
آدمها دوست دارند پیشرفت کنند، جلو بروند و پتانسیلهای بالقوهشان را، بالفعل سازند؛ یعنی یکجورهایی به هر آنچه میتوانند، تبدیل بشوند. این، چیز عجیبی نیست و یک نیاز همگانی است.
طبق جدول نیازهای مازلو، ما سلسله نیازهای زیر را به ترتیب اولویت برای آدمها داریم :
- نیازهای فیزیولوژیک
خوراک، پوشاک، غریزه جنسی و مسکن - نیازهای امنیتی
نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اساسی - نیازهای عاطفی و اجتماعی
مثل احساس تعلق، عشق و محبت - نیازهای عزت نفس
احترام نسبت به خود و نیز، احترام دیگران به فرد - نیازهای خودشکوفایی و خودانگیزشی
یعنی شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان آدمی
پس طبیعی است که آدمها، موفقیت و توسعه و خودشکوفایی را دوست داشته باشند. اما این وسط یک نکتهای خیلی تضاد ایجاد میکند که آدم نمیداند با آن چه کار کند.
نکته هم این است که:
برای خودشکوفایی و عملیاتی کردن همه استعدادهای پنهانی که داریم، ما باید زحمت بیشتری بکشیم.
به قول مدرسان و سخنرانان موفقیت، برای رسیدن به چیزهایی که نداشتهایم، باید کارهایی بکنیم که تابهحال نکردهایم.
ما تا به امروز، عادت داشتهایم کارهایی بکنیم که تبدیل به عادتهای ما شدهاند؛ اما از این به بعد، باید عادتهای جدیدتر و چهبسا سختتری را برای خودمان در نظر بگیریم و این… قسمت سخت ماجراست.
همه سؤال ما این است که :
- چطور میتوان از مرزهای فعلی خود فراتر رفت؟
- چطور میتوان از مرزهای خستگی خود فراتر رفت و تبدیل به آدمی شد، که تا دیروز نبودهایم؟
- آیا اساساً ما این توان و بنیه روحی و روانی و حتی جسمی را داشته و داریم؟
خب، به جاهای خوبی رسیدهایم…
بحث را از همینجا شروع میکنیم؛ با عطف به این نکته که بنمایه این بحثها را، از روشهای بدنسازها گرفتهایم؛ چراکه نمونهها و مصداقهای جالب این موضوع تلقی میشوند. پس، ما بحث را به قول خودمان، بدنسازانه پیش میبریم؛ ولی شما فرض کنید که بحث، کامل است و عمومی.
آمادهاید؟
ما تا دیروز در زندگیمان، باید با وزنههای ثابت و مشخصی تمرین میکردیم.
طبیعی بود که تا دیروز، به نتایج و دستاوردهای خاصی هم میرسیدیم. به قول جک کنفیلد، «نتایج بهترین قاضیها هستند و هیچوقت دروغ نمیگویند.»
تا دیروز نتایج ما، نشان میدادند که چطور تمرین میکردیم و چقدر تمرین میکردیم و با چه وزنههایی تمرین میکردیم.
اما از امروز به بعد، ما تصمیم گرفتهایم کمی فراتر برویم و به موفقیتهای بیشتری برسیم. پس طبیعی است که کماکان با وزنههای دیروزی، نمیتوانیم تمرین کنیم.
چه باید کرد؟ تمرینهای جدیدتر و سنگینتر؛ برنامهها و پروژههای جدیدتر و سنگینتر؛ نظم و انضباط جدیدتر و سنگینتر.
اما اینها، همراه با درد و رنج خواهند بود، نه؟ کاملاً همینطور است.
» فلسفه درد و رنج را چه باید کرد؟
ما از درد و رنج فراری هستیم. اما از سوی دیگر، باید که رشد کنیم؛ چراکه یکی از نیازهای ماست. برای رشد کردن نیز، باید به حد و اندازههای جدیدتر برسیم و در این مسیر حرکت کنیم. اما حد و اندازه ما، مشخص است؛ همان حد و اندازه دیروز.
پس رسیدن به حد و اندازه امروز، به ما رنج وارد میکند. ما هم که از رنج گریزانیم. پس خداحافظ رشد و توسعه؟ نه، هرگز؛ ما باید رشد کنیم؛ پس طبیعی است که باید درد و رنج را هم تحمل کنیم. اما چگونه؟
من به عنوان یک فرد در شروع راه هستم و بسیار مشتاق برای گام برداشتن و طی کردن این مسیر زیبا و جذاب، ولی چون نقطه شروع هستم از نظر مالی نمیتوانم در گروه های متفرقه شما مانند عضویت در پروژه سوخت جت و سکوی پرتاب و…. شرکت کنم و از مقالات بطور کامل بهره ببرم آیا شما که به نقطه های خوبی از این مسیر رسیده اید برای افرادی مثل ما چه تدبیری می اندیشید تا با دستگیری از شروع کنندگان که توان مالی صفر دارند ما را به ادامه دادن ترغیب کنید و از اینطریق سرعت خودتان در این مسیر را تسریع کنید؟
سلام دوست عزیز؛ شما میتوانید به صورت رایگان برای همیشه از مقالات عمومی (مانند همین مقاله که درحال مطالعه هستید) و پادکستها و کلیپهای انگیزشی پروژه سوخت جت استفاده کنید تا زمانی که از نظر مالی تامین شدید میتوانید از دورههای آموزشی سوخت جت نیز استفاده کیند.
واقعا عملکردتون عالیههههه و جای هیچ بحثی نمی مونه
خیلی مقاله ی فوق العاده ای بود شخصا معتقدم بدون سختی کشیدن نمیشه موفق شد
سلام ممنون سوخت جت
مقاله سپاسگذاری وخلق ثروت تموم شد؟ که یه سری مقاله جدید شروع کردین؟