نظریه روابط شی چیست و چرا انگار گذشته تمام نمیشود؟
یکی از این نظریههای جالب در روانشناسی، نظریه روابط شی است. در این نظریه، نگاه جالبی به علت برخی از واکنشهای ما به رفتار دیگران شده است. با توجه به این نظریه میتوانیم بازنگری جالبی در روابط خود با اطرافیانمان داشته باشیم.
نظریه روابط شی چه میگوید؟
کیفیت رابطه ما با دیگران به این بستگی دارد که بتوانیم از تجربه فعلی، تصویری در ذهن بسازیم تا بعد، امکانات مختلف را روی آن امتحان کنیم.
ثلا وقتی خیلی تشنه هستیم ولی به آب دسترسی نداریم، چیزی که باعث میشود این شرایط را تحمل کنیم؟ تصویر ذهنی یک پارچ آب خنک است که تا چند دقیقه بعد به آن میرسیم. این تصویر ذهنی میتواند باعث انعطاف پذیری و سازگاری ما با اطرافیانمان شود.
از همان ابتدا، زندگی ما بر محور ارتباط با دیگران میچرخد. اثر این روابط، تشکیل تصاویر ذهنی از خودمان، دیگری و خودمان در حال ارتباط با دیگران است. ما به عنوان یک شخص بزرگسال نه تنها به دیگریِ واقعی بلکه به دیگریِ ذهنی نیز پاسخ میدهیم. نظریه روابط شی بر این دیگرانِ ذهنی یعنی تصویر ذهنی از دیگری که حاصل تجربه و انتظارات ما است تمرکز دارد.
نظریه روابط شی میگوید:
طبق این نظریه، تاثیر رابطههای کنونی و رابطههای گذشته ما که در ذهنمان به صورت یک دنیای درونی جدید شکل گرفتهاند در یک بده بستان دائمی روی یکدیگر تاثیر میگذارند.
» پیدا کردن ایستگاه اول
دلیل اینکه چرا عدهای هنگام آزار دیدن، دچار خشم افراطی میشوند و عدهای دیگر خود را کنار میکشند تا در حصار دنیای سکوت در امان بمانند را میتوان در گذشته خانواده آنها پیدا کرد. ریشههای شخصیت و برخورد با اطرافیان در کودکی ما شکل میگیرند. برخی از ما در خانوادههایی بزرگ شدیم که تنها در صورت خوب بودن مورد توجه والدینمان قرار میگرفتیم در چنین خانوادههایی کودک اجازه عصبانی شدن ندارد.
عده دیگری از ما در خانوادهای بزرگ شدیم که ضعف و آسیب پذیری را نمیپذیرند و فقط در صورتی کودک خود را مورد توجه قرار میدهند که در چیزی موفق شده باشد. شاید خودشان عالی نباشند اما از کودکشان بهتر از عالی را طلب میکنند.
[bs-quote quote=”اکثر ما سعی میکنیم کودکی را پشت سر بگذاریم اما همه ما موفق نمیشویم.” style=”style-7″ align=”left” color=”#57841b” author_name=”مایکل پی نیکولز” author_job=”نویسنده و روانشناس آمریکایی” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2020/04/مایکل-پی-نیکولز.jpg”][/bs-quote]بنا بر نظریه روابط شی، کودک روان رنجوری که در هر یک از این خانوادهها بزرگ میشود به علت پاسخهایی که از خانواده دریافت کرده است در روابط خود با دیگران به عنوان یک فرد بزرگسال که با بزرگسال دیگری رو به رو شده برخورد نمیکند.
بلکه به عنوان کودکی پر از ترس و نگرانی با اطرافیانش رو به رو میشود که نه از برخوردهای واقعی دیگران بلکه از پاسخهای منفی خیالی آنها میترسد. از این لحاظ باید گفت که همه ما تا حدی روان رنجور هستیم.
