آماده باشید! این ۹ قدم زندگی شما را در ۶ ماه آینده دگرگون میکند
روشی وجود دارد که شما در 6 ماه میتوانید با استفاده از آن تغییرات بزرگی در زندگی خود ایجاد کنید. همان تغییراتی که همیشه به دنبال آن هستید. شما در این راه به خودتان کمک میکنید. تا زندگی شما روی ریل موفقیت قرار بگیرد. خود من قبل از اینکه این 6 ماه را آغاز کنم 4 ترس بزرگ داشتم:
- تغییر شغل
- ترس از ازدواج
- مشکلات سلامتی
- و تبدیل شدن به یک رهبر برای گروه
اما من تمام این ترسها را در طول 6 ماه به طور کامل برطرف کردم. میپرسید چطور؟ پس ادامه مطلب را بخوانید:
9 درس کاربردی برای تغییر ایجاد کردن در زندگی
درس اول | با ترسهایتان روبهرو شوید
من ترسهای خودم را به شما گفتم اما شما هم حتماً لیست خودتان را دارید. در شروع باید با خودتان صادق باشید. فهرستی از ترسهای خود را تهیه کنید. همان ترسهایی که حتی میترسید درباره آنها با کسی صحبت کنید.
این فکرها مانند شیطانی درون ذهن شماست. درواقع بهترین لانه برایش همانجاست. تا وقتی که در ذهنتان وجود دارد از تفکرات منفی و ترسهای شما تغذیه میکند و روز به روز بزرگتر میشود.
آنقدر این مسئله در بین روانشناسان و متفکران غربی مهم بود که بزرگترین فیلم سینمایی در ژانر ترسناک را به نام IT ساختند. این فیلم پرفروشترین فیلم ترسناک جهان شد. موضوع فیلم درواقع چگونگی روبهرو شدن با ترسهایی بود که به صورت یک دلقک شیطانی در ذهن مخاطبان روز به روز بزرگتر میشود.
شاید شما هم مثل من سالها ترسهایی را با خود داشتهاید. ترسهایی که حتی آن را با کسی به اشتراک نگذاشتید و درباره آنها صحبت نکردهاید. ترسها شما را میترسانند و میگویند به کسی چیزی نگویید. اما نقطه ضعف آنها دقیقاً برعکس است.
خواهید دید به محض اینکه درباره ترسهای خود با دیگران و به خصوص افراد متخصص صحبت کنید به سرعت 50% قدرت آنها فرو خواهد پاشید. پس اگر میخواهید خودتان را بزرگترین تغییر را در عرض 6 ماه در زندگی خود ایجاد کنید. باید با آزاد کردن خودتان از ترسها شروع کنید.
و راهنمای از بین بردن ترسها را در سری مقالهی کامل روشهای کاربردی غلبه بر ترس و ساختن زندگی رویایی بخوانید.
درس دوم | کاوش در تفکرات منفی را متوقف کنید
این موضوع به شدت با موضوع ترسها مرتبط است. درواقع شما نمیتوانید ترسهای خود را متوقف کنید مگر اینکه نفرین کردن و لعنت کردن دیگران و تفکرات منفی را متوقف کنید. از همین فردا شروع کنید و فکر کردن به کلمات بد، منفی و حتی به زبان آوردن آنها را نیز متوقف کنید.
معمولاً مرد بیشتر انرژی خود را در راه فکر کردن به چیزهای منفی و عصبانیتهای درونی صرف میکنند. آنقدر که مردم روی اشتباهات گذشته تمرکز میکنند روی آینده دست نخورده و پیش روی خود تمرکز نمیکنند. فکر فکر و فکر کردن در مورد موارد منفی. اینکاری است که همه ما انجام میدهیم.
اما اگر بخواهیم تغییرات زندگی را به طور اساسی پیش ببریم باید این مدل فکر کردن را متوقف کنیم. ذهن خود را با اینگونه فکرها شلوغ نکنید. انرژی روحیتان را هدر ندهید. مادر همه تغییرات از تغییر در ذهن شما شروع میشود. فکر خود را عوض کنید تا دنیای شما عوض شود.( و البته این مقاله را مورد سخنان بزرگان دربارهی قدرت فکر حتما بخوانید)
درس سوم | همه چیز را کاهش دهید
زیاده روی را در زندگی متوقف کنید. کدام زیاده روی؟ خب یک کاغذ بردارید. روزی چند ساعت در اینستاگرام هستید؟ چند ساعت فیلم میبینید؟ چقدر میخوابید؟ چقدر وقت خود را بیخودی تلف میکنید.
