اگر فکر میکنید برای شروع دیر شده باید یک واقعیت مهم را بدانید
چون کسی به شما آنرا نخواهد گفت...
شما هم از آن دسته آدم هایی هستید که فکر می کنید برای رسیدن به اهدافتان کمی دیر شده است؟
و حسرت این موضوع را می خورید که چرا زودتر دست به کار نشدید و دنبال اهداف تان نرفتید… اگر اینطور هست در حقیقت سن شناسنامه تان شما را محدود کرده و اجازه نمی دهد دنبال رویاهایتان بروید.
به احتمال زیاد تکه کلام معروف تان هم این است که در مواجه با انجام هر کار هیجان انگیز یا قابل جالب توجه بگویید :
‘از من دیگه گذشته، پیر شدم،
این کار برای جووناست، کاش زودتر شروع می کردم…’
اگر پاسختان بله است و این افکار را در سر دارید، پس شما با زنجیری به اسم سن دست و پایتان را بسته اید و خودتان را محدود به شرایط فعلی تان کرده اید.\ بهتر است ادامه ی مطلب را از دست ندهید، چون رازی را با شما در میان خواهم گذشت که ممکن است باعث ایجاد تحولی بزرگ در زندگی تان شود !
من این موضوع را قبول دارم که افراد موفق زیادی از کودکی دنبال رویاهای شان رفتند و از پایه شروع کرده اند؛ نمونه های این چنینی زیاد است و بدون شک می توانید با جست و جو در اطرافیان تان نیز نمونه های زنده ای مشاهده کنید.
مثلا موسیقی دانی که از کودکی شروع به کار کرده یا نقاش هایی که از سنین کودکی و نوجوانی تحت تعلیم قرار گرفته اند و مهارت لازم را آموزش دیده اند.
اما شاید برای شما هم جالب باشد تا با افرادی آشنا شوید که نه تنها در کودکی بلکه در جوانی نیز دنبال علاقه شان نرفته اند… ولی بالاخره شجاعت دنبال کردن رویاهای شان را در میانسالی پیدا کردند و به موفقیت های چشم گیری رسیدند.
یکی از این افراد آقای سام والتون است که در 44 سالگی به دنبال اهداف و رویاهایش رفت و دست به کار جدیدی زد.
این شخص برند Wal-Mart خود را درسن ۴۴ سالگی اش ثبت کرد و شروع به کسب و کار نمود، اما نه تنها با شکست مواجه نشد… بلکه در سال 2014 توسط مجله فوربز رتبه ی ۱۹ پرارزشترین برندهای جهان را به خود اختصاص داد.
اما آقای والتون تنها شخصی نیست که دیر شروع کرد و موفق شد؛ نمونه های بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارد.
آقای چارلز فلینت پا را فراتر گذاشت و نه تنها سن و سال را باور نکرد، بلکه نشان داد حتی در سن پیری هم می توان شروع به انجام کار جدیدی کرد و صاحب شرکت شد.
فیلنت در سن 61 سالگی شرکت IBM را راه اندازی کرد و در طول مدیریت خود به موفقیت های زیادی رسید.
اگر باز هم تاریخ را ورق بزنیم، پر است از نمونه های دیگری که دراواخر جوانی، میانسالی و پیری به هدف هایشان رسیده اند، مهارت جدیدی آموختند یا کسب و کاری را پایه گذاری کرده اند.
اگر این افراد اسیر ارقام و اعداد سن شان می شدند هیچ وقت به موفقیت دست پیدا نمی کردند و همیشه در حسرت رویاهای شان می ماندند.
اما حالا که این افراد موفق شده اند، پس بدون شک شما هم می توانید در هر سنی که هستید به آرزوهایتان برسید.
فقط کافیست عذر و بهانه ی سن تان را نیاورید و شجاعت دنبال کردن هدف هایتان را داشته باشید.
یکی از نمونه های بسیار جالبی که دوست دارم در این مقاله یادی از او بکنم جوزف کونراد، نویسنده مشهور انگلیسی است. کسی که تا بیست سالگی حتی انگلیسی هم بلد نبود و تا 39 سالگی نویسنده به حساب نمی آمد و به عنوان بازرگان دریایی کار می کرد.
