اگر مطالعه ای، حتی مختصر و ناچیز، در مورد رموز موفقیت داشته باشید حتما به این نتیجه می رسید که تغییر الفبای موفقیت است… مخصوصا اگر یک تغییر اساسی مدنظر باشد !

منظورمان از تغییر اساسی تمام دگرگونی هایی است که در طرزفکر، ارزش ها، اصول و عملکرد ما اتفاق می افتند.  در تئوری، همه خواهان تغییر هستند، چه کسی را می توان یافت که نخواهد وضعیت فعلی اش را به وضعیت بهینه تر، بهتر، شادمانه تر و پرافتخار تر مبدل کند.

اما چرا این اتفاق نمی افتد؟
پاسخ این است که در عمل بسیاری از این افراد مشتاق و مصمم با شکست مواجه می شوند… همانطور که در تصویر این مقاله میبینید، فرد سوال کننده می پرسد «کیا تغییر میخواهند؟» همه دست شان را بالا برده اند و در ادامه می پرسد :

چرا اکثر آنهایی که تغییر میخواهند، حاضر نیستند تغییر کنند؟
پیش از اینکه بدانیم چرا تغییر و در واقع یک تغییر اساسی گاها غیرممکن است و چرا بعضی از تغییراتی را که غیرممکن میدانیم، بدون آنکه بدانیم انجام میشود (و بعدا تعجب میکنیم!) بهتر است تفاوت انواع تغییرات را نیز بررسی کنیم :

منظور از تغییر اساسی چیست؟

تغییر شامل تحولاتی است که ابتدا در فرد و سپس در اعمالش بوجود می آید. پس منظورمان «تغییر درونی» است و نه تغییراتی که بدلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی زندگی فرد را متحول می کنند.

دسته ای از این تغییرات واقعا فیزیولوژیکی هستند و به سن و دوره های متفاوت زندگی وابستگی دارند؛ مثل بلند شدن قد، رشد موها، بلوغ و یا برای مثال، بیشتر انسانها رفتارهایی پرخاشگرانه و ضد اجتماعی را در دوران نوجوانی و بلوغ خود تجربه می کنند.

پیشرفت بدون تغییر، غیرممکن است. آنهایی که نمیتوانند ذهن شان را تغییر دهند، در این دنیا هیچ چیز را نمیتوانند تغییر دهند.
ــ جورج برنارد شاو

این تغییرات بهیچ وجه تغییرات روانشناختی نیستند و فرد کنترل بسیار کمی بر آنها دارد، زیرا منشا بسیاری از آنها هورمون ها هستند.

این تغییرات برای همه رخ می دهند… خب تا اینجا همه چیز طبیعی است.

نمونه ی دیگر این تغییرات که منشا روانشناختی دارند و در واقع در شخصیت انسان ها خودشان را نشان می دهد، این است که با افزایش سن افراد گرایش های محافظه کارانه و قاطعانه تری پیدا می کنند و از لحاظ عاطفی به انسان هایی باثبات و سنجیده تری تبدیل می شوند.

این یک حقیقت است که با دور شدن از دوران نوجوانی و جوانی انرژی ما رفته رفته تحلیل میرود و از حس کنجکاوی ما بشدت کاسته می شود ! نتیجه اینکه اگرچه برای بررسی تغییرات باید عوامل مهمی مانند فیزیولوژی و البته رده های سنی را در نظر گرفت ولی بطور کلی (و نه بعنوان یک قانون) همچنان که بزرگتر میشویم و از دوران نوجوانی و جوانی فاصله می گیریم متاسفانه به افرادی آرام تر، بالغ تر و در عین حال منفعل تر تبدیل میشویم و در کل نسبت به تغییرات مقاومت بیشتری از خود نشان می دهیم…

مهمترین سوال پیش روی ما که می خواهیم به آن بپردازیم این است :

همواره امکان تغییر اساسی از درون وجود دارد ؟

•  آیا ممکن است فردی که قبلا تمایلاتی کاملا درون گرایانه داشته است، در برهه ای به فردی برون گرا و با تعاملات اجتماعی گسترده مبدل شود؟
• آیا این امر ممکن است که شخصی که  تمایلات خودشیفتگی و خود محوری را برای سالها از خود نشان داده، به فردی دلسوز و گرم تبدیل شود؟
• و آیا موردی سراغ داریم که فردی باهوش پس از مدتی به فردی کودن تبدیل شود؟

عضویت و مشاهده کاملورود برای اعضا

اطلاعات خود را جهت ثبت نام وارد کنید:

اشتراک خود را انتخاب کنید:

• یـک سالـه / 365 هزار تومان /

وارد به حساب کاربری تان شوید اگر قبلا حساب کاربری ساختید.

Apply معتبر نامعتبر

بازگشت

در همین زمینه، نوشته های زیر را حتما بخوانید :

• انتقاد پذیر باشید چون جان سی مکسول توصیه میکند
• این 22 رهبر دنیای کارآفرینی 22 راز مهمی را برای شما فاش میکنند
• 10 ویژگی شخصیتی که افراد موفق دارند (اما افراد معمولی از آن خبر ندارند)
• 7 سوال حساس که شخصیت واقعی شما را نشان میدهند