این کارها زمانها بیهوده شما را کاهش میدهد و وقت برای کارهای مفیدتان را فراهم میکند. اما بعد از آن باید شروع به کاهش هزینهها شوید. چه هزینههای اضافهای دارید؟ خوردن تنقلات، فست فودها و… در بیرون از خانه. خرج کردن در تفریحات زیادی و بی فایده.
اگر به زندگی خودمان نسبت به گذشتگان نگاهی بیندازیم میبینیم که ما بیشتر از آنچه که نیازمان هست داریم. از همه چیز. از امکانات گرفته تا پول و غذا. پس ریخت و پاشهای بیخودی را کنار بگذارید تا تحولات بزرگی در زندگی شما ایجاد شود. سعی کنید وسعت زندگی را کم کنید و عمق آن را افزایش دهید. یعنی هزینههای مالی و زمانی و دیگر زندگی خود را به سمت هدف اصلیتان متمرکز کنید.
درس چهارم | مهمترین هدفی که دوست دارید به دست بیاورید انتخاب کنید
نه 20 هدف نه 10 هدف. فقط یکی
بیشتر ما در زندگی گیج میزنیم. یعنی به دنبال 10 چیز مختلف هستیم و در آخر هم به هیچ کدام از آنها نمیرسیم.
برای 6 ماه آینده یک هدف را تعیین کنید.
فقط یک هدف که برای شما مهمترین کار است.
حتی میتوانید برای شروع یک هدف ساده و کوچک را انتخاب کنید که بتوانید به راحتی به آن دست پیدا کنید. خودتان را متعهد به دست یابی به یک چیز کنید. فقط و فقط یک چیز. دورو برتان را شلوغ نکنید. سعی کنید با قدرت و تمرکز یک چیز را به طول کامل، دست و خوب انجام دهید. کسانی که هدفهای زیادی دارند شاید در ظاهر جذاب باشند اما در نهایت موفق نمیشوند. خودتان را گول نزنید. به خودتان تاکید کنید که یک هدف را درست انجام میدهم همین.
درس پنجم | تعهد به نظم
ما ایرانیان خدای بینظمی و بیانظباطی هستیم. این را با یک دور زدن در شهر میتوانید ببینید. یا حتی یک نگاه به زندگی شخصی خودتان. هیچ برنامهای در 6 ماه آینده شما را متوقف نخواهد کرد مگر اینکه شما متعهد و منظم آن را پیاده کنید. این کار بسیار بسیار ساده است. (حتما این مقاله را در مورد اهمیت نظم شخصی بخوانید تا دیگر هرگز بینظم نباشید)
نظم در همه چیز سطح زندگی شما را افزایش میدهد. نظم در خوردن باعث میشود چاق نشوید، نظم در انجام کار باعث میشود کارهایتان انجام شود، حتی نظم در لباسهایتان سبب میشود آنها سالم بمانند. نظم باید هفت روز هفته و همیشه در زندگی شما وجود داشته باشد. درواقع باید به یک عادت اصلی در ناخودآگاه شما تبدیل شود.
درس ششم | کتاب بخوانید
اگر مردم یاد بگیرند که شبها 2 ساعت از وقت تلویزیون دیدن خود را به مطالعه اختصاص دهند، زندگی شما از این رو به آن رو میشود. باور کنید این موضوع حقیقت دارد. کتاب ذهن شما را باز میکند، دنیای شمارا گسترش میدهد.
همانطور که در این مقاله مورد اهمیت زیاد کتابخوانی خواندید درواقع خواندن مانند سفر کردن است. تجربیات شما را بدون هزینه زیاد میکند و شما را به انسان دیگری تبدیل میکند. هر کاری را که میخواهید آغاز کنید، اگر میخواهید شرکتی را راه بیندازید یا میخواهید وارد شغل جدیدی شوید. یا اگر قرار است ازدواج کنید. لطفاً لطفاً قبل از اقدام آن حداقل 2 کتاب درباره موضوع مورد نظر بخوانید و با اطاعات کامل وارد موضوع شوید.
