این موانع تفکر خلاق را اگر از بین نبرید نباید هرگز به خلاقیت امید داشته باشید
تفکر خلاق و پرورش آن این روزها، از جمله مباحث داغ محافل روانشناسی محسوب میشود که هزاران نظریه و تعاریف مختلف در مورد آن مطرح شده است. برای ایجاد تغییر در زندگی باید افکار و ایدههای نو و تازه را وارد ذهن کنیم تا از این طریق بتوانیم، به خواستههای ارزشمند خود جامهی عمل بپوشانیم.
اما نکتهای که در این بین شاید کمتر به آن پرداخته شده است، شناسایی عوامل مخرب در شکل گیری تفکر خلاق است.
عواملی که مانع از آن میشود تا ایدهای در ذهن ما شکل بگیرد، باقی بماند و به مرحلهی عمل برسد. باید این موانع را از سد راه تفکر خود برداشته تا بتوانیم به معنای واقعی کلمه فردی با تفکر خلاق باشیم.
کارهایی که همین الان باید تمام کنید
اگر میخواهید تفکری خلاق داشته باشید
باید مراقب باشید که وقتی تخیل شما در مسیری ناسودمند فعال میشود، فوراً آن را متوقف سازید. نمونههایی از اینگونه تخیلهای ناسودمند عبارتند از:
1 – رویای روزانه (بیداری)
همهی مردم رویای روزانه را به درجات مختلف تجربه میکنند و اینگونه رویاهای روزانه هنگامی ناسودمند تلقی میشوند که شخص بیش از حد در رویای روزانهی خود فرو میرود یا کنترل آن برای فرد غیر ممکن به نظر میآید.
در رویای روزانه، شخص خود را در موقعیتهای گوناگون و دلخواه میبیند و بسیاری از این رویاها بقدری عجیب و غریب است که باعث میشود فرد از واقعیتها دور شود.
از رویای روزانه باید به عنوان نقطهی شروعی برای شکل دادن به احساس بلند پروازی معقول، استفاده کرد.
جملاتی که فرد در زمینهی هدفهای نهایی خود میگوید با رویاهای روزانهی او شروع میشود. بنابراین اجازه ندهید از رویاهای روزانهی سازنده محروم شوید.
رویاهای روزانه هنگامی نامطلوب یا حداقل ناسودمند تلقی میشود که بر پایهی تخیل خلاق انجام نگرفته باشد. وقتی در رابطه با ناکامیها یا مشکلات شخص، رویاهایی به ذهن شخص میرسد، باید با بکارگیری نیروی تخیل دربارهی راه حل مشکل و شیوههای اجرای آن طرحهایی را فراهم آورد و به کشف این نکته پرداخت « که چگونه میتوان رویاها را به واقعیت تبدیل کرد». که این موضوع را به طور کامل در مجموعهای مقالهای با همین نام توضحی دادیم. از اینجا شروع کنید.
شما باید با یکی از «رویاهای روزانه» به تخیل خلاق برسید، اما باید مراقب آن باشید که در زمرهی میلیونها نفر از کسانی قرار نگیرید که هرگز، از رویای روزانه خود قدمی فراتر نمیروند.
2 – آشفته کردن ذهن (فرار ذهنی)
ذهن آشفته در نتیجهی افکار کنترل یا هدایت نشده به وجود میآید و بیشتر به رویای بیداری شباهت دارد. در این وضعیت ذهن فرد به حال خود گذاشته میشود تا به خواست خود به هر سوی که میخواهد سیر کند.
وقتی ذهن شخص پُر پیچ و خم یا آشفته میشود که با توجه به حوادث مربوط به هر لحظه از زندگیاش به اینجا و آنجا تغییر مسیر میدهد. شما صدای بوق یک اتومبیل را میشنوید و در همان لحظه به یاد یک فیلم تلویزیونی میافتید که مثلاً شب قبل و همراه با دوستان خود به تماشای آن نشستهاید.
همین یادآوری باعث میشود دوستان خود را که شب قبل با شما بودهاند به یاد آورید و برای مثال موی بلند و اصلاح نشدهی یکی از آنان ذهن شما را به خود مشغول دارد.بعد به این فکر میکنید که بهتر است به آرایشگاه بروید و در همین لحظه آرایشگاهی را به یاد میآورید که برای آرایش موی سر خود یکبار به آنجا مراجعه کردهاید و بلافاصله به این فکر میافتید که اخیراً در خیابان محل زندگی شما چند آرایشگاه باز شده است.
