دستورالعمل گامبهگام برای تبدیل رویا به واقعیت – قسمت چهارم
رویاهایتان باید ابتدا به هدف تبدیل شوند...
سری مقالۀ «دستورالعمل گامبهگام برای تبدیل رویا به واقعیت» در مجموعهای قدمبهقدم و درست مانند یک راهنمای شخصی شما را از صفر تا صدِ رسیدن به هدفتان همراهی خواهد کرد.
در این مجموعه تمرینات ساده اما تاثیرگذاری ارائه میشوند که عمل کردن به آنها به راستی میتواند زندگیتان را متحول کند. اصول ارائه شده در این سریمقاله به قدری جامع و دقیق است که میتوانیم از آن به عنوان شاهکلید رسیدن به رویاها یاد کنیم و این تضمین را بدهیم که در صورت عمل کردن مداوم و منظم به توصیهها به مرور شاهد پیوستن بزرگترین رویاهایتان به واقعیت خواهید بود.
قسمت اول | قسمت دوم | قسمت سوم
» گام پنجم
رویاهایتان را به هدف تبدیل کنید
پس از فهمیدن دلیل بودنتان و باور داشتن به خود و خواستههایتان حالا وقت آن است که برویم به سراغ گام پنجم برای تبدیل رویا به واقعیت. تمایل عجیبی دارم که این قسمت را با یک جملۀ فوقالعاده شروع کنم که آن را سالها پیش در جایی خواندهام و هنوز از تاثیر عجیب آن استفاده میکنم؛
«رویاهای تو به واقعیت تبدیل نمیشوند، اما اهدافت چرا»
اگر یادتان باشد در قسمت قبل گفتیم که گام چهارم تماماً ذهنی است.
درواقع تمام چهار گام اول که با هم مرور کردیم ذهنی بودند و از این قسمت به بعد همه چیز شکل عملی تری به خود میگیرد. تونی رابینز در جایی میگوید: «تعیین اهداف اولین قدم برای مرئی کردنِ نامرئیهاست»
کارشناسان علم موفقیت به خوبی میدانند که مغز انسان یک ارگانیسم هدفجو است.
هر هدفی که شما به عنوان فرماندۀ تمام و کمال این ارگانیسم برای ضمیر ناخودآگاهتان تعیین کنید، توسط مغزتان ردیابی خواهد شد و تلاش شبانهروزیِ این گلادیاتورِ گوش به فرمان برای دستیابی به آن شروع خواهد شد.
گلادیاتور یا همان مغز اما، برای پردازش درست اهداف، احتیاج دارد که آنها از دو ویژگی بهخصوص بهرهمند باشند. مقدار و زمان.
هدفی که شما تعیین میکنید باید برای خودتان و هر کس دیگری قابل اندازهگیری باشد و یک تاریخ یا ساعت مشخص هم باید برای آن در نظر گرفته باشید. تصمیم دارم به عنوان مثال یکی از اهداف واقعی خودم را با شما در میان بگذارم؛
من به تازگی یک کسب و کار جدید را آغاز کردهام، فروش مبلمان. افرادی که از جادوی هدف گذاری آگاه نیستند در موقعیت مشابه (اگر اصلا هدفی در نظر بگیرند) برای خود چنین هدفی تعیین میکند:
- من تعداد زیادی مبلمان خواهم فروخت
و اما هدفی که من برای خودم تعیین کردهام:
- من تا ساعت 5 بعد از ظهر روز 20 اسفند حداقل 50 سِت کامل مبل به صورت نقدی خواهم فروخت
جملۀ اول اگرچه ممکن است به زعم آنها یک «هدف» باشد اما قدرت آن هرگز به اندازۀ جملۀ دوم نیست.
حالا که با این دو اصل اساسی در هدف گذاری آشنا شدید، خودتان میتوانید بینهایت مثال های اینچنینی بیاورید:
» میخواهم وزن کم کنم
» من تا لحظۀ تحویل سال جدید، بدون مصرف هیچگونه قرص و فقط با ورزش 10 کیلو وزن کم خواهم کرد
«یک هدف، رویایی با یک نقطه پایان است.»
