این 3 کلید اصلی متقاعد سازی دیگران را همیشه در دسته کلیدتان داشته باشید
واگرنه نمیتوانید به قلب آنها راه پیدا کنید...
تاحالا از این مسئله تعجب کردید که چطور یک نفر میتواند بر دیگری تاثیر بگذارد و رفتار و طرزفکرش را سوق بدهد؟ برای مثال شما با دوستانتان برای شام میروید بیرون اما نمیدانید کدام رستوران را انتخاب کنید؛ یکی از دوستان شما که تکنیک های متقاعد سازی را بلد است چنان راحت و زیبا نظر عمومی را با نظر خودش همسو میکند که شاید اصلا متوجه نشده باشید و فکر کنید که این شما هستید که انتخاب کردید به آن رستورانی که دوست تان توصیه میکند بروید !
متقاعد سازی را خیلی ها به عنوان یک هنر می شناسند؛ برای مثال ویلیهام برنباخ از بزرگان تبلیغات در این مورد میگوید «تبلیغات به صورت بنیادی هنر متقاعد سازی است و متقاعد سازی نه یک علم بلکه یک هنر است» زیرا هیچ راهی برای اندازه گیری آن وجود ندارد و فقط میتوان نتایج آنرا دید و بررسی کرد اما نمیتوان هیچ موردی را پیش بینی کرد.
اما آنچه که در چندسال اخیر با پیشرفت علم نوروسایکولوژی بدست آمده این است که نه تنها متقاعد سازی دیگران یک مهارت است، بلکه میتوان این مهارت را یادگرفت.
امروزه دیگر افراد حرفه ای روش های متقاعد سازی دیگران را در کنار مهارت هایی مثل کار با کامپیوتر، نرم افزار و سخنرانی یادمیگیرند و از آن به بهترین نحو استفاده میکنند.
اگر هنوز شک دارید که مهارت متقاعد سازی دیگر همان مهارتی است که به دنبالش هستید باید بدانید که مسئولیت موفقیتِ اکثر روابط تان با دیگران بر عهده تخصص شما در این مهارت است.
برای مثال اگر نمیتوانید رابطه خوبی با دیگران داشته باشید؛ از اینکه با آنها هم عقیده نیستید عصبانی میشوید و یا نمیتوانید آنها را راضی کنید تا حرف شما را گوش کنند، دلیلش این است که هنوز در زمینه هنر متقاعد سازی ضعف دارید و باید این مهارت را خیلی زود یادبگیرید.
اصول بنیادی متقاعد سازی؛
اگر شما بازاریاب باشید، مدیر فروش تان به شما خواهد گفت ‘سعی کن نیاز دیگران را به ویژگی های محصولمان ربط بدی’ و اینچنین اکثر اوقات شما فروش خوبی خواهید داشت.
اگر شما لوله میفروشد و وقتی مشتری نیاز دارد محصولی بخرد که عمر زیادی داشته باشد و نیاز به تعویض زود هنگام نداشته باشد؛ شما محصولی با ویژگی ماندگاری و کیفیت بالا را به وی پیشنهاد میدهید. به همین سادگی متقاعد میشود محصول شما را بخرد.
این اصل اول متقاعد سازی به نام متقاعد سازی مستقیم است.
وقتی شما به صورت مستقیم به کسی میگویید چه کار کند؟ چه کار نکند؟ چه رفتاری نشان دهد؟ چه بگوید؟ و آنقدر حرف شما منطقی و متقاعد کننده است که به آن عمل میکنند؛ مثل مثالی که زدیم.
اما بعضی وقت ها اصل اول جواب نمیدهد.
اگر به نوجوان سرکشی بگویید چه کار کند، مطمئن شوید او خلاف گفته شما را بدون در نظر گرفتن سود و زیاد و عواقب آن (هرچقدر هم که منطقی باشد!) انجام میدهد.
بعضی افراد حتی وقتی بالغ تر هم میشوند، هنوز دوست ندارند کسی به آنها بگوید چه کار کنند… هرچقدر هم که گفته دیگران به نفع آنها باشد اما آنها این روش را نمی پسندند.
بنابراین اینجا اصل دوم متقاعد سازی به نام متقاعد سازی غیرمستقیم قابل استفاده است.
طبق این اصل، شما ناخودآگاه رفتار طرف مقابل را جهت میدهید؛ کاری که رسانه ها میکنند.
وقتی شما در طول هفته 100 بار نام شامپوی AAAA را از تلوزیون و رادیو می شنوید، وقتی به مغازه میروید تا شامپو بخرید، اگر شامپو خاصی مدنظرتان نباشد، احتمال اینکه شامپوی AAAA را بخرید 90% است.
به همین راحتی…
حال که با دو اصل ابتدایی متقاعد سازی آشنا شدید، بهتر است برویم سر اصل مطلب :
3 کلید اصلی متقاعد سازی که در دسته کلیدتان لازم دارید…
در همین زمینه، نوشته های زیر را هم توصیه میکنیم بخوانید:
سلام. درست ترش اینه که ضمن عذر خواهی مجموعه( به علت خطا تایپیست و ویراستار محترم) از کسیکه داره متن رو می خونه دلجویی بشه به نظرم
چند مرتبه اومدم اشتراک ویژه بخرم ولی مطالب رو که خوندم دارای مشکلات تایپی و بعضا غلط های املایی بود. و من پشیمون شدم از خرید اشتراک ویژه. این نشون میده شما حتی برای کار خودتون هم ارزش قائل نیستید و با دقت انجامش نمیدید چه برسه به مخاطبی که هزینه کرده و اشتراک ویژه رو تهیه کرده.
با سلام – دوست عزیز حتی در کتابهای چند صد هزار بار بازنشر شده و روزنامههای کثیرالانتشار نیز غلط املایی یافت میشود ! این مقالات توسط انسانها نوشته میشوند که جایزالخطا هستند و بعضا در بعضی قسمتها انتظار غلط املایی وجود دارد که امری طبیعی است و تصحیح میشود پس از ویراستاری.
خیلی استفاده کردم اما واقعا نیاز به کسب این مهارت است.
خیلی خوبه که ایم قواعد رو بدونی چون تو مسائل کاریت خیلی جلو میندازتت
خیلی عالی بود ممنون بابت این مقاله ی فوق العاده