در این مثال دیده میشود که ذهن شما به هر مسیری که در جلویش باز شده است وارد میشود و در نتیجه ساعتی را با همین افکار خنثی یا ناسودمند سپری میکنید و به این ترتیب ساعتی از وقت گرانبهای شما به هدر میرود و در نهایت پس از گذشت چند ساعت حتی آنچه را که در این مدت ذهن شما را به خود مشغول کرده است به یاد نمیآورید.
هر چند ممکن است گاه پیچ و خم دادن به افکار برای شخص مفید باشد و باعث وانهادگی و استراحت وی گردد، اما اگر بیشتر اوقات خود را به تفکر ناسودمند سپری کنیم، حداقل ضرری که متوجه ما میشود به هدر رفتن زمانهای گرانبهای زندگی است.
توصیه میکنم برای جلوگیری از این موقعیتها و آشفته نشدن ذهنتان مقالهی رام کردن ذهن سرکش را حتما بخوانید.
3 – نداشتن وقت برای فکر کردن
برنامهی روزانهی خود را آنقدر پُر نکنید که ناگزیر شوید همیشه مشغول به کار باشید و برای اندیشهی خلاق فرصتی نداشته باشید. هدفهای نهایی شما با انجام فعالیتهایی نظیر «فکرکردن»، «برنامهریزی»، «عمل کردن» تحقق پیدا خواهد کرد و اگر شما بخواهید تنها با عمل کردن بدون اندیشه عمل کنید، به هدف نهایی خود نخواهید رسید.
4 – محول کردن تصمیمات به عهدهی هیجانات
اگر بخواهید تفکر و تخیل شما مفید باشد، باید تخیل خود را با کمک تصمیم و ارادهی خود، هدایت کنید. وقتی هیجانها، هدایت افکارتان را بر عهده میگیرند، در آن صورت اندیشهی شما گنگ و تحریف خواهند شد و حالات اغراقآمیز آن نیز شدت مییابد. اما وقتی تخیل شما به وسیلهی ارادهای که به کار میگیرید، هدایت میشوند، در آن صورت میتوانید در جهت دستیابی به یک هدف فعالیت کنید، برنامههای لازم را فراهم آورید و بر مشکلات خود غلبه کنید.
وقتی هیجانات شما هدایت ذهنتان را بر عهده میگیرند، در آن صورت افکار شما بر محور موضوعات خاصی و مانند اسب آسیاب بر گرد محدودهی معینی متوقف میشوند. در این موارد هر چند ممکن است در رابطه با مشکل خاصی، زمینههای گوناگونی نیز به ذهن شما برسد، اما هیجانها باعث میشوند به راه حلهایی برسید که بتوانید آن را در عمل به کار گیرید یا اگر چنین راه حلهایی را بکار گیرید در عمل برای شما سودمند نخواهند بود.
در این موارد پیشنهاد این است که وقتی از نظر هیجانی تحریک میشوید، «صبر کنید»، سعی کنید خود را آرام نگاه دارید. اجازه دهید دلیل و منطق، راهنمای شما باشد.بعد از عبور از این مرحله اکنون میتوانید به ذهن خود اجازه دهید تا به تخیل خلاق بپردازد.
5 – نگران شدن
نگرانی یکی از هیجانات آدمی است که باعث میشود استعداد خلاق شخص نابود شود و فرد نتواند از این توانایی والای خود بهره بگیرد.با بکارگیری تخیل خلاق خود برای تهیه و اجرای برنامههای سازنده، بر موقعیتهای نگران کننده فائق آیید یا در مواردی که ضروری به نظر میرسد، با موقعیت نگران کننده به مقابله بپردازید و به نحوی مشکل خود را به شیوههای معقول حل کنید.
[bs-quote quote=”اگر مشکل قابل حل شدن است پس چرا نگرانی؟اگر مشکل قابل حل شدن نیست پس نگرانی هیچ سودی برایت ندارد.” style=”style-13″ align=”left” color=”#3d3a35″ author_name=”بودا” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2018/06/بودا-ب.jpg”][/bs-quote]
جانِ کلام ما…
برای حل مسائل زندگی خود و خلق ایدههای تازه جهت پیشرفت در زندگی شخصی و کاری نیازمند شدید به مهارت تفکر خلاق هستید. پس بنابراین تمام تلاش خود را بکنید تا ذهنتان را در کنترل خود درآورید و اجازه ندهید او شما را تحت کنترل درآورد. در این صورت است که میتوانید انسانی خوشبخت با اندیشههای فوقالعاده باشید.
در همین زمینه بخوانید: