اگر جوان هستید و میخواهید دنیا را تغییر دهید، این اولین قدم شماست
اولین قدم، تغییر است است که از خودت باید آغاز کنی...
جایی میخواندم که بزرگی که سعی کرده بود جهان را تغییر دهد در میانه عمرش به نتیجه بسیار جالبی رسیده بود :
«زمانی که 20 سالم بود میخواستم جهان را تغییر دهم، وقتی 25 ساله شدم اما گفتم که باید کاری کنم تا در کشورم تأثیر بگذارم، هنگام 30 سالی بعد از ناکامیها به این فکر میکردم که شاید بتوانم در شهرم یک فرد مؤثر باشم. اما وقتی 35 سالم شد متوجه شدم که بهتر است کاری برای خانوادهام کنم و سرانجام وقتی به 40 سالگی رسیدم آرزو داشتم که بتوانم تغییری در خودم ایجاد کنم.»
همه ما در سن جوانی میخواهیم کار بزرگ و تأثیرگذاری در جامعه خود انجام دهیم، این یک هدف خوب و مقدس است.
اما تعداد کمی از ما میدانیم که برای شروع باید از تغییر رفتار در خودمان آغاز کنیم.
ما اکثراً حتی نمیدانیم که خودمان در کجا قرار داریم و واقعاً چه میخواهیم، پس چطور قصدمان تأثیرگذاری در جهان پیرامونمان است. بخصوص اگر شما در سن ورود به جوانی هستید باید بتوانید ابتدا تغییرات مهمی را در خودتان به وجود آورید تا سپس رهسپار جاده سخت و نفسگیر مشکلات زندگی و دستیابی به هدفهای رؤیایی شوید.
در ادامه متن ما میخواهیم چند روش و تمرین مهم را به شما آموزش دهیم تا با استفاده از آنها بتوانید تغییرات مهمی در خود و زندگیتان به وجود آورید… با یک هدف بزرگ : تغییر جهان !
اولین تمرین» مفهوم زندگیتان را پیدا کنید
یک کاغذ و قلم بردارید، اگر بخواهید در یک جمله و یک خط مفهوم کلی زندگی از دیدگاه خودتان را بنویسید، چه مینویسید؟ مفهوم و ایدئولوژی در واقعه همان چیزی است که ما را مسیر آن قرار میگیریم.
یک سری کاغذ کنار دستتان بگذارید و هر روز روی آنها بنویسید که :
- از زندگی چه میخواهید؟
سپس آنها را به دیوار اتاقتان بزنید. در بخش دیگری رؤیاهای خود را بنویسید :
- به دنبال دستیابی به چه هدفهایی هستید؟
و در کاغذهای دیگری بنویسید :
- چه چیزی شما را خوشحال میکند؟
این تمرین را دائم انجام دهید و مدام در کاغذها این جوابها را بنویسید، گاهی هم یک تجدید نظر درباره آنها کنید و اضافهها را از دیوار بکنید. آنقدر این کار را بکنید که گویی تمام خواستههایتان از مغز شما به کاغذها منتقل شده است.
دائم بنویسید و دائم حذف کنید؛ تا جایی پیش بروید که بتوانید از بین تمامی خواستهها، رؤیاها و هدفها مهمترین آنها را انتخاب کنید و به مرحلهای برسید که هرلحظه اگر کسی از شما پرسید که هدف و مفهوم زندگی شما چیست بتوانید به راحتی به او جواب بدهید.
برای اینکه به قدرت نوشتن پیببرید، توضیح بیشتر از حوصله این مقاله خارج است، شما را به مقاله «چرا باید مهارت نوشتن را یادبگیرید و چطور از آن برای تحقق اهداف و آرزوهایتان استفاده کنید؟» هدایت میکنم اگر میخواهید به قدرت نوشتن پی ببرید، بخوانید.
دومین تمرین» حرکت به سمت هدف
وقتی مفهوم زندگی خود را پیدا میکنید، حالا باید یک ارزیابی انجام دهید که:
آیا مسیر فعلی زندگی من با مفهومی که به آن معتقد هستم یکی است یا خیر؟
پس سراغ ایجاد یک تابلو جدید بروید. آن را 2 قسمت کنید. در سمت راست کارهای که فعلاً در حال انجامش هستید را بنویسید و در سمت چپ، مفهوم و چیزهایی که میخواهید در آینده به آنها دستیابید.
حالا سعی کنید آنهایی که در د طرف تابلو به هم مرتبط هستند و در یک مسیر هستند را با یک خط به هم وصل کنید.
در نهایت ببینید که چه مقدار ارتباط بین کارهایی که امروزه انجام میدهید و هدفهای که در سر دارید برقرار است.
سپس سعی کنید تا کارهای که با هدفها سازگاری ندارد را با کارهای جدید جایگزین کنید تا بتوانید بین آنها نیز خطهای جدید را برقرار کنید.
در همین زمینه مقالات زیر را هم بخوانید:
بسیار عالی بود به نظر من اول هدف و بعد برنامهریزی مهمترین قسمت موفقیت در جوانیست
به نظر من توکل برای ما جوان ها مهم ترین و اساسی ترین اصل هست چون هم نظام باورهای ما را پایه ریزی میکند و هم انرژی حرکت را در ما ایجاد خواهد کرد.ب امید روزی ک همه جوان ها مخصوصا کسانی چون من ک نیازمند و محتاج این تغییرات در رندگی هستند ب تمام آمال و آرزوهای خودشون دست پیدا کنند
عالی بود