درس های پیروزی از جک ولش ملقب به بمب نوترونی جنرال الکتریک
آیا شما میتوانید ارزش خالص شرکتی که مدیریتش را بر عهده دارید 400% کنید؟
او این کار را کرد… جک ولش (Jack Welch) نامی آشنا و پرآوازه ای در بین مدیران آمریکایی است.
در سال 1935 متولد شد. در دانشگاه مهندسی شیمی خواند و بین سال های 1981 و 2001 مدیر ارشد شرکت بنام و بزرگِ جنرال الکتریک (General Electric) شد، جوان ترین مدیر ارشد تاریخ جنرال الکتریک شد و از طرف مجله Fortue به عنوان مدیر قرن از او یاد شد.
مدیران و کارمندان به او لقبِ جـکِ نوتـرونــی دادند.
او را به بمب نوترونی تشبیه کرده بودند که توانسته بود در مدت کوتاهی با کمترین امکانات تغییراتی عظیم در محصولات و فروش این شرکت بدست آورد.
در دوران مدیریتِ جک، ارزش بازار جنرال الکتریک از 12$ بیلیون دلار به 280$ بیلیون دلار رشد پیدا کرد.
آو با کاهش هزینه های اضافی، صرفه جویی های دقیق و افزایش دقت در تولید محصولات توانست به شعار معروفش یعنی “شرکت باید در صنعت خودش به عنوان شرکت شماره 1 یا نهایت شرکت شماره 2 معرفی شود ” رسید.
البته ناگفته نماند، جک شیوه مدیریت منحصر به فردی داشت؛
برای مثال هر سال باید حداقل 10% از مدیرانش را اخراج میکرد و همیشه به 20% مدیران ارشد با کارایی بالا هدایا و قسمتی از سهام شرکت را هدیه میداد و اینچنین در آخرین روزهای مدیریتش یک سوم سهام شرکت در بین کارمندان نمونه با کارایی بالا تقسیم شده بود.
جک به تخریب 9 لایه مدیریتیِ جنرال الکتریک نیز معروف است.
او سلسله مراتب مدیریتی را در هم ریخت و با ایجاد یک سیستم یکپارچه مدیریتی جوَی صمیمی در بین مدیران و کارمندان ایجاد کرد.
و در آخر، در آخرین روز پایانِ کار مدیریتی اش، بسته ای به نام تــَرک تحویل شرکت داد که در آن برنامه آینده شرکت برای موفقیت را نوشته بود و مدیران قسمت های مختلف را مشخص کرده بود؛ اما برنامه جک بعد از خودش عملا بی اثر بود و بدون حضور خودش به درستی و همانطور که انتظار میرفت، پیش نرفت.
بعدها به کمک برنامه 6 سیگما مدیریتی جک، شرکت موتورولا نیز رشد چشمگیری در پیشروی در بازار داشت که به خاطر همین موفقیت از طرف مجله Fortune به عنوان مدیر قــرن انتخاب شد.
آیا شیوه مدیریتی جک ولش میتواند الگویی برای رهبری زندگی و کارمان باشد؟
صــد البته همینطور است.
در ادامه این مقاله شما بهترین نکات و خلاصه تکنیک های رهبری و مدیریت طول زندگی جک ولش را میخوانید. آنها را یادداشت کنید و از امروز سرلوحه شیوه رهبری زندگی و کارتان کنید.
آیا آماده ایجاد تغییرات بزرگ در زندگی و کارتان همانند جک ولش هستید؟
- ارزش شرکت شما و ارزش خود شما با همدیگر در ارتباط مستقیم و نزدیکی هستند.
برای درک بهتر گفته جک ولش باید ایـــن لـغـت مـــهم را یادبگیرید. - اختلافات باعث بوجود آمدن نخبه سالاری میشود و تفاهمات باعث بوجود آمدن یک گروه با حد متوسط میشود.
اگر در شرکت شما اختلافات بر سر ایده ها زیاد است، نشانه خوبی است از پیشرفتی که میتوانید به کمک این اختلافات حاصل کنید. سعی نکنید اختلافات بر سر ایده ها و نظرات را سرکوب یا نادیده بگیرید، آنها به شما کمک میکنند گستره چشم انداز ایده هایتان را بزرگتر کنید. - ایجادِ یک فرهنگ جدید در سازمان، باید همواره نتیجه ای در بر داشته باشد – مثبت یا منفی
نه تنها ایجاد یک فرهنگ، بلکه هر اقدامی که در شرکت یا زندگی تان صورت میدهید، باید نتیجه ای در بر داشته باشد. این نتیجه میتواند مثبت باشد یا منفی اما به هر حال باید نتیجه دیده شود و بتواند در مورد آن قضاوت کرد. تغییراتی که هیچ نتیجه مشهودی ندارند اهمیتی هم ندارند. - ایجادِ یک محیط شفاف و قابل اعتماد جزو باید ها است.