هر گاه شخصی پاسخی غیر منطقی میدهد بد نیست از خود بپرسیم که چه چیز میتواند دلیل این پاسخ غیر منطقی باشد؟ اگر این طور فکر کنیم یعنی با خود بگوییم که هر رفتار یا گفتاری علتی دارد به نکتهای در خصوص شیوه رفتار والدینش با او پی میبریم.
» صداهایی که ریشه در کودکیمان دارند
گاهی ما در جدال با صداهای درونی متضاد و عذاب آوری به سر میبریم. نبرد بین این صداها، زمانی آشکار میشود که مجبوریم تصمیمی دشوار بگیریم یا در انتخاب یکی از دو گزینه، مردد ماندهایم. اینجا زمانی است که باید به یاد آوریم حفظ آرامش، وحدت و یکپارچگی، ما را تقویت میکند و تضاد و اختلاف در وجودمان ما را متزلزل میسازد.
بار بعد که دچار چنین چالش درونی شدید، این امکان را در نظر بگیرید که افکار و احساسات شما تنها حاصل موقعیت موجود نیستند. اگر به این صداهای متضاد توجه کنید احتمالا در میابید که این صداها سالها است که یک چیز را تکرار میکنند و اگر خوب به آنها گوش دهید به درک عمیقتری از خود میرسید.
این یا اون؟ یا هر دو؟
گاهی این صداهای درونی آنقدر آشفته و وهم آلود میشوند که ما را در گرفتن تصمیمهای ساده زندگی نیز عاجز میکنند. گویی این آشفتگی برنامهای کد نویسی شده است که در نهایت هدف مشخصی را انتخاب میکند و فقط ما را در این بین کلافه و سردرگم میسازد. نمونه چنین تضادهای درونی را میتوانید در انتخاب بین کار و استراحت در روزهای تعطیل مشاهده کنید. شاید این تضاد و کشمکش در بین کارآفرینان بیشتر از سایر افراد باشد.
یک کارآفرین یا فردی که شغل خصوصی دارد، در تفکیک بین کار و استراحتش دچار مشکل میشود. برخی از صداهای درونیاش به او میگویند: « دیگر کافی است. تو کل هفته را سخت کار کردی و حالا زمان آن فرا رسیده که کمی هم استراحت کنی.» و در مقابل صدای دیگری فرد را به کار کردن دعوت میکند و میگوید: «تا وقتی جوانی باید کار کنی و به پیشرفتت سرعت دهی. وقتی پیر شدی میتوانی تا دلت میخواهد استراحت کنی.»
در این جور جدالهای فکری در اکثر موارد، صدایی پیروز میشود که بیشترین تطابق را با تصویر ذهنی کودکی ما داشته باشد. به همین دلیل، گاهی دعوت به کار و گاهی استراحت، پیروز میدان میشوند. جالب اینجا است افرادی که ما را میشناسند، میتوانند انتخابها و تصمیم ما را پیش بینی کنند، حتی اگر خود ما هنوز از گیرودار درونی انتخاب گزینهها رها نشده باشیم.
کودکی ادامه دارد…
اگر خوب نگاه کنیم، همه ما دختر و پسرهای کوچکی هستیم که در جسم بزرگتری جای شدهایم. چیزی شبیه به همان بازیهای کودکیمان، وقتی که لباس یا کفش پدر و مادرمان را میپوشیدیم و در آن گم میشدیم. اگر اینگونه به خودمان و اطرافیانمان نگاه کنیم میتوانیم روابطی قدرتمندتر و روزهایی بسیار شادتر را در کنار هم سپری کنیم.
در همین زمینه بخوانید:
- کودک درون شما پاسخ همه سوالات مهم زندگی را میداند، چرا ازش نمیپرسید؟
- چطور احساس شادی را با تقلید از رفتار کودکان به زندگی برگردانید؟
- 12 قانون زندگی جردن پترسون ; نویسنده پرفروشترین کتاب روانشناسی سال
- ده تکنیک روانشناسی جذاب برای اینکه راحت زندگی کنیم