و در این مقاله هم بخوانید که چرا بیشتر مردم و از جمله شما به اشتباه کتاب میخوانند و روش درست آن چیست.
درس هفتم | موبایلتان را محدود کنید
امروزه موبایلها به رئیس ما تبدیل شدهاند. ما آنقدر سرمان در گوشی است که وقتی برای فکر کردن باقی نمیماند. غروب که به خانه میروید تمامی notification های شبکههای اجتماعی گوشی را بهجز تماسها که ضروری است ببندید.
درواقع اینترنت گوشی خود را قطع کنید. هرچند این کار در شروع برای شما سخت باشد و کمی حوصله سر برود. اما کم کم موبایل بازی را با عادتهای بهتر جایگزین کنید. (بعد از خواندن این مقاله تازه میفهمید که شبکههای اجتماعی چطور شما را به یک برده تبدیل کردهاند)
درس هشتم | برای آینده سرمایه گذاری کنید
اکثر ما فقط به مسائل مالی یک ماهه پیش رو فکر میکنیم. اینکه ماه آینده را بگذرانیم. این خوب است اما برای زندگی طولانی مدت انسان کافی نیست. شما باید به صورت بلند مدت به زندگی خود نیز فکر کنید. اینکاری است که جوانان کمتر به آن فکر میکنند.
- خودتان را بیمه کنید
- حساب بانکی بلند مدت ایجاد کنید
- روی آموزش برای یادگیری تمرکز کنید
باید برنامه سرمایه گذاری بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت برای زندگی خود داشته باشید. مهم نیست که پول شما زیاد است یا کم. مهم این است که عادت برنامه ریزی و سرمایه گذاری را وارد زندگی خود کنید.
(و اگر تعیین اهداف بلندمدت را بلد نیست این مقاله راهگشای شماست)
درس نهم | به قضاوت و حرف مردم توجه نکنیم
مردم یک چیز را متوقف نمیکنند. حرف زدن درباره دیگران را. دلیلش این است که با تخریب دیگران عیبهای خود را میپوشانند. البته اینطور فکر میکنند. حرف و نظر مردم چیز مهمی نیست. باید یاد بگیرید که کاملاً بیخیالش شوید.
- مردم لباس شما را دوست ندارند. به درک!
- مردم رؤیای شمارا احمقانه میدانند. به درک!
- مردم سبک زندگیتان را نمیپسندند. به درک!
در 6 ماه آینده تمرکز خود را روی چیزهایی که خودتان دوست دارید بگذارید و حرفهای مردم را بیخیال شوید. قضاوتهای مردم را در سطل آشغال بریزید. اصلاً نظر آنها را نپرسید. فقط لبخند بزنید و راه خودتان را پیش بگیرید. شما به توصیههای بی پایان نیاز ندارید. ممکن است راهنمای بخواهید اما از کسی نظر خواهی نکنید.
در همین زمینه بخوانید:
- تغییر زندگی را چطور همیشگی کنیم؟ این ۸ اصل را رعایت کنید امکان ندارد به زندگی قبل برگردید
- اگر فکر میکنید راهی برای تغییر برایتان باقی نمانده این روش خارقالعاده را امتحان کنید
- چطور میتوان با استفاده از سیستم پازل چینی به هدفی در زندگی رسید؟
- از ضمیر ناخودآگاه تان استفاده کنید و امپراتور زندگیتان باشید !
باسلام سپاس ازمطلالب اموزنده شما به تجربه های اساسی اشاره کردید ممنون
سلام و عرض ادب
بسیار لذت بردم، مسیریه که من رفتم …
اینکه این مقاله اینقدر موضوعاتی رو که فقط با تجربه میشه متوجههش شد، رو به سادگی میگه از توانمندی نویسنده است.
من اول، با ترسهام روبرو شدم
بعد با طرز تفکر منفیم روبرو شدم
و بعد تعیین اهدافم ….