در 39 سالگی تصمیم گرفت به حرف دلش گوش کند و به دنبال علاقه اش برود؛ پس بدون این که از سن و سال یا رقیب هایش بترسد شروع به نوشتن کرد و اسمش به عنوان یکی از موفق ترین و مشهورترین نویسنده های انگلیس در خاطرها ماند.
کاری که شاید بسیاری از انگلیسی زبان ها نتوانستند مشابه آن را انجام دهند، چون اسیر محدودیت های کاذب شدند و شجاعت دنبال کردن رویاهایشان را نداشتند.
اگر تاکنون قانع نشدید که سن و سال نمی تواند مانع موفقیت شود و حتما لازم نیست از کودکی نقاش یا نویسنده و موسیقی دان باشید و در بزرگسالی نیز می توانید شروع به این کارها بکنید؛ اگر باور ندارید اجازه بدهید مثالی از یک شخص بسیار مشهور برای شما بیاورم :
همه ی ما جی کی رولینگ را می شناسیم، نویسنده ی داستان های هری پاتر.
او یکی از مشهورترین نویسندگان انگلیسی است که کتاب هایش همیشه یکی از پرفروش ترین کتاب های جهان بوده است.
این کتاب ها جوایز بسیاری را به خود اختصاص داد و به زبان های بسیاری ترجمه شد و تقریبا در 400 میلیون نسخه منتشر شده است که پس از انجیل، پرفروش ترین کتاب دنیاست.
شاید برای شما هم جالب باشد بدانید این نویسنده بزرگ فقط یک معلم ساده بود، اما به خاطر آرزوهای بزرگی که در سر داشت و تلاش های زیادی که کرد توانست بعد از چند سال و با وجود شکست هایی که خورده بود، به موفقیت های چشم گیری دست پیدا کند و تبدیل به یکی از موفق ترین و مشهورترین نوسنده های جهان شود.
نکته ی مشترکی که بین همه ی این افراد وجود دارد، شکستن زنجیر محدودیت ها و بهانه های الکی و حرکت به سوی اهداف و استعدادهای شان است؛ شک نداشته باشید اگر شما هم دست از عذر و بهانه هایتان بردارید و باور کنید که هیچ وقت دیر نیست، می توانید در هر سن و شرایطی به آرمان هایتان برسید.
مثلا اگر نقاشی بلد نیستید در هر سنی می توانید نقاش حرفه ای شوید، چون قبل از شما افراد بسیار زیادی بودند که دیر شروع کردند، اما موفق شدند. پس چرا شما نتوانید این کار را انجام دهید؟
همین حالا شروع کنید و به رویاهایتان بیاندیشید و راه هایی که می توانید از طریق آن ها به آرزوهایتان برسید را مورد بررسی قرار دهید.
بدون تردید اگر تلاش کنید و محدودیت ها را باور نکنید، به زودی دیگر آرزو و رویا نخواهند بود و به حقیقت خواهند پیوست.
برای اینکه سریع تر حرکت کنید چند مقاله زیر را حتما بخوانید :
- کمبود استعداد بهانه ای بیش نیست اما چطور جبران کنید؟
- وقتی اولین کسب و کارم شکست خورد، خیلی ناراحت شدم اما این درس های مهم را یادگرفتم
- هیس !!! افراد موفق رویاهایشان را فریاد نمی زنند
- این تنها میانبر دنیای موفقیت را یادبگیرید و آنرا به هیچکس نگویید
و البته حتما مقاله «آیا انسان میتواند پشیمان نشود؟» را بخوانید.
سلام من مریم هستم ازبچگی توی روستابزرگ شدم اون موقعه هادخترهازودازدواج میکردن من اون موقع گریه میکردم میگفتم من نمیخوام ازدواج کنم من به درس علاقه دارم امانشد ازدواج کردم زندگیم پزاز فراز نشیب بوده حتی دوست دارم قصه زندگیم بنویسم بسیاربه نویسندگی علاقه دارم الانم گه گاهی مینویسم شعر میگم الان دوتابچه دارم دوقلو ۱۵ساله بچه های خوبی دارم شوهرم آدم خوبیه حالاتصمیم گرفتم ادامه تحصیل بدم عاشق معلمیم من باتمام قدرت شروع کردم نمیخوام کم بیارم دیگه بسه قصه خوردن خیلیامیخندن هیچ چیزبرام مهم نیست من عاشق بچه هاهستم میخوام به رویای بچگیم که معلم شدنه برسم اگرخواستیدمیتونم تجربه هایی که به درد بخوره دراختیارسایت قراربدم
سلام من ۱۳سالمه بعد از اینکه نظر های شما رو خوندم فکر کردم که وقتی افرادی از من بزرگ تر هستن و دارن میگن کاشکی زود تر می رفتم دنبال علاقه ام به این فکر کردم که کاری رو که شما انجام دادین و می گید الان ناراحت هستم من می خواهم از الان برم دنبال والیبال.
ولی از طرفی پیش خودم می گم که بعضی ها از من بیشتر والیبال بازی کردن و از من بیشتر بلد هستن من به اون ها می بازم و بهتره وقتمو تلف نکنم نروم دنبال والیبال از طرفی خیلی بهش علاقه دارم
بنظرتون چه کار کنم برم دنبال علاقه ام
جواد جان، اولا کاری که زندگی رو برات قابل تحمل میکنه انجام بده، ثانیا کاری نداشته باش که الآن تو کجایی و دیگران کجان، هر کاری رو با عشق انجام بدی، همه شرایط مهیا میشه تا به یکی از بهترینهای اون کار تبدیل بشی، پس حتی یک روز هم از دست نده…
سلام
من حامدم 30 سالمه 5 سال تویه شرکت خصوصی کار میکردم که الان دو ماهه بیکارم
هر جام رزومه میدم کارم درست نمیشه واقعا دچار سردرگمی بدی شدم
متاهل هم هستم
واقعا اگه کسی میتونه کمکم کنه تا ببینم باید چیکار کنم
سلام،در جواب شما،حتما شهرهای مختلف برو،و مخصوصا شهرهای صنعتی،مثل،کرج، اصفهان ،یزد، قم،اینجا ها خیلی کار هست،شماره پیدا کن،حضوری برو،با توکل بر خدا ایشالا پیدا میشه،گاهی باید تن به غربت داد.
سلام من32 سالمه لیسانس نرم افزار هستم از 20-21 سالگی فقط درگیر روابط عاطفی بودم و هیچ کاری جز اینکه یک سال تو دبیرستان علوی کار کردم نداشتم یه بار جوونیا ازدواج کردم یه بارم بعد سربازی یعنی وقتی از دبیرستان بیکار شده بودم با یه خانم 40-41 ساله آشنا شده بودم خودمم 28 ساله بودم طی روابط عاشقانه درگیر شدم باز آرایشگر بود بهم وعده وعید ماشین و پول داد و ازدواج کردیم الان 6 ساله دارم عذاب میکشم امروز که دارم مینویسم جداییم و منو از خونه بیرون کرده همه قول هاش باد هوا بود و فقط لج و لج بازی و بچگی و شکاکی داشت
ببخشید الان بعد اینهمه شکست فکر کنید با یه دست لباس برگشتم خونه بابام و فکرم درکیر آینده هستش چیکار میتونم بکنم با این همه فشار و استرس و پادرد و شکست روحی؟؟؟یکی کمکم کنه
سلام دوست عزیز
تجربه زندگیت رو خوندم. شکست و تجربه به ظاهر بد پلیه واسه موفقیت. اگر بخوای شکست هات رو توی فکرت بزرگ کنی ، فقط باعث رنج و شکست بیشترت میشن. تو آنچنان
شکست عجیبی نخوردی و سن خیلی بالاییم نداری، قطعا میتونی باز هم شروع کنی. خود من تا حالا 3 بار کاملا ورشکست شدم و باز شروع کردم. خدا واقعا کمک میکنه. اولین باری که ورشکست شدم گفتم حتما میمیرم و همه چی واسم تموم شده، اما
باز شروع کردم و خدا هم درهای زیادی واسم باز کرد. من الان 37 سالمه و درسته که هنوز نتیجه که می خوام رو نگرفتم اما کاملا دارم موفقیت پیش روم رو حس می کنم.