در شرکت یا زندگی که کارمندان و آشنایان به همدیگر اعتماد نداشته باشند، دیر یا زود پایان آن شرکت یا روابط نزدیک است. سعی کنید به هر طریق ممکن، مهم ترین رکن یک شرکت یعنی صداقت و اعتماد را در بین کارمندانتان و پایه مهم زندگی سلامت یعنی اعتماد و صداقت را هم در بین خانواده و دوستانتان برقرار کنید. - جذب، پرورش و استفاده از نوابغ در سطح جهانی، جزو کارهای ناتمام در طول زندگی تان است.
به عقیده جک ولش، یک شرکت نخبه توسط کارمندان نخبه ای ایجاد میشود که یک مدیر باهوش آنها را استخدام و مدیریت میکند. - باید سیستم حمایت و پاداش بین کارمندانتان ایجاد کنید و اشتباهات آنها را به دلیلی برای پیشرفت شان تبدیل کنید.
اغلب اوقات مدیران سعی میکنند اشتباهاتِ حتی کوچکترِ کارمندانشان را بزرگتر از حد واقعی جلوه دهند تا آنها را از اشتباه کردن های بیشتر در اینده منع کنند. اما روش جک فرق دارد، او معتقد است افرادی که اشتباه میکنند جسارت این را دارند که بیش از افراد معمولی باشند. بنابراین آنها را باید حمایت کنید و سعی نکنید آنها را نادیده بگیرید. - ارتباطات ساده، پیوسته و متمرکز نتایج سریع تر و قابل مفهوم تری در سازمان دارند.
برای ارتباط با کارمندانتان از ارتباطات پیچیده، الکترونیکی و کاغذ بازی استفاده نکنید. کافیست در هفته چند دقیقه وقت بگذارید و با کارمندانتان به صورت رو در رو به صورت شفاف سوال بپرسید و اجازه دهید سوال بپرسند. - هیچ چیز به اندازه مصیبت ها باعث پرورش مهارت ها و اشراق بیشتر نمیشود.
در زندگی هرکس مشکلات و مصیبت هایی وجود دارد که نحوه برخورد با آنها کاملا بر آینده و موفقیت فرد تاثیر مستقیم دارد. برای اطلاعات بیشتر همراه با مثال فراوان مقاله تمام مشکلات زندگی تان را این فرمول طلایی حل کنید را بخوانید. - پس از مدتی باید تغییراتی در ژنتیک تان پدید بیاید : شما باید عاشق دیدن پیشرفت افرادی باشید که در تیم شما کار میکنند، ترفیع و رشد شخصی دارند.
تنها زمانی شما موفق خواهید شد که بتوانید به دیگران کمک کنید موفق شوند. هیچ تیم قدرتمندی تاکنون بدون موفقیت تک تک اعضای تیم، به موفقیت های بزرگی دست پیدا نکرده. برای اطلاعات بیشتر برای ساختن تیم های قدرتمند و موفق این مطلب را بخوانید. - یادگیری مستمر برای موفقیت حیاتی است – آنرا در اولویت هایتان قرار دهید.
فرق افراد موفق با افراد ناموفق در این است که افراد موفق یادگیری را تنها به دوران مدرسه نمیدانند و آنرا حتی پس از دوران مدرسه و دانشگاه نیز ادامه میدهند و حتی از هر شکستی درسی برای یادگیری میگیرند.
امروزه جــک ولش پس از بازنشستگی مدیر شرکت خودش یعنی Jack Welch Management Institue است. شرکتی که به مدیران جوان آموزش میدهد چطور کسب و کارهای موفق بسازند و اداره کنند. جک و همسرش سوزی ولش به تازگی کتابی منتشر کرده اند با عنوانِ MBAدر زندگی واقعی که با موفقیت چشمگیری در بین خوانندگان روبرو شده است. این کتاب شرح میدهد چطور از آموزه های MBA در زندگی واقعی استفاده کنید؛ در آینده خلاصه این کتاب را نیز برای شما عزیزان در پروژه سوخت جت قرار خواهیم داد.
اگر دوست دارید بیشتر مطالعه کنید، مقالات زیر برای شما هستند :
- چطور خیلی سریع مدرک MBA واقعی بگیرید؟
- اپرا وینفری – تاثیرگذارترین چهره زن دنیا درس هایی برای موفقیت شما دارد
- استیو بالمر – مدیر ارشد مایکروسافت و چند نصیحت شگفت انگیز
- 8 اصل موفقیت از شگفت انگیزترین فروشنده دنیا – تام هاپکینز
- درس هایی ساده برای موفقیت در زندگی از پیچیده ترین مغز اقتصادی تاریخ جان مینارد کینز
خوب بود
منتهی من احساس میکنم چگونگی کاربرد جملات رو با مثال بذارین بهتره
ببنین الان هر تیتری که شما زدین خودش یه کتابه
این که چگونه کاربردی بشه مسله ی مهمتریه
اصلا ایا این سبک مدیریت در کشورهای جهان سوم جواب میده یانه خودش مسله ایه
با تشکرررررررر
خوف است