چند تکنیک هوشمندانه برای پیروزی در بحث ها که محققین توصیه میکنند استفاده کنید
پیروزی در بحث یکی از شیرین ترین لذت های زندگی است…
البته این به معنای آن نیست که بخواهید در طول روز با هرکسی، هرکجا و هر زمان بحث کنید تا در بحث پیروزی شوید. خیر، اصلا این طرزفکر اشتباه است. هدف از پیروزی در بحث، قانع کردن طرف مقابل به اینکه حق با شما است، هست.
بعد از انتخابات بحثبرانگیز آمریکا (و البته انتخابات داخلی که تا چند وقت دیگر شروع میشود) احتمال اینکه با شخصی صحبت کنید که نظری مشابه شما را ندارد بیش از پیش است… و با احتمال قوی بحث و گفتگویی در بین شما شروع خواهد شد که هردو طرفتان میخواهید طرف مقابل را قانع کنید.
خیلی راحت صحبتهای میان شما تبدیل به جر و بحث و حتی شاید دعوا خواهد شد.
حال، اگر طرف مقابلتان عضوی از خانواده باشد که دیگر هیچ…! آخر هفته همه خانواده را خراب خواهید کرد.
هفت تاکتیکی که در این مقاله عنوان خواهیم کرد، موفقترین تکنیک های هوشمندانه ای هستند که به شما کمک میکنند کاملا مودبانه حرف و نظر خود را پیش ببرید و آنها را قانع کنید.
این تکنیک ها را محقق کشف کرده اند و توصیه میکنند حتما استفاده کنید :
تکنیک شماره یک | سعی نکنید برنده شوید
اگر به باور و نظر شخصی حملهور شوید، آنها را در حالت مرگ و زندگی قرار میدهید. زمانی که آنها را به لبه پرتگاه میبرید، هیچ راه نجاتی برای آنها باقی نمیگذارید.
اگر میخواهید متقاعدکننده باشید، تمرین کنید که با طرف مقابل موافق باشید. نقطه نظرات طرف مقابل خود را در نظر بگیرید و آنها را به نتیجه منطقی یا حتی پوچشان برسانید. بر خلاف چیزی که مربیان مذاکره به شما میگویند، بحث کردن اصلاً منطقی نیست.
تکنیک شماره دو | مودب باشید
بدون توجه به اینکه چقدر چشماندازها و طرز تفکر طرف مقابل شما مسخره به نظر میآیند، به آنها احترام بگذارید.
پیتر دیتو، پروفسور روانشناسی دانشگاه کالیفرنیا، در سال 2014 به روزنامه نیویورک گفت: «اگر طرف مقابل شما احساس کند که برای وی ارزش قائل هستید، تمایل بیشتری به پذیرش اطلاعاتی خواهد داشت که باورهایش را به چالش میکشد.»
بعد از اینکه ارتباطی احساسی با طرف مقابل برقرار کردید، حال میتوانید منطقیتر رفتار کنید.
تکنیک شماره سه | سوالات باز بپرسید
اگر با همسر خود جر و بحثتان شده است، به توصیه جان کاتمنِ روانشناس، از وی سوالاتی بپرسید که باعث میشود بیشتر درباره احساساتش صحبت کند. سؤالهایی نظیر:
- اگر تمام ثروت دنیا در دستان تو بود، اوضاع را چگونه تغییر میدادی؟
- در سه سال پیش رو، دوست داری زندگیات چگونه باشد؟
- دوست داری شغلت چگونه باشد؟
پرسیدن این سؤالات در محیط کار هم مفید و کارآمد خواهد بود. چنین سوالات بی سر و تهی، تعاملی رقابتی در طرف مقابل شما القا خواهد کرد.
تکنیک شماره چهار | اعتماد به نفس خودتان را حفظ کنید
مردم به باهوشترین فرد حاضر در میان جمع گوش فرا نمیدهند، بلکه به صحبت های متخصص گوش میکنند !
