام بگذاریم و برای شخصیت خود نیز احترام قائل باشیم، احترامی واقعی، متناسب و دوجانبه، علاوه بر داشتن روابط مثبت اجتماعی، تلاش کنیم تا دوستانی صمیمی پیدا کنیم که در لحظات غم و شادی با آنها همراه و همدل باشیم و غمها و شادیهای خود را با آنها قسمت کنیم و خود را در غمها و شادیها آنان سهیم بدانیم.
- صداقت را به عنوان یک اصل بر نظام اخلاقی خود حاکم کنید و با دیگران صادقانه برخورد کنیم،لازمهی این کار این است که ابتدا با خود صادق باشیم، به خود دروغ نگوییم و قوت و ضعفهای صادقانه بشناسیم. در درجهی دوم این اصل را در رابطه دیگران اجرا کنیم و ریا، تظاهر، دروغ و نیرنگ را از زندگی خود حذف کنیم.
- توانایی خود و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسیم، استعدادهای خود را به کار گیریم و از خود بیش از حد تواناییهایی خود انتظار نداشته باشیم.
آرامش ذهنی و فکری حق تمام بشریت است.حتی اگر ذرهای از ذهن ما درگیر مسألهای ناراحت کننده باشد، جریان آرامش را در ما برهم میزند. برای داشتن آرامش واقعی در زندگی باید عوامل درونی و بیرونی را تحت کنترل خود درآورید و به قدرت وجودی خویش و ارادهی آهنین خود ایمن قلبی داشته باشید.
در همین زمینه بخوانید:
- چرا تاثیر فکر بر سلامتی جسم از هر قرص و دارویی بیشتر است؟
- اگر میخواهید در خواب غفلت نمانید این طرزفکر را باید داشته باشید
- ۳۷ جمله الهامبخش راجع به قدرت فکر از بزرگان
- اگر تاکنون فکر میکردید که غلبه بر مشکلات کار سختی است هنوز این روش را یاد نگرفتهاید
قشنگ بود
میتونست کاملتر هم باشه…
ممنون
سپاسگزارم از نظر ارزشمند شما.
پایدار باشید.