ـــ ناپلئون هیل
» من یک کتاب خواهم نوشت
» من تا 20 اسفند سال 97 یک کتاب در زمینۀ تبدیل رویا به واقعیت خواهم نوشت
» میخواهم یک خودروی خفن داشته باشم!
» من تا روز تولد 30 سالگیام (به فلان تاریخ) یک تویوتا C-HR سفید رنگ صفرکیلومتر نسخۀ هیبریدی به صورت نقدی خواهم خرید
» میخواهم یک خانۀ خوب داشته باشم
» تا تاریخ 31 شهریور 1399 یک خانۀ ویلایی 500 متری در یک باغ اختصاصی به همراه استخر و زمین تنیس در لواسان خواهم داشت
پس تا میتوانید تمام جنبههای هدف خود را مشخص کنید، نوع، مدل، رنگ، سال، ویژگی، اندازه، شکل، قیافه و هر جزئیات دیگری که به ذهنتان میرسد. این جمله را همیشه به یاد داشته باشید که اهداف مبهم، نتایج مبهمی در پی دارند.
میتوانید پا را از این هم فراتر بگذارید و باز هم جزئیات هدف خود را شفاف تر بیان کنید. برای مثال درمورد خانۀ دلخواهتان، فضای سبز، اسباب و اثایثه، دکوریها و آثار هنری، سیستم صوتی و حتی شکل پنجره ها و حمام و کفپوش خانه را هم تعیین کنید. واقعیت این است که هرچه جزئیات خواستهتان شفافتر باشد گلادیاتور کارش را بهتر انجام خواهد داد.
غول چراغ جادو را به یاد داشته باشید
تصور کنید غول چراغ جادویی در برابر شما ایستاده و قصد دارد هرآنچه که شما به او فرمان میدهید را برایتان فراهم کند، اما جزئیاتی که مشخص نمیکنید را به سلیقۀ خودش انتخاب خواهد کرد و خب، از آنجایی غولها زیاد از خودشان شعور ندارند، ممکن است گند بزند!
در این میان فقط یک نکتۀ بسیار مهم وجود دارد و آن هم این است که اهدافتان برایتان ملموس باشد و شایستگیِ آن را به صورت تمام و کمال در خود ببینید. این مسئله که هدفی برای خود تعیین کنید و صدایی از درون دائم به شما بگوید:
«من که میدونم تو نمیتونی به این برسی، تو رو چه به سیکس پک داشتن تو دو ماه!، تو رو چه به میلیاردر شدن و …» درست به همان اندازه خطرناک است که مصرف شیشه خانمان برانداز است!
بزرگ فکر کنید…
وقتی که در حال تعیین اهدافتان هستید، حتماً چند هدف بزرگ انتخاب کنید که باعث «رشد»تان شوند.
هدفهای شایسته دقیقا همینطور هستند، ما برای دستیابی به آنها ناگریز به رشد و پیشرفت خواهیم شد. همیشه به این نکته توجه داشته باشید که پول، ماشین، خانه، قایق، شهرت و قدرت اگرچه اهداف خوبی هستند اما همه و همه میتوانند در یک چشم به هم زدن از بین بروند.
«اهداف به شما تمرکز میدهند.
رویاها به شما قدرت میدهند.»
ـــ جان سی مکسول
ببینید، برای دستیابی به یک هدف بزرگ باید انسان بزرگی باشید. باید مهارتهای تازه، طرز تلقی نو و تواناییهای جدیدی کسب کنید. باید رشد کنید چرا که تنها در این صورت رشد شما دائمی خواهد بود.
اگر هدف داشتن خودروی خفن و خانۀ آنچنانی تنها هدف شما باشد، شما ممکن است به هدف خود برسید اما در آن صورت شما فقط یک خودروی خفن و یک خانۀ آنچنانی خواهید داشت.
من که به شخصه ترجیح میدهم اهدافم را طوری تعریف کنم که به لحاظ شخصیتی، اعتباری و ارزش درونی در مرتبهای قرار بگیرم که اگر روزی تمام داراییها و شهرت خود را هم از دست دادم، قادر باشم دوباره و دوباره به همان داشتهها برسم. این مسئله ممکن نیست مگر آنکه شما به دنبال رشد و کسب تواناییهای جدید باشید؛ پس…
ریزبین باشید و اهداف خود را هوشمندانه انتخاب کنید.