متاسفانه عیبم این بود که چندین هدف داشتم…. فقط “یک هدف” رو باید برد جلو و بعد، هدف بعدی
بسیار سپاسگزارم
با سلام خدمت اساتید محترم
به نکات جالبی ( بیانی ساده بدون پیچ و خم ) اشاره داشتید که روزانه با اونا مواجه میشیم وضربات سنگینی به ما وارد میکنن ، که ما فقط سختیش رو احساس میکنیم ولی متاسفانه نقطه تاثیر گذار را نمیشناسیم و بدلیل عدم آگاهی نمیتوانیم تشخیص دهیم این سختی ها از کجا به ما حمله ور شدن و در نهایت با شناخت مشکلات تاثیر گذار ، قادر به رفع آنها خواهیم بود
سپاس از آموزشهای شما
ممنون خیلی خوب و عملی بود و به من در تصمیم گیری مسائلی که در موردشان مردد بودم واقعا کمک کرد.
از اهمیت ندادن به حرف دیگران واقعا خوشم اومد!
عالی بود.
دوست عزیز آقای مسلمی سلام وقت بخیر
لذت و استفاده بردم از مقالة شما. لطف می کنید منبع مقاله ( نیازی به لینک و مانند اینها نیست) و درجه اعتبار نویسنده را بفرمایید.
این طور بهتر به دل می نشیند. سپاس. ایام بکام
سلام آقای مسلمی
مقاله خوب و مفیدی بود.فقط در مورد درس نهم .بنظرم استفاده از واژه به درک !درست و محترمانه نیست.به هرحال من و شما هم جزو مردم هستیم و بی احترامی به نظرشون به نوعی بی احترامی به خودمون محسوب میشه.در هرصورت شاید مشکل از این باشه که اکثر مردم انرژی مثبت نمیدن.اینکه نوشین :
مردم لباس شما را دوست ندارند. به درک!
مردم رؤیای شمارا احمقانه میدانند. به درک!
مردم سبک زندگیتان را نمیپسندند. به درک!
خب کسانی هم هستن که لباس ما رو دوس داشته باشن.رویاها و سبک زندگیمونو هم تحسین کنند .و انرژی مثبت بهمون بدن.
و ضمنا بعضی از قضاوتهای مردم میتونه خوب ،درست و منطقی باشه.و ما میتونیم از بعضی افراد مشاوره بگیریم.مقاله شما هم یه جور مشاوره محسوب میشه.
باتشکر
فکر کنم اولین قدم باید مرحله 7 باشه که برای اکثر ما سخت ترین و مخرب ترین هم هست. کاش اون مقاله که لینک کردین را عمومی میکردین !!
ممنون بابت مقاله ی مفیدتون
سلام دوست خوبم جناب مسلمی بزرگوار
از بابت مقاله خوبتون متشکرم و ازتون خواهشی هم دارم؛
قضاوتی نمیکنم که منبع مقاله خودتونید یا خیر؛ اما حداقل قبل از اشتراک گذاری یک دور بررسی و ویرایش نهایی بفرمایید، این طوری باعث میشه که به شعور خواننده ی مقاله هم توهین نشه…
دوست گرامی بعضی اوقات ترمز گرفتن و گوش دادن و تمرکز کردن بر روی بعضی از نظرات و تجارب آدم های اطرافمان خیلی هم بد نیست و بیشتر از ترمزهای (تمرکزهای) بی حاصل به کار میاد چون شاید زدیم به جاده خاکی و خودمان بی خبریم… 🙂
بازم بی نهایت سپاسگزارم
دوست خوبم سلام عرض میکنم
اول تشکر میکنم که مقاله ام را تا آخر خواندی و وقت با ارزشت رو در اختیار من قرار دادی.
مشورت خواستن کار خوبی است.
اما از فرد درست و کسی که از آن حوزه و مسیری که واردش شدیم باخبر است.
آنچه که در بند آخر نوشتم در واقع روی سخنم با «نظر» دیگران است…
باید خدمت شما عرض کنم که هیچکس جز شما نمیتواند بفهمد چه چیزی برای شما خوب است یا بد است. حتی در طب سنتی ایران باستان نیز به این موضوع اشاره شده است که بهترین طبیب فرد خود اوست و بعد پزشک و درمانگر. شما اگر افسار سرنوشت را به دست دیگران بدهید تا برای شما تعیین کنند چه چیزی خوب است یا چه چیزی بد، دیر یا زود در باتلاقی گرفتار خواهید شد که هر روز با نظر به ظاهر خوب یکنفر از هدف و مسیرتان دورتر میشوید.