باورکن ایمان به خدا و داشتن عزت نفس همه چی رو درست می کنه. مطمئنم خیلی
گزینه ها داری که خودتم ازشون اطلاع نداری
بزرگوار ناامید نباش. شروع کن به یادگیری شاخه ای که بهش علاقه مندی و اگر این شاخه کامپیوتره چه بهتر . میتونی برنامه نویسی و مباحث مربوطه رو یادبگیری و درامد خوبی داشته باشی
سلام من عباس هستم در سن ۳۹ سالگی در رشته زبان و ادبیات آلمانی در دانشگاه شهید بهشتی تهران قبول شدم. تازه میخوام زبانهای دیگه ای رو هم شروع کنم خط و نقاشی و خیلی چیزای دیگه تازه شروع کردم به ورزش و میخوام به وزن و اندام دلخواهم برسم. انشاالله شما هم موفق بشید و به آرزوهاتون برسید این پیج اینستاگرام منه: germanlangusgeir
من از بیستو یکی دو سالگی بود که فکر کنم رفتم برای گواهی نامه که مثلا توی سن کم یاد بگیرم که تجربم بره بالا، ولی بعد از یک دوره(حدود 10 تا 12 جلسه)ولش کردم،استادم میگفت خوبی ولی هر کسی خودش بهتر میدونه به درد میخوره یا نه،دانشگاه رفتم ولی باز ولش کردم،عاشق موسیقی بودم و هستم رفتم دنبالش تو سن فک کنم 25 یا 26 سالگی ولی بازم ولش کردم،از اون موقع که یادم میاد (از شاید دبستان) همیشه توی خونه بودم از اینکه توی دید دیگران باشم میترسیدم وقتی مثل بچه های دیگه میدویدم زود خسته میشدم واسه همین هیچ وقت ورزش نکردم و الان حالم از هیکل خودم بهم میخوره(بعد ها فهمیدم مشکل تیروئید هم دارم همیشه میدیدم از همون بچگی همه از من جلو ترن،از 7 سال پیش رفتم توی فروشگاه لوازم جانبی کامپیوتر تا الان که سی سالمه(چند ماه بیشتر)،تخصصی ندارن جز تا حدودی کار ببا ویندوز ونصب نرم افزارها همین(به اون شکل به شغل کامپیوتر علاقه نداشتم که برم دنبال تخصص هر چند اگه میرفتم هم بازم هیچی نمیشدم) ،از خرداد 99 فروشگاه جمع شد و منم بیکارم هرچند قبل تر گفته بودم دیگه نمیخام بیام والان یه پسرم که هیچی نداره و هیچی بلد نیستش وهیچ پولی نداره،دست های لاغر بدن مزخرف بعدش چجوری انتظار دارین الان که سی سالمه شروع کنم و توی مدت کوتاه به نتیجه برسم مثلا تا 5 سال دیگه خودم رو بسازم برای خونوادم مفید باشم تا 35 سالگی ازدواج کنم و حس خوبی از زندگی داشته،نخیر بعضی ها بازنده به دنیا میان و آخرش با فلا کت هم از دنیا میرن نمونش خود من که هیچ وقت به درد هیچی نخوردمو نمیخورم حالا برد همش حرفای خوب بزنید.
سلام آقای علی
شما 30 سالته بدن مزخرفی داری ،بیکاری ، هیچ پولی نداری ،و هیچ موفقیتی تا به حال کسب نکردی، ازدواج نکردی و …
فک کنید 10 سال گذشتته (10 سال فک نمی کنم زمان کمی باشه)، الان شما 40 سالته بدن مزخرفی داری ،بیکاری ، هیچ پولی نداری ،و هیچ موفقیتی تا به حال کسب نکردی، ازدواج نکردی و …. این یک مسیره که میتونی طی اش کنی
یا
الان شما 40 سالته ، 10 ساله داری باشگاه میری ، بدنم عالی نیست ولی مزخرفم نیست… میلیاردر نیستم اما درامد کمی دارم، این 10 سال چنتا موفقیت کوچیک داشتم ، مثل یاد گرفتن چنتا حرفه ، و توی رابطه با دختری هستم که از ته قلبمون هم و دوست داریم ….
این کمترین مسیری بود که میتونید انتخاب کنید
شما مختارید ، انسان خودش سرنوشت خودش رو میتونه تغیییر بده
چه حرفهای امیدوار کننده ای…!
عجب حرفهای حقی زدید
سلام من امیدم ۲۶ ساله از بوشهر بشدت به فوتبال علاقه دارم بنا به دلایلی چند سالی از فوتبال دور بودمولی الان با توکل بر خدا میخوام دوباره شروع کنم و با باور به خدا و باور به خودم و انگیزه بالا با قدرت میخوام برم جلو به حرف هیشکی هم گوش نمیدم
اینجور که معلومه همه میخوان تو سطح جهانی موفق و مطرح بشن!