اگر بخواهم لبِ کلام را بتان بگویم باید بگویم که هدفتان به جای داشتن تعداد زیادی ماهی، باید به دنبال تبدیل شدن به یک استاد ماهیگیری باشد.
چیزهای مادی از بین میروند، اما استادی و مهارت؛ یعنی همان چیزی که در راه دستیابی به اهداف خود به دست میآورید، از بین رفتنی نیست.
ادامهی تمرین طلایی
تمرین طلایی که در گام سوم ارائه کردیم را یادتان هست؟ اگر آن را به یاد نمیآورد میتوانید همین حالا از «اینجا» آن را دوباره مرور کنید. این تمرین نسخۀ تکمیلی همان تمرین طلایی است. روند کار بسیار ساده است؛
در ابتدا نگاهی دوباره به لیست خواستههایتان بیندازید و آنها را مورد بازبینی قرار دهید. با توجه به دانستههای جدیدتان درمورد اهداف اگر لازم بود خواستهای را تغییر دهید تا «هوشمندانه تر» عمل کرده باشید حتما این کار را انجام دهید. حالا باید ویژگی «زمان» را به خواسته های درونیتان اضافه کنید و جزئیات آن را تا حد امکان افزایش دهید.
خُب، وقتی که این کار را انجام دادید، حالا ضمیر ناخودآگاهتان خواهد دانست که روی چه چیزی کار کند. یعنی خواهد دانست که چه فرصتهایی را برای رساندن شما به هدفتان غنیمت بشمارد.
اگر هنوز مقالۀ «با فرمول موفقیت کشف شده توسط علم عصب شناسی ساده تر موفق شوید» را نخواندهاید پیشنهاد میکنم همین حالا نگاهی به این مقالۀ کلیدی بیندازید تا ببینید که مغز ما درمورد خواستههایمان چطور عمل میکند تا مطمئن شوید که در حال صحبت از یک مسئلۀ کاملا علمی هستیم.
یک خبر فوقالعاده !
در این بخش میخواهیم یک خبر بسیار خوب و مهم به شما بدهیم. خبر اینکه مشخص بودن دلیل زندگی و رویا و اهدافتان، شما را در جمع سه درصد موفقترین افراد انسانهای روی زمین قرار میدهد.
بله واقعیت دارد، تنها سه درصد از افراد روی کرۀ زمین به طور دقیق و اصولی میدانند که برای چه زندگی میکنند. خبر خیلی خیلی خوبتر این که شما میتوانید به سادگی عضو یک درصد موفقترین انسانها باشید! چگونه؟ ساده است؛
شما میتوانید با برداشتن گامهای مشخص و عملی در راه رسیدن به خواستههای درونیتان در جمع یک درصد افراد موفق دنیا قرار بگیرید.
اگر برایتان مشخص است که کجا میخواهید بروید و هرروز در همان مسیر گام برمیدارید، بالاخره به هدفتان خواهید رسید. فراموش نکنید که خواستهها و اهدافتان را هرروز مرور کنید و هرروز حداقل یک قدم (هرچند کوچک) برای نزدیک تر شدن به آن بردارید.
یک نیروی خارقالعاده !
حالا باید نیروهای خلاق ضمیر ناخودآگاهتان را فعال کنید، این امر شدنی نیست مگر با چند بار مرور کردن اهدافتان در روز. برای مطالعۀ فهرست اهدافتان وقت بگذارید.
هدفهای این فهرست را یک به یک بخوانید، چشمهایتان را ببندید و فرض کنید تمام این هدفها یک به یک محقق شدهاند. برای چند لحظه به این فکر کنید که در صورت تحقق این اهداف چه احساسی خواهید داشت. آن احساس را با تمام جزئیات به خاطر بسپارید، به دردتان خواهد خورد.
