نظریه های موفق برای موفقیت در زندگی که معمولا به آن عمل نمیکنیم
بسیاری از مخاطبانی که مطالب حوزه ی موفقیت، مخصوصا پروژه سوخت جت را دنبال می کنند دیر یا زود با این سوال مواجه می شوند که چرا تئوری ها و نظریه های متفاوت و گوناگونی درباره ی موفقیت، پیشرفت فردی، رهبری، کارآفرینی و… هر روز و هر ساعت تولید و باز تولید می شود ؟
اگر سخنران ها و مربی های موفقیت را حساب نکنیم، تقریبا هرساله بیش از صد نظریه مختلف برای اینکه ‘چطور موفق شوید’ تولید و بازنشر میشود. راه و روش های مختلف، استراتژی ها و تکنیک های مختلف و هزاران ایده جدید برای موفق شدن در بازار وجود دارد درحالی که اکثر مردم ناموفق هستند و زندگی شان پر است از تصمیم های اشتباه…
آیا در تناقص زندگی میکنیم؟
آیا واقعا این حجم گسترده از نظریه های موفق نیاز است؟
برای پاسخ به این سوال بهتر است ابتدا بدانیم که منظور از نظریه چیست.
بر اساس تعاریف، یک نظریه یا تئوری مجموعه ای از مفاهیم، تعاریف و گزاره هاست که سعی دارد وقایع کنونی را به شکل قابل فهم تری بیان و بر طبق مفاهیم بیان شده نسبت به آینده ی پیش رو، پیش بینی هایی را در برابر ما قرار دهد.
از این تعریف می توانیم به دو نتیجه ی روشن برسیم :
- نظریه ها به فهم بهتر و واضح تر واقعیات کمک می کنند.
- نظریه ها به ما کمک می کنند تا به پیش بینی هایی منسجم و قاعده مند دست پیدا کنیم.
اگر بخواهیم ساده تر به موضوع نگاه کنیم، نظریه ها با نگاه به گذشته و دستاوردهای علمی و نظری، به درک اکنون و پیش بینی فردا می پردازند. حال اگر موفقیت را، در کل، به معنای رسیدن به شرایطی بهتر در آینده بدانیم، بهترین راهنمای ما بعد از تخصص و تجربه همین نظریه ها هستند.
فراموش نکنید که باید دیدِ صفر و صد-ای را در پذیرش نظریه ها کنار بگذاریم زیرا بسیاری از نظریه ها که در شرایط فعلی چاره ساز هستند و بقول معروف کلید قفل الان هستند، ممکن است در آینده ای نزدیک اثر گذاری خود را از دست بدهند؛ درست مثل بسیاری از تئوری های گذشته که اکنون منسوخ و بی اثر هستند.
چند دلیل مهم برای نسبی بودن اینگونه نظریه ها وجود دارد؛
چند دلیل مهم وجود دارد که یک نظریه برای شما درست عمل میکند و شما را به هدف تان میرساند و یک نظریه دیگر ناموفق عمل میکند و شما را از هدف تان دور میکند.
اولین دلیل مهم تغییر است
تغییر، بویژه در جهان کنونی ما، با چنان شتابی رخ می دهد که هیچکس نمی تواند ادعا کند نظریه ی که از آن دفاع می کند تا چند سال یا ماه دیگر همچنان جوابگو خواهد بود.
دومین دلیل مهم طبیعت ناشناخته ی انسان است
انسان به خودی خود موجودی پیچیده و هزار لایه است. هر چه ارتباط یک نظریه با انسان و تمایلات او بیشتر باشد، پیچیدگی های آن نیز بیشتر خواهد بود.
برای مثال به واژه ی موفقیت فکر کنید…
موفقیت یک واژه ی انتزاعی است و می تواند به تعداد انسان های کره خاکی معنا و تفسیر داشته باشد، مثلا شخصی آنرا با ثروت هم تراز می بیند و شخصی دیگر با رضایت درونی و شخص سوم با دستاوردهای کاری.
برای داشتن تصویری روشن تر، میخواهیم در این مقاله سه نظریه مهم موفقیت را به شما معرفی کنیم و در انتها شکاف بین نظریه و عملکرد را به شما نشان دهیم و بگوییم چطور میتوانید نظریه های را به واقعیت زندگی تبدیل کنید؟
در همین زمینه، نوشته های زیر را هم توصیه میکنیم بخوانید :
در شروع مطالعه راجع به موفقیت مطالب خیلی گسترده و متنوعه ولی وقتی یه مدت میگذره عملا مطالب همگرا میشن و چند اصل کلی رو نشون میدن و متوحه میشیم که اون اوایل داشتیم یک اصل رو از زوایا یا در موقعیت های مختلف بررسی میکردیم ولی در نهایت خواستگاه کلام یکیست
با سلام و تشکر از شرکت در طرح هم افزایی دیدگاه ها، طبق قوانین این طرح یک روز به ازای هر کامنت هم افزایی به اشتراک سوخت جت شما اضافه میشود.
در ابتدای کار مطالعه نظریه های مختلف خیلی پره یعنی کلی حرف نو داره
توی هر کدوم کلی چیز جدید داره
ولی خوب از طرف دیگه هم ادم در ابتدای کار یه مقدار سردرگمی داره
ولی از یه جایی به بعد شما علمتون میره بالا و دیگه میزان مطالب جدید اونقدر هم زیاد نیست
ولی از طرف دیگه ادم به ارزش واقعی اینا پی میبره و انقدر تشنگی ادم زیاد میشه که به خاطر همون یه خط جدید توی هر کتاب و نظریه ، کل اون کتاب یا نظریه رو مطالعه میکنه
خیلی مطالبتون خوبه مثل همین مقاله ولی چرا تعدادشون کم شده!؟
خلیلی ممنون بابت مطالب فوق العادتون
چیزهایی که واقعا برای موفق شدن لازم بود این مقاله بهش اشاره کرد خیلی خوب بود ولی ای کاش هر مورد رو بیشتر توضیح میدادین
علی بود خیلی خوب بود تشکر از شما
با سلام،متاسفانه عملکرد سایت ضعیف شده،امیدوارم فعالیتتون مثل سابق بشه.
با سلام، دوست عزیز امکانش هست بیشتر توضیح بدین؟
از مطالب مفیدی که با دیگران به اشتراک می گذارید بسیار سپاسگزارم.