نمی گم نشدنیه ولی همه قرار نیست موفق بشن!
همه قرار نیست پولدار باشن.
اگه اینجور بود که الان 7 میلیارد آدم مولتی میلیاردر موفق داشتیم!!!!!
دنبال چیزایی که میخواین برین ولی اگه نشد ینی نمیشه دیگه.
بازم میگم دنیا به آدم های معمولی و یا حتی بدبخت و بیچاره هم نیاز داره تا در تعادل باشه.
من میگم وقتی همه چی اون دنیاست و این دنیا جز بازی و سرگرمی نیست چرا انقد نگران آینده هستیم.
فقط شاد باشین و از لحظه لذت ببرین و البته عبادت رو هم فراموش نکنین!!!!
یا حق!!!!!
بله صحیح
عده ای ممکن موفق بشن ولی قرار نیست همه پول دار و همه موفق بشن اگه اینجور بشه که دیگه سنگ روی سنگ نمی مونه
بله این افرادنماد امید هستن
سلام من ۲۰ سالم و به فوتبال علاقه دارم به نظرتون میتونم یه فوتبالیست بشم
سلام دوست عزیز وقتی میخوای بشی دیگه از کسی نپرس که میتونم یا نه با توکل به خدا و با نام و یادش شروع کن و برو جلو به اینم فکر نکن که میشه یا نه حتی اگر یک هزارم درصدم نشد این محمه که عمرت رو برای علاقت صرف کردی و با یه آرزوی قشنگ زیستی این یعنی زندگی نه مثل ۹۹ درصد انسانها که فقط برای یه لقمه نون و اب و با حرص و جوش و ترس و لرز ذره ذره آب میشن اینا در اصل در تمام عمر دارن میمیرن پس زندگی کن داداش با توکل به خدا دستت رو بذار تو دستش و حالشو ببر یا علی ع سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات
من 28 سالمه . خدمت رفتم و اخرین مدرکم پیش دانشگاهی ریاضیه. تا 19 سالگی اصلا به فکر این نبودم که به چی علاقمندم و دنبال چی برم. اما از اون به بعد همه چی رو امتحان کردم و همیشه فکر میکردم باید نقش تاثیرگذاری تو دنیا داشته باشم و تخصص منحصر به فردی داشته باشم. شروع کردم به امتحان ورزشهای مختلف ، سازهای مختلف موسیقی، برنامه نویسی ، الکترونیک ، سه سال مغازه داری و فروشندگی ، سه سال تلاش برای خوندن زیست و کنکور تجربی و در نهایت به شناختی از خودم رسیدم که به الکترونیک ، برنامه نویسی و ریاضیات و فیزیک به شدت علاقمندم و هیچ وقت ازش سرد نشدم . الان در این سن تصمیم دارم برم رشته برق الکترونیک که همه علایق من رو یک جا پوشش میده . و از اینکه این چند سال رو با امتحان کردن گذروندم پشیمون نیستم . چون مسیرهای اشتباه و عقده های درونیم رو خالی کردم. حالا بدون هیچ تردیدی در رشته برق ادامه تحصیل میدم و تا اخرش میرم . هیچ وقت دیر نیست ناامید نشید. ضمنا بیشتر افراد موفق بعد از سن سی سالگی به موفقیت های بزرگ رسیدن، تعداد افرادی که زیر 30 سالگی موفق شدن خیلی کمتر هست.