این تکرار باعث افزایش تنش ساختاری در مغز شما میشود، مغز شما تلاش خواهد کرد که فاصلۀ بین واقعیت موجود با هدف مجسم شما را از میان بردارد. به این ترتیب گلادیاتور وارد عمل میشود، انگیزهتان بیشتر خواهد شد، خلاقیتتان تحریک خواهد شد و آگاهیتان نسبت به منابعی که میتواند در دستیابی به هدف کمکتان کند افزوده میشود.
هدفتان باید هرروز جلوی چشمتان باشد.
توی کیف پول، روی بکگراند گوشی، دورِ گردنتان و … نمیدانم.
از خلاقیتتان استفاده کنید.
وقتی قهرمان طلایی مسابقات دهگانۀ المپیک «بروس جنر» از تعدادی شرکتکنندۀ المپیک پرسید که آیا فهرست مکتوبی از هدفهای خود دارند، همه دستشان را بالا بردند. وقتی که پرسید همین الان چند نفر فهرستشان همراهشان است، فقط یک نفر دستش را بلند کرد. آن یک نفر «دن اوبرایان» بود. و درست همین شخص بود که موفق شد در المپیک 1996 آتلانتا برندۀ مدال طلای مسابقات دهگانه باشد. قدرت هدفگذاری و مرور دائمی آنها را دست کم نگیرید.
به اشتراک بگذارید
خب! چندتا سوال خودمونی:
- از پنج گامی که تا اینجای مقالههای «دستورالعمل تبدیل رویا به واقعیت» مرور کردیم چه چیزایی یاد گرفتید؟
- کدوم موارد برای شما از اهمیت بالاتری برخوردار بود؟
- از این مطالب توی کدوم قسمت زندگیتون استفاده کردید یا میکنید؟
- توصیۀ شما برای کسانی که میخوان رویاهاشون رو به واقعیت تبدیل کنن چیه؟
- و مهمتر از همه؛ چه هدفهایی برای خودتون تعیین کردید؟
اگر جوابی برای هر کدوم از این سوالها دارید مشتاقانه منتظریم که از طریق یکی از راههای ارتباطی شامل بخش دیدگاهها، ایمیل، اینستاگرام و تلگرام اون رو برای ما ارسال کنید تا بهترین نظرات و اهداف را با اسم خود شما در پادکست صوتی که همراه با قسمت بعد منتشر خواهیم کرد، در اختیار هزاران مخاطب پروژۀ سوخت جت قرار بدیم.
در صورت استقبال شما عزیزان میتونیم یک دورۀ مرور اهداف برگزار کنیم به این صورت که:
- شما اهدافی که تعیین کردید رو با ما به اشتراک میذارید،
- ما اونها رو در فایل صوتی که در قسمت بعد ارائه میشه در اختیار مخاطبا قرار میدهیم،
- شما هر هفته ما رو از میزان پیشرفتتون در راه هدفتون مطلع میکنید،
- و ما در قسمت های بعدی فایلهای صوتی این پیشرفت رو جشن خواهیم گرفت و به گوش همه خواهیم رسوند.
منتظر هدف ها و نظرهاتون هستیم .
امام علی ع می فرماید
شما را از دو چیز میترسانم
که یکی از آن ها آرزوهای دور و دراز است…
متاسفانه آرزوهای کم ارزشی چون داشتن فلان مدل ماشین و فلان خانه و… و مشغول کردن ذهن به چیزهای بی اهمیت جز روزمرگی چیزی نصیبمان نمیکند
بیاییم آرزوهای با ارزش و اهداف بلند انسانی داشته باشیم
بت شما میگویند تصویرسازی ذهنی کنید که فلان خانه را دارید و یا حتی تصویرسازی کنید که فلان چیز را دارید و هر روز با یک سری توهمات و چیزهایی که ندارید صبح را شب کنید
واقعا
گاهی از خودم میپرسم من با سیر در این توهمات خوشحال باشم و بس است !!
اگر آمدم و روزها و ماه ها و حتی سالها ذهنم را درگیر تصویرسازی و توهم گرایی کردم و در آخر به هیچ یک از آن اهداف نرسیدم چه
جز افسردگی و ناامیدی و یاس چیزی نصیبم میشود مگر
من به هیچ عنوان اعتقادی به توهم گرایی ندارم
سلام مرتضی عزیز خیلی خوشحالم که وقت گذاشتی و دیدگاهت رو برامون نوشتی.