مطالعاتی که در سال 2013 صورت گرفت، نشان داد که مردم برای کسانی که وانمود میکنند که میدانند چه چیزی درست است، سراسر گوش خواهند شد. برایان بونز، پروفسور مدیریت در دانشگاه یوتا، بر این باور است که مردم به جای اینکه گوش فرا دهند و ببیند که شخص مقابل چه میگوید، بهصورت ناخودآگاه به دنبال نشانههایی آشفته هستند تا فرد متخصص را پیدا کنند!
نظیر برونگرایی، جنسیت، نژاد یا سطح اعتمادبهنفس.
در سال ۲۰۱۳، برایان بونر به والاستریت ژورنال گفت: «امیدواریم که واقعیتها معیار اثربخشی باشند، اما در اغلب موارد، حدس میزنیم که چه کسی در جمع ما متخصص است و در کمال ناباوری کاملاً در اشتباهیم!»
تکنیک شماره پنج | نشان بدهید که دیگران با شما موافق اند
رابرت سیالدینی در کتابش با عنوان «تأثیرگذاری: روانشناسی ترغیب» به این موضوع اشاره میکند که «دلایل اجتماعی» یکی از بهترین تاکتیکهایی است که میتوان به کمک آن مردم را با چشمانداز و نقطهنظر خود وفق دهید.
این تاکتیک از تمایل مردم به وفق دادن خود با نقطه نظرات شما استفاده میکند. حال، بههیچ عنوان اهمیتی ندارد که چقدر این چشماندازها صحیح یا غلط باشد.
بر مبنای همین واقعیت، فرض میکنیم کاری که دیگران انجام میدهند در آن شرایط بخصوص درست است.
به همین خاطر است که وقتی صف طولانی یک رستوران را میبینیم، خوردن غذای آن رستوران برایمان وسوسهانگیزتر از هر زمان دیگری میشود. به همین دلیل است که در زمینه بازاریابی از افراد مشهور میخواهند که محصول یا خدماتی را تأیید کنند.
تکنیک شماره شش | از آمار و ارقام استفاده کنید
با استناد بر پژوهشی که در سال 2014 در دانشگاه کرنل و از جانب محققان، انر تل و برایان وانسیک صورت گرفت، مردم به دانشمندان و محققان اعتماد دارند. بنابراین، اگر کاری انجام دهید که شما را کمی شبیه به محققان کند – مثلاً از آمار، ارقام و نمودار استفاده کنید – قابلاطمینان تر خواهید بود.
تل و وانسیک در این رابطه میگویند: «به نظر میرسد که اعتبار یک محقق قدرتی متقاعد کننده به آنها، و حتی عناصر پژوهشی کوچک آنها، نظیر نمودارها، میدهد.»
تکنیک شماره هفت | فراتر از نظر خودتان بروید
این داستان که عمو یا رفیق شما در هر وعده صبحانه اش یک قالب کره میخورد و چاق نمیشود، چیزی جز یک حکایت کوچک نیست. اما اگر میخواهید شرایط را جدی بگیرید و کسی را متقاعد کنید، باید از دادهها و نمودارها استفاده کنید.
دادههایی که آنها را از مطالعاتی استخراج کردهاید که بهدقت بررسیشدهاند؛ بهترین کار این است که به دنبال موافقت عمومی باشید.
جکلین گیل میگوید: «محققان اغلب از موافقت عمومی با نیتی خوب و بهعنوان برگ برنده نهایی خود در بحثها استفاده میکنند. چنین موافقتی نظر همه محققان را گردآوری کرده است و تنها شما طرف دوم این توافق نیستید.
ممکن است یک یا دو محقق کماکان مخالف باشند، اما اگر عمده محققان به توافق برسند، بدین معناست که مدارک کافی برای حمایت از ایده مطرحشده وجود دارد.»
برای استفاده از این طرح، بهتر است نام کسانی که با نظر شما موافق اند و سطح و نفوذ اجتماعی بالایی دارند در بحث هایتان استفاده کنید.
در همین زمینه، نوشته های زیر را حتما بخوانید :
ممنون بابت این مطالب ….
و اینکه بنظرم یه مطلب خیلی مهم جامونده اینکه توی بحث ها صداتون تو هر شرایطی بالا نبرین و با خونسردی به طرف مقابل رفتار کنید طوری که متوجه بشه شما نیروی ذهنی تون قوی تر از اونه….!!؟