سلام من ۲۹سالمه از بچگی عاشق ورزش بودم همیشه وقتی خبرهای ورزشی رو نگاه میکردم خودمو تو اون جایگاه تصور میکردم اما متاسفانه بخاطر شرایط و نداشتن حمایت کننده از اروزوهام فاصله گرفتم و از سن ۱۹سالگی کار کردم الان که ۲۹سالمه خیلیییی حال دلم بده و ناراحت از اینکه چرا دنبال ورزش نرفتم و فک میکنم برای شروع خیلییی دیر شده نمیدونم واقعن باید چیکار کنم حرفهای خوب هست اما برای ساعتی میل به رسیدن به ارزوهام در من شکل میگیره خصوصن اینکه الان بعد از ۹سال رابطه عاطفی ضربه روحی خیلی بدی خوردم و واقعن حس میکنم توان هیچ کاری رو ندارم و پاهام سست شدن حتی نای بلند شدن رو ندارم و از َشغلمم بیرون اومدم نمیدونم اصلن باید از کجا شروع کنم نمیدونم باید اصلن شروع کنم؟فک میکنم چند سالی بیشتر از عمرم نمونده که بگذرونم اما فکر اینکه حسرت به دل بمونم بخاطر نرسیدن به ارزوهام ناراحتم میکنه و اینکه دلم نمیخواد موفقیتم رو تو سن بالا تجربه کنم،اینکه ۵۰ساله باشم و موفق دلم میخواد تو جوانی این موفقیت رو کسب میکردم واقعن ذهنم اشفته است و از طرفی ذهنم پراز فکر در مورد رابطه شکست خوردمه که جایی برای فکر کردن به رویاهام رو نذاشته فقط اینو میدونم که هیچ کدوم از حالام خوب نیستن….
من امروز داشتم اشک میریختم که چرا دیر جنبیدم چرا قبلا دنبال علاقه هام نرفتم والان با مقاله شما کمی انرژی گرفتم الام فوق لیسانس هستم ویه مدت استاد مدعو بودم ،ولی وقتی به خودم و کارام نگاه میکنم وگذشته رو مرور میکنم فهمیدم دوس دارم یه آرایشگر شم،ولی نه پشتوانه دارم نه شوهرم اجازه میده ،الان نزدیک ۳۹ سال دارم و دوس دارم به هدفتان فک کنم ولی افسوس یه دست صدا نداره و تنهام،نمی دونم باید چکار کنم دوس ندارم دست از رویاهام بکشم،لطفا کمکم کنید
خواهشا یکی جواب منو بده من ۱۹ سالمه برای شروع دیر شده؟؟؟؟
نه بابا اصلااااا دیر نیست خیلی هم سن خوبیه برای پیدا کردن و دنبال کردن علاقه واقعیت .
ولی برای یه قهرمان ورزشی شدن سن بیست واقعا دیره
21 سالمه شاید فکر کنید اوایل راهم ولی وقتی اطرافیانمو نگاه میکنم حس میکنم اخر راهم با خوندن این مقاله دلم خواست ریسک کنم و برم دنبال علاقم.امیدوارم که همه چی خوب پیش بره
سلام به همه عزیزان دل منم تاره دارم شروع میکنم ارتعاش یک شغل کارمندی رو بدم .اگاهی میتونه بهتون کمک کنه مخصوصا اگاهی در زمینه قانون جذب که ارشدترین قانون جهان هست پیشنهادم اینه توی دوره کارشناس جذب شوید استاد امیر شریفی شرکت کنید تا بفهمید چه قدرتی دارید و چطور راحت به هرچی میخواین برسید من جذبای عالیه زیادی داشتم تغییر سخته اما شدنیه زی
من 29 سالمه… بعد از تجربه 4 ساله خودم میتونم بگم یکماهه با این کلمه اشنا شدم که شروع کن تا علاقه ات رو پیدا کنی… همیشه میگفتم نمی دونم چی میخوام. نمی دونم چ رشته ای برم. نمی دونم ب چ کاری بزنم.. هه زندگی ام با نمی دونم بود و کسی هم کمکم نکرد تا معمای من حل شه… الان بعد از ماهی 6.500.000 قسط می تونم بگم هنوز امید دارم و میخوام از کارمندی خارج بشم و شروع کنم.
سلام
چطوری علاقه تون رو پیدا کردید؟
منم نمیدونم باید چیکار کنم؟ اصلا نمیدونم دیگ ب چی علاقه دارم؟!
28 سالمه
ممنون میشم کمکم کنید
از رشته فعلی خودم ک فارغالتحصیل شدم، مهندسی کشاورزی ناراضی هستم، میخوام تغییر رشته بدم اما نمیدونم واقعا چ رشته ای رو ادامه بدم؟؟؟!؟
من 40 سالمه ومتاسفانه درهیچ زمینه ای نتونستم موفق بشم علی رغم هوش واستعدادهای بالا زندگیم سراسر شکست درکار وروابط عاطفی بوده انقدر زجر کشیدم ک ازهمه چیز سیر شدم و ب مشکلات روحی مبتلا شدم الان یک فرد داعونم ک هیچی حالمو خوب نمیکته میگن من چشم خوردم یا طلسم شدم راستش خودم باور کردم چون اصلا زندگیم ومسایلم طبیعی نیس من دختر فوق العاده زیبا و باهوشی بودم اما.