من از دیدگاهی که نوشتی دوتا چیز رو متوجه شدم: یکی اینکه خونه و ماشین و به طور کلی ثروت رو چیزهای بی اهمیتی دونستی و اونها رو آرزوهای با ارزش و اهداف بلند انسانی مغایر دونستی،
خب باید بگم حقیقت اینه که اینها به هیچ وجه با اهداف بلند انسانی مغایرت نداره و هر دو جزو ابعادی هستند که باید ارتقا پیدا کنن و انسان بهشون احتیاج داره. حدیث دیگری از امام علی (ع) هست که میفرمایند: اگر فقر از دری وارد خانه ای شود دين و ايمان از در دیگر خارج ميشود. (ناگفته پیداست که منظور از دین و ایمان درواقع همون اهداف و ارزش های بلند انسانی هستن)
بعلاوه توصیه میکنم کتاب «چشم دل بگشا» اثر کاترین پاندر رو حتما مطالعه کنی.
مورد دوم هم این بود که از تصویرسازی ذهنی به عنوان «توهم» یاد کردی و در این مورد هم میخوام جسارتاً ارجاع بدم به یک مقولۀ کاملا مستند و ثابت شدۀ علمی. پیشنهاد میکنم درمورد «سیستم فعال کنندۀ مشبک» یا RAS مطالعه کنی. با جستجو توی نت مطالب زیادی میتونی پیدا کنی و توی همین سایت هم یک مقالۀ کامل درمورد این بخش از مغز انسان نوشته شده که آدرسش رو زیر همین دیدگاه برات مینویسم.
یه نکته هم لازم میدونم حتما بگم و اون اینه که هیچ الزامی نداره از روش هایی که در مقالات و کتابهای موفقیت ذکر میشه صرفا برای رسیدن به ماشین و خونه و مادیات استفاده کرد و اینها فقط مثالهایی هستند که برای درک بهتر ارائه میشن. هرکسی به فراخور انتظاراتش از زندگی میتونه هر هدفی از هر نوع و جنسی انتخاب کنه و برای رسیدن به اون تلاش کنه. کنار گذاشتن دروغ، خداحافظی با منفی گرایی، تبدیل شدن به یک عارف خودساخته، ساختن یک مدرسه برای کودکان بی سرپرست و میلیونها مورد دیگر که همگی میتونن توی فرمول این مقاله ها قرار بگیرن و براشون برنامه ریزی بشه.
در آخر باز هم تشکر فراوان دارم و ممنونم که وقت گذاشتی و دیدگاهت رو باهامون شریک شدی. برات آرزوی بهترینها رو دارم و امیدوارم قادر باشی به دور از منفی گرایی جهانت و افکارت رو در جهتی تنظیم کنی که هیچ وقت دچار افسرگی و نا امیدی و یاس نشی.