بیکار نشین اگهی روزنامه ها رو نگاه کن مرتب و هر روز بالاخره یه موضوعی توجهتو بهش جلب میکنه دنبال کار باش وقتی کار میکنی کم کم دستت میاد به چی علاقه داری و به چی علاقه نداری کم کم درت ارزو شکل میگیره
من چهل دو سالمه دارم میرم دنبال علاقه ام…برو در زمینه فنی مثل تعمیرات موبایل کار کن..یا طراحی لباس دوزندگی عااالیه
سلام من ی فرد ۴۶سال سن دارم و از سن ۱۵سالگی در کنار درس کار کردم در زمینه خرید فروش ولی تحصیلاتم را ادامه ندادم و میشه گفت در همه زمینه فعالیت کردم ولی ادامه ندادم در ی رشته و همش از این شاخه به اون شاخه ،الان خیلی تجربه زیادی دارم در زمینه فعالیت خرید و فروش و یا صادارت و واردات ولی موفق نبودم،در خارج از کشور فعالیت داشتم ،باز موفق شدم ولی ورشکست شدم ،البته ایراد از خودم بود و اعتماد بی جا ،الان هم در روسیه زندگی میکنم و کم بیش از ایران باری میآورم ،ولی موفق نیستم ،قبلا خیلی آدم ریسک پذیری بودم ولی الان نه،الان همش استرس بعد یا آینده را دارم لطفا راهنمایی کنید نمیدونم از کجا شروع کنم و دستم خالی شده
سلام
من ۲۴ سالم و از اونجا ک یادمه از بچگی همیشه استرس داشتم و در هر دوره ای از زندگیم تنها بودم تا الان. تو درسام هیچوقت موفق نبودم رشته ایم ک انتخاب کردم هیچ علاقه ای هم بهش نداشتم ک بعد پنج ترم بیخیالش شدم و رفتم سربازی و الان ی هشت ماهی میگذره از تمام شدن سربازی.الانم ی آدم افسرده شدم ک نمیدونم ب چی علاقه دارم ک بخوام ادامه بدم کلا از همه چی ناامید شدم همیشه با خودم میگم دیگه دیر شده بعضی موقع ها دلم میخواد از ی جایی شروع کنم اما نمیدونم از کجا فقط دلم نمیخواد ی آدم بی سواد باشم و اینطور ب زندگیم ادامه بدم.کلا افسرده نا امید شدم فقط دلم میخواد ب ی موفقیتی برسم.اما بخاطر اینکه هیچوقت در درسام موفق نبودم سواد زیادی ندارم.خواهش میکنم کمکم کنید ک باید از کجا شروع کنم ک منم مثل همسنای خودم یا بسیاری از افراد دیگه موفق باشم و ب زندگی امیدوار باشم.
ببخشید ک طولانی بود اخه خیلی داغون شدم دوس دارم از این بلاتکلیفی در بیام.ممنون میشم اگ کمکم کنید.
24 سال که سنی نیس..الان تنها کاری که باید بکنی اینه که ببینی به چ کاری علاقه داری…و از اونجایی که دوس داری آدم باسوادی باشی باید بری دانشگاه ، بقیشم ک دیگه مشخصه..
فقط اینو بدون باید سخت برای هدفت بجنگی تنها در اون صورت موفقیت حتمیه..
سلام
باید بگردید و جستجو کنید و دست به عمل بزنید
ندین سال پیش کتابی در مورد زنان موفق خوندم نوشته بود: برای اینکه بفهمید باید دنبال چه کاری برید و در چه کاری موفق هستید، باید پارتیزان تجربه شوید. یعنی کفش آهنی به پا کنید و پیوسته تجربه کنید، خودشناسی کنید و در کنار تجربیات عملی بالخره متوجه خواهید شد که روحیات شما برای چه کاری مناسب است
تستهای راوانشناسی در زمینه نوع هوش و استعداد را دست کم نگیرید بسیار کمک کننده است. موفق باشید