https://sookhtejet.com/%d9%85%d9%88%d9%81%d9%82%db%8c%d8%aa-%d9%88-%d8%b9%d8%b5%d8%a8-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c/
سلامي مجدد
بسيار از انتشار اين سري مقالات خرسندم و به وجود مصطفي عزيز در اين جمع افتخار ميكنم
از بهترين چيز هايي كه در اين مقاله به آن رسيدم فهميدن علت خلقت و ماهيت وجودي يا به عبارتي رسالت شخصي خودم از اين زندگي بود
و مهم ترين چيز در اين سري مقالات تجسم و تصوير اينده ي ايده آلم به تمام جزييات به حدي كه ميتوان همين الان ان را ساخت و جاي تمام وسايل و الات اعمال مشخص شده
و توصيه ام براي افرادي كه ميخواهند روياي خودشون رو به واقعيت تبديل كنند،ناديده گرفتن منفي باف ها،تقويت قوه تخيل،بالابردن مطالعه،معاشرت با افرادي كه همسو با تفكرات و اهداف شما هستند و از همه مهم تر راجب اهداف خود تحقيق كنيد، اگر كسي قبلا اين كار را انجام داده بود پس شماهم قادر به انجام هستيد و اما اگر كسي موفق انجام يا خاتمه رساندن آن هدف و رويا نشده بود ،تبريك ميگويم شما قرار است در هدف و روياي بزرگ خود پيشگام باشيد
حالا اهدافم
بسيار هستند ريز و درشت رويا و اهدافي كه بايد تا قبل از مرگ انجامشان دهم ولي بزرگ ترين آن موفق ترين جراح ارتوپدي جهان و در مرحله بعدي مقام وزارت بهداشت كشورم است
پ ن:اينطور كه معلومه مصطفي جان هم مثل ما دستي بر اتش عشق به ماشين دارند خصوصا از نوع ژاپني
سید حسین ممنونم از لطف و محبتت و باید بگم برای من هم نوشتن و داشتن مخاطبای فرهیخته و با ارزشی مثل شما یه افتخار و انگیزۀ بزرگه. بینهایت خوشحالم که مقاله ها کمک کرد به چراییِ بودن خودت دست پیدا کنی چون این اتفاق باعث میشه بتونی به راحتی روشن ترین آیندۀ ممکن رو برای خودت خلق کنی. خدا رو شاکر باش که تونستی از این توانایی که توی وجود خودت(و همۀ انسانها وجود داره) استفاده کنی، ورودت رو به جمع سه درصد موفق ترین افراد دنیا تبریک میگم.
از شنیدن هدفت خیلی خوشحالم و خوشحال ترم بخاطر اینکه هدف والا و بسیار بسیار با ارزشی داری. مطمئنم اگه با همین اشتیاق و پیگیری ای که داری پیش بری هر روز به هدفت نزدیک تر میشی. حتما توی پادکست صوتی از دیدگاه خوب و مثبتت استفاده میکنیم. ممنون 🙂
در ضمن هیچی ژاپنی نمیشه 🙂
خود من یک روز رویای داشتن fj60 رو داشتم و الان یکی از بهترین نمونه هاش توی پارکینگ داره استراحت میکنه.
توی تمام این مقالات نکات مهمی مطرح شد و از دید من رسیدن به اهداف کوچیکو بزرگ و موفقیت رعایت همه این نکات هست مثل درست کردن یه غذا نمیشه قورمه سبزی درست کرد بدون لوبیا این مسیرم مشخصه نمیشه هدف گذاری کرد وقتی باور رسیدنشو نداریم نمیتونیم به موفقیت برسیم وقتی نمیدونم چی از زندگی و خودمون میخوایم پیاده سازی و اجرای همه جزییات هستند که مارو جز اون ۳% میکنه و من موافقم که یه بخشی از اهداف ما باید روی ارتقای مسائل شخصیمون باشه اکثر آدم های موفق غیر از ثروت به این فک میکنن که چه تاثیری میخوان روی دنیای پیرامونش بذارن و من یه پیشنهاد برای دوستان دارم روشی که خودم امتحان کردم اهدافتونو به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم کنین و برای هر هدفی که بهش میرسین به خودتون پاداش یا خودمونی ترش جایزه بدین ، مثل همیشه عالی مصطفی عزیز قطعا آینده از آن ماست
همیشه شاد باشی و بدرخشی
بارانای عزیز و ارزشمند مرسی که ما رو از نظرای خوب و قابل تاملت بهره مند میکنی… به نکتۀ فوق العاده خوبی اشاره کردی و درواقع این رویکرد پاداش دادن یکی از موثرترین و بهترین راهکارهایی هست که اتفاقا همۀ افراد موفق دنیا هم (به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه) از اون استفاده میکنن. توی قسمتهای بعد حتما به این موضوع اشاره خواهیم کرد. بازم ممنونم و مطمئنا آینده از آن ماست، چون خودمون میسازیمش.
عالي بود – ممنون
خواهش میکنم 🙂
خیلی خیلی عالی بود ازتون بسیار سپاس گذارم ،آدمی که رویا ندارد هیچ ندارد .
مچکرم مریم عزیز…جملۀ بسیار زیبایی گفتین و کاملا باهاش موافقم. 🙂